کارگردانان مستند
«از ایران، یک جدایی» تلاش کردند اتفاق فرهنگی جاری در فیلم را در پس زمینه اجتماعی موجود در اسفندماه سال 1390 به نمایش بگذارند.
گروه فرهنگ و هنر: آزاده موسوی و کوروش عطایی کارگردانان فیلم مستند «از ایران، یک جدایی » هستند . این فیلم مستند از هجدهم آذرماه در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران عمومی میشود. «از ایران، یک جدایی» فیلمی درباره تنها اثر اسکار گرفته سینمای ایران است. موسوی و عطایی در روزهایی که فرصت کمی تا برگزاری مراسم اسکار و اعطای جایزه به «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی باقی مانده بود تصمیم به ساخت این مستند گرفتند. این دو فیلمساز «از ایران، یک جدایی» را به عنوان نخستین مستند خود مقابل دوربین بردهاند؛ فیلمی که از سهشنبه 18 آذر ماه در گروه سینمایی هنر و تجربه به نمایش عمومی درآمده است.
موسوی و عطایی در گفتوگویی ترجیح دادند پاسخهایی مشترک به پرسشها دهند و از بیان پاسخهای جداگانه خودداری کردند. آنان در مورد روند ساخت این فیلم و مسائلی که در جریان تولید آن پیش رویشان قرار گرفت و همچنین واکنشهایی که تولید این فیلم به همراه داشت سخن گفتند.
ایده اولیه ساخت مستندی درباره یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران از کجا آمد؟
فکر نخست برای ساخت این فیلم در روزهای نزدیک به مراسم اسکار سال 2012، شکل گرفت. در آن زمان ما دانشجوی سال آخر سینما بودیم و مشغول کار بر روی طرحی که قصد داشتیم آن را به عنوان فیلم پایاننامه بسازیم. آن روزها در فضای دانشگاه و اطرافیانمان بحث فیلم «جدایی...» و اسکار به شدت داغ بود و برای ما اهمیت زیادی پیدا کرده بود، تا اینکه با دیدن مصاحبهای از اصغر فرهادی چند روز قبل از اسکار، جرقه ساخت این فیلم در ذهن مان زده شد. طرح قبلی را کنار گذاشتیم و مشغول ساخت این فیلم شدیم.
کار را با چه ایدهای شروع کردید و چه میزان از این ایدهها عملی شد؟
ایده اولیهای که داشتیم، ثبت واکنشهای مردم در شب اسکار و مصاحبه با عوامل فیلم و کارشناسان بود، اما وقتی شروع به گرفتن مصاحبههای مردمی کردیم متوجه شدیم که این فیلم و جایزه اسکار اهمیت زیادی میان عامه مردم پیدا کرده و تبدیل به یک پدیده اجتماعی شده است. این ماجرا موضوع را برایمان جذابتر کرد و سعی کردیم این نگاه مردمی را در فیلم تقویت کنیم تا بتوانیم به همین بهانه تصویری از جامعه آن روزهای ایران ارائه دهیم.
با وجود محدودیتها، تا جایی که میتوانستیم و دستمان باز بود سعی کردیم این ایده را عملی کنیم، اما اینکه چقدر موفق به این کار شدیم، نکتهای است که مخاطبان فیلم باید در مورد آن قضاوت کنند.
وارد کردن تصاویر انیمیشنی به چه دلیل بود؟ احتمالا کمبود راش یا اصلا قصد داشتید به این ترتیب با ایجاد فضای طنز فیلمر ا جذابتر کنید؟
هدف ما از انتخاب لحن و زبان طنز و همینطور استفاده از انیمیشن و مواردی از این دست، ایجاد فضایی جذاب بود تا مخاطب بتواند بهتر و راحتتر با فیلم ارتباط برقرار کند و با آن همراه شود. مخاطب هدف ما صرفاً مخاطب همیشگی فیلمهای مستند نبود و دوست داشتیم طیف وسیعتری از مخاطب بتواند به تماشای این فیلم بنشیند. همچنین فکر میکردیم زبان طنز ابزار مناسبی است برای مطرح کردن گفتهها و واکنشهای متناقض برخی از مسئولین به این اتفاق و حاشیههایی که درباره این فیلم و جایزه اسکار در داخل ایجاد شده بود.
با توجه به اینکه این نخستین مستندی بود که میساختید، تولید آن چقدر طول کشید و با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
ساخت فیلم یکسال و دو ماه طول کشید. این تازهکار بودن سختیهایی در کسب رضایت افراد برای مصاحبه در فیلم و همچنین توافق عوامل برای همکاری با ما را به همراه داشت. ما ساخت فیلم را با هزینه شخصی و بدون تهیهکننده شروع کردیم و حدود شش ماه به همین شکل جلو رفتیم و به دنبال تهیهکننده بودیم. این یکی از اصلیترین مشکلات سر راهمان بود، تا اینکه با خانم شهابی آشنا شدیم و ایشان تهیهکنندگی این فیلم را قبول کردند. یکی دیگر از مشکلات ما پرداخت حق رایت بود. به این دلیل که فیلم قرار بود در خارج از ایران هم پخش شود ، لازم بود تا ما حق کپیرایت تمام تصاویر آرشیوی که در فیلم استفاده شده نظیر مراسم اسکار، گلدنگلوب جشنواره برلین و خود فیلم «جدایی نادر از سیمین» را داشته باشیم، که خانم شهابی هزینه و زحمات زیادی را برای گرفتن حق کپیرایت این تصاویر متحمل شدند.
با وجود اینکه کار اولتان را میساختید،اما با تهیهکننده و تدوینگر حرفهای همکاری کردید، جلب نظر آنان سخت نبود؟
در مورد تدوینگر، ما بسیار علاقه داشتیم که با خانم صفییاری کار کنیم، موضوع این فیلم را با ایشان مطرح کردیم، بخشی از راشها را دیدند و به دلیل اینکه فیلم «جدایی نادر از سیمین» و جایزه اسکار آن را اتفاق مهمی میدانستند، ایدهی ساخت چنین مستندی نظرشان را جلب کرد. با وجود اینکه ما هنوز تهیهکنندهای نداشتیم بسیار به ما لطف کردند و پذیرفتند که با ما همکاری کنند و کارشان را شروع کردند. و بعد از مدتی ما با خانم کتایون شهابی آشنا شدیم و طرح فیلم را با ایشان مطرح کردیم، بخشی از راشها را دیدند و تهیهکنندگی و پخش فیلم را پذیرفتند.
حضور افراد حرفهای به شما کمک کرد یا سبب شد از ذهنیت اولیهتان دور شوید؟
به عنوان تجربهی اول، حضور افراد حرفهای نظیر خانم شهابی، خانم صفییاری،آقای دلپاک و ... کمک بزرگی برای ما محسوب میشد و سعی کردیم از تجربیات آنها استفاده کنیم. به خصوص خانم شهابی، به عنوان تهیهکننده و پخشکننده حرفهای سینمای مستند، همدلانه تجربیاتشان را در اختیار ما گذاشتند و کمک بسیاری برای ساخته شدن این فیلم کردند.
رسیدن به فیلمنامهای دقیق در مدت زمانی که در اختیار داشتید حتما کار سختی بود، این بخش را چطور مدیریت کردید؟
- ساخت این فیلم به دو دلیل تازهکار بودن ما و همچنین موضوع حساس و بحثبرانگیزش کار راحتی نبود. در مورد فیلمنامه، از آنجاییکه چند روز مانده به مراسم اسکار، ایدهی اولیه این فیلم به ذهنمان رسیده بود فرصت زیادی برای کار روی طرح نداشتیم، مجبور بودیم برای از دست ندادن بعضی صحنهها فیلمبرداری را شروع کنیم، و در طول کار و موازی با فیلمبرداری بر روی ساختار و فیلمنامه کار کردیم و در پایان با فیلمنامه کامل و با در نظر گرفتن زمانبندی دقیق مونتاژ نهایی انجام شد.
همین زمان کوتاه فرصت یافت سرمایهگذار را هم از شما میگرفت.
قبل از پیدا کردن تهیهکننده، مشکلات زیادی داشتیم چون مجبور بودیم چندماهی کار را با هزینه شخصی جلو ببریم. ساخت این فیلم، تجربیات زیادی برای ما به همراه داشت، از مهمترین آنها رسیدن به اهمیت ساختار و فیلمنامه در مستند بود. در طول کار متوجه شدیم که به دلیل طولانی بودن پروسه ساخت یک فیلم مستند، بسیار مهم است افرادی که با آنها کار میکنیم صبوری لازم برای کار روی یک پروژه طولانی مدت را داشته باشند، نظیر خانم صفییاری که کاملاً این ویژگیها را داشتند و رفتارشان بسیار برای ما تحسینبرانگیز و آموزنده بود.
بعد از دریافت جایزه اسکار به راحتی توانستید با گروه آقای فرهادی ارتباط برقرار کنید؟
بعد از بازگشت آقای فرهادی به ایران ما در ملاقاتی، ایشان را در جریان ساخت این فیلم مستند قرار دادیم و خواستار انجام مصاحبهای با ایشان شدیم. آن موقع ما تصاویر مربوط به شب اسکار و بخشی از مصاحبههای مردمی و فرودگاه را گرفته بودیم که آقای فرهادی بخشی از این تصاویر را دیدند و درخواست ما را پذیرفتند، اما ایشان برای ساخت فیلم «گذشته» به فرانسه رفتند و انجام این مصاحبه موکول به آخرین مرحله کار و تقریباً یکسال بعد شد. ولی مصاحبه با بقیه عوامل فیلم در طول این مدت به مرور انجام شد.
شما در فیلمتان فضای آن موقع را ترسیم کردید، اینکه تا چه حد خطر جنگ نزدیک بود. چقدر مطرح کردن این فضای سیاسی برای فیلمتان ضرورت داشت؟
یکی از مسائل مورد توجه مردم و رسانهها، نطق اصغر فرهادی راجع به صلح و دوستی مردم ایران، بعد از دریافت جایزهی اسکار بود. برای روشن شدن دلیل این نطق فرهادی، و همچنین دلیل خوشحالی مردم از آن، لازم بود تا تصویری از فضای سیاسی بینالمللی ایران در آن روزها ارائه کنیم تا پیشزمینهای از اتفاقات آن دوران در ذهن تماشاگر شکل بگیرد و نیز برای کسانی که در آینده این فیلم را خواهند دید مشخص باشد که این اتفاق در کدام بستر تاریخی رخ داده است.
فیلم در کدام جشنوارهها حضور یافته است؟
این فیلم در هفتمین جشنواره سینماحقیقت حضور داشت که نامزد جایزه بهترین فیلم مستند اجتماعی شد و جایزهی ویژه دبیر جشنواره را هم کسب کرد، همچنین در جشن خانه سینما نیز این فیلم نامزد بهترین فیلم و بهترین موسیقی بود. در خارج از ایران هم در جشنوارههای فیلمهای آسیایی، وزول فرانسه، جشنواره بینالمللی مستند الجزیره، جشنواره بینالمللی مستند اکراین، جشنواره فیلمهای ایرانی کلن آلمان و.... حضور داشته است، همچنین از شبکههای مختلف تلویزیونی بینالمللی نیز پخش شده است.
در نشستهای نقد و بررسی که برای فیلم برگزار شده ، استقبال نسبی خوبی هم از فیلمتان صورت گرفته است . خودتان این انتظار را داشتید؟
به عنوان تجربه اول، همین که در نمایشهای مختلف میبینیم تماشاگران با فیلم ارتباط برقرار میکنند، و حتی افرادی که تماشاگر حرفهای سینمای مستند نیستند هم میتوانند با فیلم همراه شوند، انتظارات ما را از این فیلم برآورده میشود، حتی میتوانیم بگوییم این چیزی فراتر از حد انتظارمان بوده است.
بخشهایی از فیلم درباره حضور خانوادههای ایرانی خارج از کشور است، آیا این مسئله حاشیههایی هم برای فیلم به وجود آورد؟
این مسئله، به غیر از مطالب سایتهای حاشیهپرداز، حاشیه جدی برای فیلم نداشته است. و البته در فیلم زیر تمام آن تصاویر قید شده که مربوط به خارج از ایران هستند.
بزرگترین مشکلی که در ساخت این فیلم سر راهتان قرار داشت چه بود ؟
بزرگترین مشکل سر راه این فیلم به بعد از ساخت آن و در مرحله نمایش به وجود آمد. این فیلم، چندین ماه در وزارت ارشاد برای گرفتن پروانه نمایش متوقف ماند و بعد از گرفتن پروانه نمایش هم با وجود داشتن پخش کننده سینمایی، به علت اینکه مدت زمان آن کمتر از حداقل زمان تعیین شده در وزرات ارشاد برای اکران فیلمها بود نتوانست مجوز اکران بگیرد و در زمان مناسب خودش نمایش داده شود. با اینحال، اینکه گروه هنر و تجربه امکان نمایش این فیلم را فراهم کرده، باعث خرسندی است. تاکید ما در این فیلم بر وجهی اجنماعی فیلم جدایی نادر از سیمین و جایزه اسکار و تصویر جامعهی ایران در آن روزها بوده است.