هدف یونسکو در این نمایشنامه بازنمودن قهقرای آدمی به علت از دست نهادن اصالت و تشبه به دیگران است. بهترین نمودار این قهقرا، فرسودگی زبان محاوره و ابتذال گفتوگوهاست. چراکه به عقیدهی او، فرسودگی زبان حکایتگر فرسایش اندیشه است. همه میکوشند که مثل دیگران سخن بگویند. این است که دیگر کسی نمیاندیشد. دست نیاز همه به سوی اصطلاحات متداول و عبارات مبتذل معروف و ضربالمثلهایی دراز است که گاه بیمعنی و مضحک است. دیگر سخنی آفریده نمیشود. حرفها کهنه و فاقد تحرک است. و همین عبارات فرسوده نیز گاه قلب میگردد و درست بیان نمیشود. یونسکو این عمل را «فاجعهی زبان» میخواند و «آوازخوان طاس» بر همین مضمون تکیه میکند.