به گزارش تیوال به نقل از ایران تئاتر
شناسه مطلب: 65245
ایران تئاتر:بهادرآذری کارگردان نوجو،خلاق وجوان تئاتری درسومین اثرنمایشی خودش مونولیرز بعد ازنمایش های نارنجیغ و قایقانع پیشرف قابل ملاحظه ای در بحث کارگردانی، فضا سازی، و طراحی وهدایت بازیگرانش داشته است
آذری ازاوایل سال ۹۳ گروه نمایشی با عنوان رژدا را تشکیل داده است .مونولیزر نمایشی در سبک رئال است .نمایشی که کارگردان از موقعیت سالن استفاده بهینه و خلاقانه ای انجام می دهد ودر کنارش ازموقعیت داخلی سالن یعنی اتاق فرمان و حیاط استفاده مناسب و درخدمت مضمون نمایش کرده است .نام مونولیزرتلفیق دو اسم است؛ ابتدای کلمه مونولوگ ( نمایش تک نفره) و لیزر؛ چون قسمتی از کار درباره نو لیزربرای اجرای نمایش است و این ترکیب با استفاده از این دو کلمه ساخته شد. درخلاصه داستان این نمایش آمده است : تئاتر شهر دیوارهای بلندی دارد. دیوار های بلند و دوّار که از یک قلب تپنده ی فرهنگی صیانت می کنند. دیوارهایی که ضدفرهنگ ها آنقدر به آن نزدیک شده اند که با تیغ تیز روی آجرهای تازه ترمیم شده اش یادگاری می نویسند و گاه ناهنجاری ها سیگارهایشان را با فشردن آتش سرخ به بدن آن خاموش می کنند. اما هنوز نبضی هست، نبضی که ما می خواهیم تا انتهای زمین بتپد. نمایش "مونولیزر" به کارگردانی بهادر آذری آبانماه راس ساعت ۱۸ در تماشاخانه ارغنون واقع در خیابان حافظ، نوفل لوشاتو، بعد چهارراه رازی، نرسیده به خیابان ولیعصر، کوچه زیبا، پلاک ۱،به روی صحنه رفته است.دانیال خجسته، محمدرضا سجادیان، کاوه مرحمتی بازیگران این نمایش هستند .با بهادر آذری در باره ساختار نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.
آیا متن نمایش مونولیزر را بر اساس ویژگی های سالن ارغنون نوشته بودید؟
قرار بود نمایش دیگری را در سالن ارغون اجراء کنم و بنا به مشکاتی و نوع اجرا و فضای نمایش و تعداد زیاد بازیگران این کار عملی نشد و ازمسئولین سالن ارغنون خواستیم نوبت اجرا را از اسفند سال قبل به آبان ماه امسال منتقل شود.در این حد فاصل با دیدن نمایشی درگیر محیط فیزیکی سالن ارغنون شدم و با خودم فکر می کردم قبل از تبدیل شدن این ساختمان به سالن نمایش ، اینجا چگونه بوده است . این ایده را با محمد رضا سجادیان نویسنده نمایش مطرح کردم و گفت ایده جذابی است و اجرای نمایش به بعد از راه افتادن سالن موکول شد.دورانی که تئاتر روند به زوالی را تجربه می کند وآینده اش تاریک و مبهم است و تمام سالن های بخش خصوصی تعطیل می شوند و به اینجا رسیدیم که سالن ارغنون هم تعطیل شده است.
آیا وضعیت تئاتر را در آینده در نمایش پیش گویی کرده اید و نگاه ناامیدانه ای به وضعیت تئاتر دارید؟
بله، این اتفاق روند نزول تئاتر در حال رخ دادن است . زیرا اغلب نمایش ها با مخاطب خیلی کمی در حال اجرا است. در اجرای روز دوشنبه فقط سه تماشاگر داشتم.
برخلاف نگاه ناامیدانه شما روز به روز بر تعداد سالن های خصوص افزوده می شود؟
عین قارچ این سالن ها از زمین می رویند و به نظرم اضافه شدن سالن ها به خودی خود اقدام موثری نیست و در مقابلش تعداد زیادی گروه تئاتری شکل می گیرد و کار روی صحنه می برند و کنترل کمی و کیفیت زیادی این تعداد زیاد اجرا در ماه انجام می شود و خیلی از نمایش ها اصلا فاقد استانداردهای نمایشی هستند.
اعتقاد دارید رقابت زیاد نمایش ها باعث افزایش کیفیت اجرا ها نمی شود؟
برعکس کیفیت را کمتر می کند. اگرتعداد سالن کم و درکنارش استاندارد محیطی آنها بالا برود .گروههایی می توانند کار کنند که کارشان با کیفیت است و در ضمن باعث پراکندگی مخاطبان تئاتری نمی شوند و این کارها با استقبال مخاطب اجرا می شوند .
بنابراین در مونولیزر زوال تئاتر خصوصی را در آینده نردیک اعلام کردید؟
الان حتی برخی از نمایش هایی که درتماشاخانه ایرانشهر هم روی صحنه می رود فاقد مخاطب است و دیگرحضور یک بازیگر ستاره هم در یک نمایش بدون کیفیت برای جذب مخاطب جواب نمی دهد. با اجرای بیش ازهشتاد نمایش در ماه خیلی از کارها اصلا بازتابی ندارد و مخاطب از اجرایشان اطلاعی ندارد.
بر اساس ایده شما در باره زوال تئاتر خصوصی محمد رضا سجادیان نوشتن نمایش نامه را پیگیری کرد؟
بله، محمد رضا سجادیان با این ایده ارتباط برقرار کرد و باتفاق طرح نمایش در باره دو آدم خلافکار نوشته شد. دو آدمی که بازیگری را می دزدند و در سالن مخروبه از او می خواهند برایشان نمایش اجراء کند و بعد از تکمیل متن درحدود دوماهی تمرینات را انجام دادیم.
آیا نمایش منولیزر یک نمایش شخصیت محور است؟
در نمایش تاکید روی شخصیت پردازی کاراکترها است. به خصوص در بحث برداشت آدم ها آمدیم در عین شخصیت پردازی حرفی را مطرح کردیم . اینکه برداشت درست و یا اشتباه ازرفتار آدم ها و یا از محصولات هنری چگونه است. جنس رفتاری که خرابکار خشن نمایش که خودش را شبیه لئون می کند انجام می دهد ودرعین حال کسی که شخصیتش سطحی دیده می شود خود شخصیت خربکار دوم است . اما در عین سطحی دیده شدن کلی پیچیدگی دارد .
آدمی است که یک تئاتر بین حرفه ای است؟
بله و برداشت اشتباهی از یک نمایش دارد .نمایشی که سالها پیش اجرا شده و روی ذهن و روانش تاثیر زیادی داشته است .
یک جورعلاقه به بازیگری در درونش دیده می شود؟
کلا به هنر تئاتر علاقه دارد و یک جایی بازیگری را که گروگان گرفته در صحنه کارگردانیش می کند و می رود در اتاق فرمان نورهای صحنه را طراحی می کند .
با جبر می خواهد کاری را که موفق به انجامش نشده در این موقعیت انجام بدهد؟
درپی این خواسته است و مدام تلاش می کند در این جهت حرکت کند.
این هم زمان بودن ساعت کنش شخصیت های نمایش در درام با ساعت زمان واقعی اجرا کارکرد مفهومی دارد و یا زیباشناسانه؟
در این بحث تلاش کردیم روی این مسئله تاکید کنیم که در لحظه ممکن است همین اتفاق برایمان رخ بدهد. به طورمثال موقعی که بازیگر ساعتش شش و بیست دقیقه را نشان می دهد. تماشاگر با این دلهره ساعتش را نگه کند وبه این هم زمانی توجه اش جلب شود.و این دو خرابکار قرار است در این تایم ۵۰ دقیقه ای ودرراس ساعت هفت تنها سالن باقیمانده نمایشی کشور( تئاتر شهر) را منفجر کنند. این هم زمانی سوای بحث زیبا شناسانه اش ذهن و حواس مخاطب را با دوجهان موازی درگیر می کند .
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی