در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی روان بُد درباره نمایش درخشش: یک تلفیق پویا و بی تکلف سلام خدمت تیوالمندان عزیز در ابتدا و با احتر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:41:31
یک تلفیق پویا و بی تکلف
سلام خدمت تیوالمندان عزیز
در ابتدا و با احترام به همه ی سلایق، این مطلب نگاه و مواجه ی شخصی من با اثر است و ممکن است ... دیدن ادامه ›› همسو یا مخالف نظر شما عزیزان باشد. (فدائی)
امشب بعد از دیدن چندین اجرای دل نچسب در سالن حافظ به دیدن «درخشش» به قلم و هدایت بهنود محمدی پور عزیز نشستم.
این نمایش فاصله ی بین هنرمند -بودن- و -شدن- را با نگاه فانتزی و داستان وار به زندگی اساطیر بزرگ و جریان ساز سینما و تئاتر به تصویر می کشد که ادغام موفقی بین آنها پدیدار شده است و به سادگی و شیوایی و سلیسی به روایت قصه ی خود می پردازد.
داستان محوری جاری در صحنه برای اهالی سینما و تئاتر (هنرمندان مستقل و غیروابسته ای که برای خلق اثر خویش در انتظار گودو هستند!) یک اتفاق آشناست اما تلفیق دو منظر متفاوت از کوبریک و بکت و استفاده ی درست و به جا از المان های آثارشان یک نمایش جذاب و کِشنده با عنوان «درخشش» را به ارمغان آورده است. در نوشتار نمایشنامه به پیشینه و سرگذشت واقعى کاراکترها تا حد مقبولى توجه شده و بیوگرافى واقعى و مختصرى از سامى و استن را مشاهده مى کنیم. متن موفق به خلق دنیاى مستقل نویسنده شده و با چیدمان موقعیتها و دیالوگ هاى طنز مخاطب را مسمتر به دنبال خود مى کشد اما شاید مى توانست با حذف برخى از پرسوناژهاى فرعى که در روند داستان پیشبرنده نیستند به پرداخت بیشترى از بازیگران اصلى بپردازد (مثلا کوبریک شطرنج باز خوبى بود و اشاره اى به آن نشد و ...)
کارگردانى نمایش نیز متاثر از فضاى تئاتر و سینماست، عمده ى پارامترهاى هاى نور، گریم و میزانسن متناسب با کوبریک (سینمایى) و بکت (تئاترى) طراحى شده اند و فضاى هر یک را به خوبى تفکیک مى کند.
در گروه بازیگران نیز بازى هاى تمیز و موثر به وفور دیده مى شود و تسلط بالاى بازیگران بر جذابیت دیدن این نمایش مى افزاید اما بازى بسیار خوب ایمان اصفهانى، پیمان محسنى و فهیمه معین مزید بر این جذابیت است.

(نکات موردى)
- تعویض صحنه ها عامل تخریب ریتم و تمپوى صحنه مى شود
- ویدیوها و تصاویر مى تواند هدفمندتر نسبت به موضوع جارى در صحنه انتخاب و پخش شود.
- بازیگرِ زنِ همراه مدیر برنامه، کاملا بدون کاربرد بود.
- پایان نمایش و خوانش وصیت نامه مى توانست الزامى براى ورود کارگردان نمایش به صحنه را بوجود آورد، اما در نهایت فقط با خالق اثر مواجهیم که میان کاراکترهاى خود قرار مى گیرد. کاش حضور کارگردان نیز در متن وصیت نامه لحاظ مى شد.

در پایان، عرض خسته نباشید جانانه به گروه خوب نمایش "درخشش" و بهنود محمدى پور عزیز را دارم و امیدوارم طى روزهاى پایانى این اثر به حد شایسته مورد استقبال باشد🍀
آقا درود بر شما،چقدر نظرمون در مورد این کارم با هم یکسانه👍🏻👍🏻♥️♥️🌹🌹
۲۹ تیر ۱۴۰۱
امیرمسعود فدائی
آقا درود بر شما،چقدر نظرمون در مورد این کارم با هم یکسانه👍🏻👍🏻♥️♥️🌹🌹
امیر جان سلام
اول مطلب یادی از شما هم کردم😅
۲۹ تیر ۱۴۰۱
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
درود بر شما
اگر تعریف از کاربرد بازیگر روی صحنه چنین هست، شما درست می فرمایید، ولی تماشاچی از ابتدای نمایش با همین روند استصال استنلی و ساموئل آشنا می شود، تاکید مواکد این امر با استفاده از یک بازیگر که ۲۰ ثانیه بدون دیالوگ از یک سوی صحنه به سوی دیگر می رود، شکل حقنه و الصاق بازیگر به جریان صحنه است 🙏🏼🍀 دست کم برای بنده چنین بود، باز هم تشکر از شما که مطلب فوق را مطالعه فرمودید🙏🏼
۰۲ مرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید