در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | ریشه‌های قالی سنت که تو را در خود محدود می‌کند
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:58:41
نمایش مسیولیت شکستن سکوت مطلق | ریشه‌های قالی سنت که تو را در  خود محدود می‌کند | عکس
نمایش مسئولیت شکستن به‌نوعی تلفیقی از پرفورمنس و مفاهیم رئالیستیک جامعه و روابط انسان‌هاست. نمایش به‌گونه‌ای تقابل بین سنت و مدرنیته را نشان می‌دهد. تقابلی بین باورها و سنت‌ها و آئین در برابر تغییر شکل آن در دنیای امروز و با معیارهای مدرنیته.


 در کشوری چون ایران هماره ابتدا مظاهر مدرنیته و تجددگرایی واردشده و شاید سال‌ها طول بکشد که فرهنگ آن نیز خود ر ا نشان دهد واین بزرگ‌ترین مشکل فرهنگی و اجتماعی است که در طی سالیان گذشته در کشور ما خودنمایی می‌کند و ما با آن دست‌به‌گریبانیم. برخورد بین مفهوم و معنا در سنت که برآمده از باورها و آئین و اعتقادات و آداب رسوم و نحوه و شکل بازنمود آن است که با ورود مدرنیته دستخوش تغییر و دگرگونی می‌شود؛ و چون هنوز فرهنگ مدرن آن‌گونه که باید نهادینه نشده و گاه اصولاً در طی سالیان تنها شکل آن خود را نشان داده است، یک ناهمگونی در سطح جامعه به چشم می‌آید و تقابلی بین هواخواهان مدرنیته و مخالفان که اکثراً سنت‌گرا هستند ایجاد می‌گردد. این را می‌توان به‌صورت خیلی ساده در روابط اجتماعی مردم وبصورت پیچیده‌تر در افکار و آرای روشنفکران جامعه دید. به‌طور مثال ما هنوز در کشورمان مزاحم تلفنی داریم، هنوز مقررات راهنمایی و رانندگی را رعایت نمی‌کنیم وقس‌علی‌هذا. حتی شکل معضلات اجتماعی‌ای مانند گانگسترها زمانی که به سمت کشورهایی چون ایران می‌آید مثلاً به کلاه‌مخملی‌ها تغییر ماهیت و تغییر شکل می‌دهد. درواقع خواسته یا ناخواسته نوعی دگرگونی ایجاد می‌گردد. در سطح روشنفکران، هنرمندان، متفکران و... نیز این دگرگونی به شکل دیگری اتفاق می‌افتد.

مسئولیت شکستن سکوت مطلق نیز شاید به‌گونه‌ای در زیر متن به همین موضوع اشاره دارد. درواقع مسئولیت ما همگامی درست با این تغییر شکل و عبور از سنت به‌طرف مدرنیته است. آن‌گونه که البته فرهنگ خویش راهم در این میان حفظ نمائیم و سنت‌های ناپسند و فاقد ارزش و غیر مدنی و... را به کناری بنهیم. این البته شاید به زمان نیاز داشته باشد اما هرآنگاه که فرهنگ استفاده از مدرنیته با ظواهر آن همسو وهم گام نباشد با طفلی ناقص روبرو خواهیم بود که اولاً کند رشد می‌کند ثانیاًدربزرگ‌سالی‌اش هم باید همیشه مراقب اوباشیم و چه‌بسا که درجاهایی کار دستمان بدهد.

شیوا مسعودی برای نشان دادن این موارد به‌سوی یکی از قدیمی‌تری و کهن‌ترین شکل‌های مدنیت یعنی شروع یک زندگی مشترک رفته است. سنت‌ها و شکل و آئین برگزاری مرسم عروسی در هر کشور و در هر منطقه و قومی از یک کشور نیز متفاوت می‌نماید. مسعودی شکل‌گیری کوچک‌ترین هسته اجتماعی یعنی خانواده را به‌مثابه جامعه گرفته و موارد یادشده را در این تقابل و تغییر شکل مورد بازنمایی قرار می‌دهد. این‌که آیا اصولاً شکل برگزاری در کیفیت سنت و آئین و به‌طریق‌اولی درروند شکل‌گیری مفهوم یک زندگی مشترک تأثیر دارد یا نه. او درنهایت سیر یک زندگی را از دوران جنینی تا پیری و مرگ دنبال می‌کند و در همه این سیر از ابتدا تا انتها این سنت و باورها و نوع برخورد اطرافیان است که بخش عمده‌ای از روند زندگی فرد را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. مسعودی برای نشان دادن تقابل سنت و مدرنیته و شکل‌های آن و مفاهیم برآمده از نوع برخورد و حرکت این روند اجتماعی که گاه اجتناب‌ناپذیر می‌نماید. از نشانه‌هایی استفاده کرده؛ مانند ریشه‌های قالی‌ای که صحنه بازی را محدود کرده و در برگرفته است. اشاره به محدودیتی که خواسته یا ناخواسته سنت‌ها و باورها به وجود می‌آورند که مآلا بر تفکر و نحوه اندیشیدن و آزادی عمل و فکر و بیان نیز اثر می‌گذارد. درواقع شکستن سکوت بیشتر بر همین مقوله دلالت می‌کند.

اما باید گفت که نحوه اجرا و دیالوگ‌هایی که ردوبدل می‌شود، گاه توالی دراماتیک و ایضاً ربط ماهوی خود را از دست می‌دهد. این موجب شده است که تماشاگر نتواند ارتباط قوی‌ای باکار برقرار نماید.  ما نمیتوانیم  نمایش را برای تماشاگر  خاص اجرا کنیم . در واقع حرکات و تکرارهایی که صورت می‌گیرد پس از گذشت زمانی از نمایش دیگر کارکرد خود را از دست می‌دهند واین گونه برمی‌آید که صرف نمایش دادن است که تکرارها صورت می‌پذیرد. تماشاکنان به‌عنوان مخاطب معمولی نمی‌توانند از منظور نظر کارگردان به‌خوبی آگاه شوند.

در صورتی که می‌باید بین حرکات و دیالوگ‌ها یک ارتباط منطقی و دراماتیک ایجاد گردد. درواقع فقط نشان دادن سیر زندگی یک فرد از حالت جنینی تا پیری و مرگ است که تماشاگر را متوجه می‌کند؛ یعنی به دنیا آمدن، عروسی، بچه‌دار شدن، پیری و درنهایت مرگ. در این میان مثلاً جشن طلاق و ... را که شکل مدرن روابط و مناسبات اجتماعی امروز است نیز مطرح می‌شود. این‌ها همه شاید بیست دقیقه از نمایش را به خود اختصاص دهد مابقی تکرارها و اضافاتی است که به‌نوعی به سردرگمی مخاطب می‌انجامد. از سویی کارگردان پرسش هستی‌شناسی‌ای را نیز مطرح می‌کند؛ یعنی هدف از زندگی و اصولاً خلفت انسان. چراکه نوعی روزمرگی و روز مره گی راهم مدنظر دارد. واین همه در حد همان تعدد موضوع باقی می‌ماند در حال شیوا مسعودی به‌عنوان کارگردان متفکرانه عمل نموده و دست روی موضوعی گذاشته است که مبتلابه جامعه و نسل‌های امروز است. باید گفت شاهد نمایشی درخور و قابل تعمق و تأمل بودیم به ایشان و گروهش خسته نباشید می‌گویم.

منتقد: سید علی تدین صدوقی

۲۳ فروردین ۱۳۹۶