نمایش›همه چی وردار

خلاصه: مائده عادت دارد وسایل دیگران را به زور برمی دارد و به همین دلیل تنهاست و هیچ کس با او بازی نمی کند. عروسکش، قصه ای را برای او ترسیم می کند که دختری به نام مائده وسایل دیگران را برمی دارد و کم کم تبدیل می‌شود به غولی به نام همه چی وردار. مائده در این قصه با شخصیت های عروسکی مواجه می شود که می‌خواهند با او بازی کنند. ولی هر کدامشان به دلیل اینکه غول همه چی وردار وسایل آنهار را برداشته است، نمی توانند با مائده بازی کنند. مائده تصمیم می گیرد که این غول را پیدا کند و وسایل دوستانش را از غول پس بگیرد.
مائده در جستجوی غول همه چی وردار، پس از گذشتن از سرزمین هایی با عروسکهای مختلف، آن غول را پیدا می کند. ولی این غول شباهت های زیادی به خودش دارد. مائده با او درگیر می‌شود و وسایل دوستانش را به کمک تماشاگران از او پس می گیرد. ولی در نهایت غول همه چی وردار، عروسک مورد علاقه اش را از او می گیرد و...