در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | یادداشت یحی نظری لذت راه رفتن روی لبه تیغ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:35:07
نمایش زمستان/داخلی/خانه عروسک | یادداشت یحی نظری لذت راه رفتن روی لبه تیغ | عکس

برگ برنده «زمستان/داخلی/خانه عروسک» ایده و اجرای جاه طلبانه اش است؛ ایده و اجرایی که قرار است مخاطب را غافلگیر کند و همین غافلگیری با تمام جذابیت هایش می تواند به پاشنه آشیل نمایش هم تبدیل شود. واکنش های ضد و نقیضی که در این چند روز نثار این نمایش شده دلیلی ندارد جز همین وضعیت دوگانه. عده ای (از جمله نگارنده) از ایده رادیکال نمایش و وفاداری کامل به قواعد پست مدرنیسم لذت برده اند و عده ای دیگر اجرای آوانگارد آن را برنتابیده اند و از اینکه فرصت تماشای یک نمایش متعارف از آنها دریغ شده دلخور شده اند. بخشی از این واکنش ها لازمه هر تجربه ضدجریانی است و از قبل قابل پیش بینی بوده.

بخشی دیگر هم به ریسک پذیری سازندگان نمایش و استقبال از یک چالش واقعا دشوار برمی گردد؛ چالشی که در آن اصلی ترین ابزارهای ارتباط با متن از بازیگران (و البته مخاطب) گرفته شده تا در نتیجه آن فرصت حضور در یک بستر نمایشی کاملا متفاوت در اختیارشان قرار بگیرد. در این بستر که بر اساس فاصله گذاری فزاینده طراحی شده از بازیگران انتظار می رود با به کارگیری تخیل شنیداری و بصری حضور متفاوتی در صحنه (و پشت صحنه!) داشته باشند و فضای نمایشی متفاوتی برای تماشاگران خلق کنند؛ فضایی که در آن از تماشاگر هم انتظار می رود به قواعد بازی جدیدی که سازندگان نمایش برایش طراحی کرده اند تن بدهد و انتظاراتش را هم بر اساس همین قواعد تطبیق دهد.

طبیعی است «زمستان/داخلی/خانه عروسک» با اینکه از حضور چهره های توانمندی مثل مریم پالیزبان بهره می برد و نام های دیگری مثل مجید آقاکریمی و وحید راد (بازیگران فیلم تماشایی «همچنان که می مردم») و بازیگران دیگری مثل داریوش موفق و سهیلا گلستانی در آن حضور دارند و با اینکه در تماشاخانه ایرانشهر به عنوان یکی از اصلی ترین مراکز نمایشی پایتخت روی صحنه رفته، عامدانه خودش را از ابزارهایی قابل انتظار تئاتر که می توانسته در اختیار بگیرد محروم کرده. به جایش ترجیح داده با وام گیری از ابزارهای هنرهای دیگری مثل پرفرمنس آرت و کانسپچوال آرت و تلفیق آنها با ایده های نمایشی خود به یک تجربه بدیع برسد. همین تجربه است که می تواند تماشاگر را سر ذوق بیاورد و فرصتی برای حضور در یک موقعیت کمتر تجربه شده در اختیارش بگذارد. این همان موقعیتی که چهره هایی مثل شهرام مکری و عبد آبست در سینما دنبال کرده بودند و حالا پگاه طبسی نژاد هم در تئاتر تجربه اش کرده است.

«زمستان/داخلی/خانه عروسک» را دو بار دیده ام. یک بار به عنوان تماشاگر در صحنه و یک بار هم به عنوان اولین تماشاگر خانه نورا در پشت صحنه. تجربه اول هدفش را برای خلق یک اتمسفر منحصر به فرد بدرستی انجام می داد. تجربه دوم اما یک موقعیت ابزورد بود که به مخاطب امکان می داد شاهد اجرای تک نفره نورا (مریم پالیزبان) باشد و بیشتر از حضور در صحنه با قواعد فاصله گذارانه مواجه شود و به شکل فزاینده تری از تخیلش کمک بگیرد. مهم ترین هدف «زمستان/داخلی/خانه عروسک» شاید همین بدعت ها و چالش ها باشد. بدعت ها و چالش هایی که می تواند هم برای سازندگان نمایش و هم برای مخاطبان حکم راه رفتن روی لبه تیغ داشته باشد؛ به همان اندازه پرخطر و البته هیجان انگیز.

 

روزنامه ایران

۰۵ اسفند ۱۳۹۸