نغمه ثمینی که اخیرا نامش بهواسطه نگارش سریال «شهرزاد» سر زبانها افتاده، از سالها پیش بهواسطه نمایشنامههایی که نوشته، در محافل تئاتری زبانزد است. این استاد نمایشنامهنویسی دانشگاه تهران که اخیرا نمایشنامه «نگاهمان میکنند» از او به کارگردانی محمدرضا اصلی در سالن مسعودیه روی صحنه رفته، از راه اندازی کارنوالی با دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا خبر داد.
ثمینی درباره ی شکل گیری متن «نگاهمان میکنند» می گوید:سال ٨٩ یا ٩٠، محمدرضا اصلی که در آن دوران دستیار کارگردان بود، به من گفت یک ایده اجرائی دارم. او گفت میخواهم دو فضا روبهروی هم بسازم که تماشاگر روی یک پشتبام بنشیند و اجرا روی پشتبامی دیگر باشد و تماشاگر احتمالا با دوربین شاهد اتفاقات خانهای باشد که در آن کسی میخواهد خودکشی کند. این ایده برایم خیلی جالب بود و به آقای اصلی گفتم حتما به آن فکر میکنم اما عملا از لحظهای که گفتم به این ایده فکر میکنم تا وقتی که نمایشنامه نوشته شد، حدودا دو، سهسال طول کشید.
وی در ادامه افزود: آقای اصلی با یک پیگیری و پشتکار غریبی تمام این سالها، محترمانه ماهی یکبار به من یادآوری کردند که منتظر متن هستند. نهایتا بعد از کشمکشهای ذهنی بسیار به یک طرحی رسیدم که نمایشی که حالا روی صحنه است، تقریبا با ٢٠،٣٠درصد تغییر، کاملشده همان طرح است. اتفاقات نمایش برایم
... دیدن ادامه ››
بسیار بهروز بود چون تحتتأثیر وقایع همان سالها بود و حسی مشترک برای همهمان وجود داشت که انگار تحت نگاه و نظر هستیم. ناامنی غریبی بر زندگی همه حکمفرما بود و همه فکر میکردند که فضاهای خصوصیشان تحت کنترل است. در چنین فضایی طرح «نگاهمان میکنند» برای من شکل گرفت و یکباره این نمایشنامه برایم خیلی جذاب شد.
نویسنده نمایشنامههای «خواب در فنجان خالی»،«رازها و دروغها» و «شکلک» در ادامه با ابراز خرسندی از اینکه نمایش «نگاهمان میکنند» پس از مدتها پیگیری، به صحنه رفته، یادآور شد:خوشحالم که سرانجام بعد از چندین سال پیگیری توسط محمدرضا اصلی، کارگردان جوان تئاتر، این نمایشنامه با حضور جمعی از بازیگران حرفهای روی صحنه رفت و از اجرای آن بسیار خوشحالم.
ثمینی در همین زمینه متذکر شد:موقع نوشتهشدن نمایشنامه، موضوعات بسیاری برای الهامگرفتن در اطرافم داشتم و لازم نبود از جایی بیرون از فضای شخصی روزمره خودمان الهام بگیرم. بزرگترین الهامبخش، واقعیات روزمرهای بود که آن روزها در زندگیمان جریان داشت. اینکه خیال کنی همزمان که داری با تلفنت حرف میزنی، کسانی دیگر هم میتوانند صدای تو را بشنوند یا اگر یک پیغام خیلیخیلی خصوصی روی موبایلت داری، کسان دیگری هم این امکان را دارند که آن را بخوانند، دردناک است. برای من این نمایشنامه در مواجهه با همین وجه دشوار زندگی شکل گرفت.