بهتر است ابتدای امر از نکات مثبت کار صحبت کنم , اتمسفر حاکم بر اثر, موسیقی , قاب بندی ,دکوپاژ, لوکیشن ها , تم سیاه و سفید و بطور کلی فضای تاریک
... دیدن ادامه ››
و سرد و وهم آلودی که ناخودآگاه حتی به بیننده احساس خفه گی دست میداد , همه همه از اثری متفاوت در سینمای ما نشان داشت . ولی حیف و صد حیف که چنین تجربه متفاوتی با یک فیلنامه بسیار ضعیف کاملا هدر رفته است , زمانی که فیلم به پایان میرسد من بیننده با بی شمار سوال و چراهای بی جواب مواجه هستم که منطقی برای آن رفتارها نمی یابم , واگر هم یکی دو صحنه جواب هم به آن داده شده یا بسیار گل درشت و وصله دار و یا کاملا واضح بر زبان قهرمان قصه, نه با کشف و در خلال داستان , با این وجود با همه این ها کنار می آیم تا زمانی که صحرا مشرقی مرتکب قتل میشود , از نظر من فیلم همانجا از بین می رود چرا که تا قبل از این در دنیایی که همه ادمها بطرز بی رحمانه ای بر اساس منافع خود تصمیم میگرفتند حتی همسر مسعود که به ظاهر پاک و معصوم مینمود " سکانس پیشنهاد دزدی از منزل مسعود برای گرفتن مدارک" به صحرا مشرقی حق میدادم که به فکر خود و سرنوشت و آتیه اش باشد و حتی با او همذات پنداری میکردم بناگاه با قاتل شدنش با دیالوگ "من این کار رو بخاطر تو کردم مسعود " همه چیز فرو میریزد , هم روند رسیدن به خاطر تو مسعود برایم غیر قابل قبول است و نمیتوانم باور کنم و هم با قاتل شدنش کنار نمی آیم , شاید آقای کارگردان دوست داشته سکانس فینالش آنگونه و در راستای نام فیلم باشد و باید اثر را به آن سمت میبرده است.
پ ن : به شخصه از دیدن این فیلم فارغ از بحث خوب یا بد بودن بر پرده سینما لذت بردم , مدتهاست فیلمهای ما قاب های تلویزیونی هستند که به زور بزرگشان کرده اند تا بتوانند بر پرده سینما اجرا پخش کنند.