سلام دوستان عزیز
من دیشب برای بار دوم به تماشای زنان شکسپیر رفتم.
به نظرم خیلی با دفعه اول فرق داشت.از خیلی نظرها.هم از لحاظ پوشش
هم صحبتهاشون.هم حرکاتشون.
انگار بیشتر بداهه صحبت میکردند
و اینکه همش به نظر میومد خیلی چیزهارو یادشون رفته.
وقتی که دور هم جمع میشدند تند تند شروع به صحبت میکردن و کاملا هویدا
بود که صحبتشون کاملا با بازی و دیالوگ فرق داشت.میمیک صورتشون و برخورداشون
نشان از این مطلب میداد.
و مهمترین چیزی که تغییرش به چشم میخورد
... دیدن ادامه ››
جمعیت بود
من واقعا تعجب کردم از این همه جمعیت .متاسف شدم برای مردممون که چه طور تن به
این کارها میدن.شاید باورتون نشه طوری تا جلو نشسته بودن که انگار با بازیگرها یک قدم فاصله داشتن
وای که چه عصبی کننده بود دیدن این صحنه..
رو پله ها که تموم شد.یک سری با تشکچه چهار زانو نشستن رو زمین.من سرم درد گرفت از دیدن این
صحنه ها
یه سری هم سرپا ایستاده بودند که ظاهرا از آشناهاشون بودند
یه آقیی پشت سر من نشسته بودو میگفت ما آدمها چقدر خفت رو میپذیریم.چقدر شان و شخصیت خودمونو میاریم پایین.بنده خدا میگفت اگر با من همچینکاری کنن طوری دادو فریاد میکنم که دورهمیشون به هم بریزه.
منم خودم وقتی به گفته ی این آقا فکر کردم دیدم راست میگه.منم بودم همین کارو میکردم
به نظرم تا زمانی که خودمون برای خودمون ارزش قایل نیستیم حقمونه هر برخوردی باهامون بشه.
ببخشید پرحرفی کردم دوستان