در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سایدا: آدمک خسته شدی از چه پریشان حالی؟ پاسی از شب که گذشته است چرا بیداری ؟
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:38:46
آدمک خسته شدی از چه پریشان حالی؟
پاسی از شب که گذشته است چرا بیداری ؟
آن دو چشم پر غم را به کجا دوخته ای ؟
دلت از غصه سیاه است چرا سوخته ای ؟
تو که تصویر گر قصه ی فردا بودی ،
تو که آبی تر از آن آبی دریا بودی ،
آدمک رنگ خودت را به کجا باخته ای ؟
کاخ امید خودت را تو کجا ساخته ای ؟
آخرین بار که بر مزرعه من باریدم،
روی دستان تو من شاپرکی را دیدم ،
تو چرا خشک شدی، او چرا تنها رفت ... دیدن ادامه ›› ؟
من که یک سال نبودم چه کسی از ما رفت ؟
این سکوتت که مرا کشت صدایی تر کن ،
این منم آبی باران تو مرا باور کن ،
باور از خویش ندارم که چنین می بارم ،
بگذر از این تن فرسوده کز آن بیزارم ،
نه دگر بارش تو قلب مرا سودی هست ،
نه برای تب من فرصت بهبودی هست ،
آنکه پروانه شدن را ز من آموخته بود،
دلش انگار به حال دل من سوخته بود،
شاپرک رفت،دلی مرد،عزا بر پا شد ،
رفت و انگار دلم مثل خدا تنها شد ،
آری این بود تمام من و این بیداری ،
جان باران چه شده از چه پریشان حالی ؟
برو که آدمکی منتظر باران است ،
او که با شاپرک قصه ی ما خندان است،
من و این مزرعه هم باز خدایی داریم ......................

آدمکی منتظر باران است..

ممنونم سایدا بانوی عزیز و همیشه همراه.
۰۳ شهریور ۱۳۹۳
بسیار عالی سایدا جان در ضمن ممنونم از بذل توجهی که نمودید به نوشته های حقیر.درود برشما
۳۰ شهریور ۱۳۹۳
سلام شبت زییا ... فایل صوتیش داری ؟؟ من داشتم پاک شده حالا نمیدونم از کجا دانلودش کنم
۰۱ آذر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید