منم آدمم. یه مردم.همونقدر از زندگی میخام که هر آدم دیگه ایی.نه فوبی زن دارم نه از احساساتم فراریم...همه اون چیزایی هم که شمردی از زندگی طلبکارم تا روزی هم که بخابم توی گور حسابم با دنیا صاف نمیشه. نه بخاطر ترس شیوا خانم فیروز بخت.بخاطر...بخاطر اینکه حتی یه لحظه نمیتونم بهش فکر کنم که تو شکل من بشی.
دیالوگی از احسان در نمایش سلام...خداحافظ