«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
من با لاموزیکا سوم طور دیگری مواجه میشوم. لاموزیکا سوم را در فجر پلاس دیدم. اینکه همچنان تئاتری روی صحنه هست که در من ذوقی برای تماشا ایجاد میکند، سر حال میشوم. تماشا واژهی مناسبی نیست. چون صرف تماشای تئاترهای تهرانی تاثیری در من ایجاد نمیکند. فقط احتمالا از ویژگیهای ظاهری آن لذت میبرم. او برای سرگرم کردن کار نمیکند. باید بگذاری همهی اتفاقات تو را درگیر کند. با پوست و گوشت و استخوان پای اجرا بشینی و به جای تماشا، ادراک کنی. باید بگذاری تک تک عناصر و لحظاتی که جلوی چشم توست، با تو کاری کند. آنوقت بعد از اینکه از سالن بیرون میروی، چیزی در تو تغییر کرده که فراتر از حس و فکر است. ادراک توست. همین.
حسین سخنور اول اجرا میگوید اگر خواستیم بخوابیم، مسئلهای نیست. فقط بی سر و صدا بخوابیم. من این جمله را اینطور معنی میکنم که آقا و خانم مخاطب، آماده باش که حوصلهات از اجرای من سر برود. اما من تئاترت را دیدم. شکه نشدم وقتی دیدم تعداد مخاطبت زیاد نیست. شکه نشدم وقتی تئاترت را دیدم. این روزها «معمولا» تئاترهایی پر مخاطب میشوند که به هر چیزی متوسل میشوند تا مخاطب را سرگرم کنند. تو ما را سرگرم نکردی. ما تئاتر دیدیم. کسانی که محض سرگرمی به تماشای تئاترت مینشینند، احتمالا حسابی فحش میدهند!
حسین من خودم بارها برای تئاترهای مختلف کار موسیقی کردم، ولی در تئاتر تو این بی موسیقی بودن چه قدر به فضای تئاترت کمک میکند. سکوتهای طولانی و لُختی صحنه و صدا. معمولا دکور عظیم و موسیقی اجباری مد است و تو خارج از مد عمل کردی.
به تو و گروهت تبریک میگویم. که جرات انجام ندادن کارهایی را داری که باقی اگر بفهمند قرار است انجام ندهند، تئاتر کار نمیکنند!
ذاتاً بازیگری تئاتر مونولوگ کار دشواریست. مخصوصا که یک جا بشینی و تکان هم نخوری. به عنوان طراح نور و انتخاب موسیقی این تئاتر، فقط میتوانم از بازی درخشان حسن برجکی حرف بزنم. اجرایی دقیق و پر از جزئیاتی که میتوان با بارها دیدن متوجه شد.
فیلم تئاترِ مخزن، فصل شکار بادبادکها و سیندرلا از آثار جلال تهرانی، این هفته در مکتب تهران اکران خواهد شد. دوستانی که علاقهمند هستند، میتونن از تیوال بلیط تهیه کنند.
هملت دبستانی. پارودی جذاب هملت شکسپیر. برای مخاطبی که هملت را خوانده یا دیده، می تواند بسیار لذتبخش باشد؛ اما برای مخاطب عام کمتر قابل درک است.
اجرا کردن هملت دبستانی کار دشواری است؛ وقتی ایده ی عروسکی هم به کار اضافه شود، سختتر هم می شود. اما هم کارگردان و هم بازیگران تلاش بسیاری کرده اند و در کل شاهد تئاتر خوش ریتم و خلاقی هستیم. پیشنهاد می کنم در میان این همه تئاتر پر سلبریتی، تئاتر هملت دبستانیِ بی سلبریتی را نیز ببینید!
شیوا اردوئی جریانی را آغاز کرده که از نگاه من ارزشمند است. این جریان، علاوه بر بکر بودن، بسیار قابل احترام و ستایش است. کارگردانی که به این میزان به زبان نمایشنامه وفادار باشد، کم پیدا می شود. اجرای تئاتر به تنهایی مسیر پر پیچ و خم خود را دارد؛ وقتی زبان اصلی باشد، مضاعف هم می شود.زمانی که روی صحنه بازیگران جوان و با انگیزه را می بینیم که در این مسیر همراه با کارگردان قدم برمیدارند، لذت تماشایش دو چندان می شود. به نظر می رسد شیوا اردوئی جریانی را شروع کرده که پیش از این کسی در آن قدم نگذاشته است و امیدوارم همچنان پرانرژی ادامه دهد.