در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی رفیعی وردنجانی درباره سریال بازنده: بازنده محصول فیلیمو و ساخته‌ی امین حسین‌پور است که مفاهیم جدیدی از تاب
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:55:11
بازنده محصول فیلیمو و ساخته‌ی امین حسین‌پور است که مفاهیم جدیدی از تابو شکستن‌های دراماتیک در محصولاتِ نمایشیِ ایران از خود ارائه کرده. این سریال از نظر تکنیکی و فُرمی هستی‌ناشناسانه، اُنتولوژیِ آنونیموس، با نمونه‌های خارجی و مشخصاً «کارآگاه حقیقی، TRUE DETECTIVE» برخورد کرده که نغمه‌ای ایرانی با نریشین‌های وام گرفته از کاوه صباغ‌زاده و صدای سارا بهرامی دارد. در این برخورد ما یک فرآیند روانی می‌بینیم که تناقضی دو جانبه با متن برقرار می‌کند. اول: باران‌هایی که بی‌امان می‌بارد؛ دوم: کارآگاهی که موعد مهریه همسرش است و آنطور که به نظر می‌رسد فرزندش را در یک تصادف از دست داده و وارد یک جریان سمپاتیکِ خانوادگی شده، سوم: سارا بهرامی و آن بیماری روانی‌ای که از کودکی تحمل می‌کند و...؛ ما در این جریانات دراماتیک فُرمی از حسین‌پور خواهیم دید که علاوه‌بر شکستن خط‌های کلیشه‌ای از یک موضوعِ کارآگاهی و پلیسی در حال طعنه‌زدن‌های فراوان است. نورپردازی منحصر‌به‌فردِ «بازنده» و استفاده از فکت‌هایی که بیشتر به کارِ پوآرو می‌آید جامعیتِ اساسی به ساختار درام بخشیده. اما برخی از دیالوگ‌ها مانند اینکه در سکانسی از دستیار کارآگاه می‌شنویم: می‌دم تو گونی ببرنت ها!، یا اینکه خودِ کارآگاه خیلی عادی از اَبَر و بهرامی به عنوان پرسوناژ می‌پرسد که: چقد خوردین و... فُرمِ اُپوزیسیونِ کار را بیشتر از نقادی آن به فرهنگ نمایان می‌کند. اگرچه اوضاعِ فرهنگیِ افرادی که مثلا 28 همت در حسابشان پول دارند و...
برای مطالعه متن کامل از لینک زیر استفاده کنید.
https://longtake.ir/mag/?p=25350
برای تماشای ویدئوی مرتبط از لینک زیر استفاده کنید.
https://aparat.com/v/crpf869
#علی_رفیعی_وردنجانی
محمد فروزنده و امیر مسعود این را خواندند
اینکه سریال داستان رونده ای داره خودش نکته مثبتیه ولی میشه سوالات کاراگاه شاید گامی در فرهنگ سازی بعضی از سوالات دانست که اگر مثلا یک مامور بهش به دلایلی شخص را مورد مواخذه قرار داد و چیزی گیر نیاورد به خاطر خوردن مشروب انرا بازداشت نکنه ولی به نظر من کارگردان به شدت تحت تاثیر فیلمسازی دهه نود هالیوود در نوع رنگ و همان باران که شما میفرمایید و رنگ قهوهای که دهه نود میلادی استفاده میشد که این هم میتونست برای این باشه بیننده همراه بشه با کاراگاه داستان تا پی به راز این خانواده ببره مشکل اساسی نه در این داستان بلکه در همه فیلم و سریالهای جنایی ساخته شده در ایران نگاه ضعیف به دستیار هست که همیشه دستیار برای تیکه های طنز و گرم کردن داستان استفاده میشه و شاید اگر اگاتا کریستی اینکار را کرد دلیلش این بود خواننده خسته نشه ولی بیننده ذهنش به ان اندازه درگیر نیست که یک دستیار کنار کاراگاه باشه که فضا را از ان جدیت به قول اخوندها تلطیف کنه که در سریالهای جنایی و کاراگاهی امروز دنیا این شخصیت به این شکل از دهه هشتاد تقریبا منقرض شده .به هر حال بعد از اینکه سریالهای به روز دنیا به راحتی در دسترس قرار میگیرند این رشد در ساخت سریال واقعا جای تقدیر داره که در این فضای به شدت سانسور از کاراگاه علوی به اینجا رسیدیم چون میشه امروز سکانسهای واقعا بی نقض بینشون دید و لذت برد مثل سکانس لحظه ورود کاراگاه
به نظر من سریال عالی ساخته شده و از یک فیلمنامه درجه یک استفاده کرده و با فیلمبرداری خوب و تدوین عالی اون رو تکمیل کرده...به هیچ وجه از ریتم نمی افته و تا آخر با هیجان و التهاب همراه هست...تنها اشکالی که من دیدم از لحاظ فنی اثر انگشت روی پارچه نمی‌مونه...و در سریال میبینیم که در نوجوانی ارغوان دختری را پرت می‌کنه پایین و می‌کشه و اثر انگشت روی لباس همکلاسی میمونه ...که درست نیست
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید