با سلام و سپاس از همه دست اندرکاران این نمایش زیبا.
بسیار عالی بود؛ بویژه بازیگری زیبای جناب غروی (نقش "بن")؛ که البته در همه کارهای دیگری هم که پیش از این از ایشان دیده ام، همیشه همینطور ماهرانه و هنرمندانه و چشمگیر بوده است.
پخش مثلاٌ روزنامه ای در محل نمایش در خصوص شکایت آقای "هارولد پینتر" از نویسنده و کارگردان اثر به جهت "دزدی ادبی" که بخوبی در راستا و در تایید یکی از نکات برجسته این نمایش (یعنی اعتماد بی چون و چرا به مطالب درج شده در روزنامه ها) بود و در نمایش هم بخوبی به آن پرداخته شده و روی آن کار شده بود، تکنیک بسیار جالب و تحسین برانگیزی برای تاثیر گذاری بر مخاطب پیش از نمایش و در بیرون سالن نمایش بود! (دست مریزاد) و حتی برای مدت زمانی برای تماشاگری مثل من که از ابتدا نمی داند آقای "پینتر" در سال 2008 درگذشته است، موجبات گیج شدن و تعلیقی را فراهم می کرد که بسیار جذاب بود.
پرداختن به مسائل روز، نظیر قطع مداوم برق و گاز شهری، در لابلای دیالوگ ها هم بسیار عالی و در خور تقدیر بود.
تنها نکته قابل نقد از دیدگاه من، کمبود داستان پردازی و ماجرا سازی و نیز شخصیت پردازی برای کاراکترها بود؛ تقریباً هیچ ماجرا یا معما یا داستانی در پشت این نمایش وجود نداشت یا من تماشاگر متوجه آن نشدم، هیچ شخصیت پردازی برای کاراکترها یا روایتی از گذشته آنها به عمل نیامد، به علت قتل یک کاراکتر توسط دیگری ( یا حتی بی علتی آن) خیلی پرداخته نشد یا باز من تماشاگر نفهمیدم.
می شد مثلاً در خلال روزنامه خوانی "بن" و ضمن روایت اخبار گذشته
... دیدن ادامه ››
(مثل قضیه دختر 8 ساله و پسر 11 ساله) بتدریج اسرار پشت پرده و معماهایی برای تماشاگر کشف شود: مثلاً با روشن شدن سوابقی در مورد "گاس" علت دستور قتل او توسط "بن" آشکار شود؛ اینها می توانست در بردارنده همان احساس دلهره و تعلیق و انتظار تماشاگر، که دوست دیگری هم در همین صفحه به آن اشاره کرده اند، باشد. داستان پردازی و معماسازی، ضمن افزایش جذابیت اثر برای مخاطب عام، یقیناً روند رساندن مفاهیم عالی تر و جا انداختن آنها برای تماشاگر را هم تسهیل می نماید.
پاینده باشید و با آرزوی دیدن کارهای بعدی شما در آینده نزدیک.