درباره نمایشنامه:
داستان تصویرگر اهمیت قهرمانانه زیستن در عرصهی پیکار هنری است؛ پیکاری که تاب آوردن آن دشوار است، زیرا خود چخوف همواره در حسرت در امان ماندن هنر از آلودگی به ابتذال بود. خودش دربارهی نمایشنامهاش میگوید: «سخنان بسیاری دربارهی ادبیات. بازی در آن کم است. خروارها عشق.» و داستان نمایش نیز در واقع در قالب چندین ماجرای عاشقانه روایت میشود؛ ماجراهایی که همگی یک طرفه و سوزناک و بدفرجام هستند: عشق ترپلف به نینا، عشق نینا به تریگورین، عشق آرکادینا به تریگورین، عشق ماشا به ترپلف، عشق مدودکو به ماشا و عشق پولینا به دکتر دورن.