در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | حامی درباره نمایش نفرین قحطی زده‌گان: تباهی از "درون" آغاز میگردد و بویش لاشخوران و کفتاران را آرا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:28:11
تباهی از "درون" آغاز میگردد و بویش لاشخوران و کفتاران را آرام آرام گرداگرد خانه جمع میکند , درب " خانه " را هم که خودت خراب کرده ای پس برای ورود نیازی به کسب تکلیف نیست !
هان ! تعمیرش کردی , خوب است البته دیگر کمی دیر شده است !!!
بوی فسادت همه جا را برداشته , نفرین بر این نفرین !!!
پ ن :
سپاس از توجه به جزئیات .....
حامی جان چون اونجا خیلی شلوغ بود و بحث هم تموم شده بود گفتم بیام صفحه خودت برات بنویسم..
ببین فکر کنم نکته عجییش این بود که من با اینکه اصلا نمایش رو دوست نداشتم ولی با تنها جیزی که مشکل نداشتم و غر نزدم همون تحولی بود که همه گفتن. پس باهات همسو ام..تحوله قطعا فرمالیته بود..به خاطر این نگفتم بازیها رو دوست ندارم..نمیدونم.. اصلا بیان دیالوگ از طرف هامون سیدی به نظرم فاجعه بود،فقط میشنیدم نمیتونستم همراهش بشم،مثلا اول نمایش که داره خوابش رو تعریف میکنه انگار فقط دیالوگ میگه، بی هیچ حسی..در ادامه هم همین طور تا پایان..همه چیش بی روحه .. میرسعید تلو خوردن هاش خیلی زیادی از حد بود شبیه هیچ کاراکتر مستِ خوبی ( از نظر بازی)که تا حالا توو فیلم ها و نمایشها دیده بودم نبود،از همشون مصنوعی تر،شاید اگه بازیگر دیگه ای بود انقد توو ذوقم نمیخورد..دختر خانواده هم باااز به همین صورت..
مادر خانواده قابل تحمل ترین بود..(بقیه به شدت رو مخم بودن)..
میدونی اجرای بد هممون کم ندیدیم اما بحث توقع بود.. این توقع، کار دستم داد کار به شدت در نظرم آماتور بود..
خلاصه سرت رو درد نیارم رفیق، دوست نداشتم :))
۰۸ تیر ۱۳۹۸
کارت درسته رفیق بدون حتی یه ذره تعارف
آدم حسابی تعریف درستی نیس ! کمه مفهوم رو نمیرسونه :)
شما یه پا صاحب نظری :) البته که شکسته نفسی می‌کنی ولی ما از لابلا میفهمیم چقدر کار درستی
ممنونیت
۰۸ تیر ۱۳۹۸
حامی جان :))
یه بار هم واسه اقای رزمجو نوشتم، واسه شما هم مینویسم:
میگن وقتی بادکنک رو زیاد باد کنی اول توو صورت خودت میترکه :))))
خلاصه نکن از این کارا :)))❤❤❤❤❤❤
۰۸ تیر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید