?? کنکاشی بر مشاهدات / وقتی آدمی احساسات عینکی را جایگزین عقل می کند
[[مشاهدات با دیدی روزنِگر و امروزی تلاش می کند تا با زیست داستانی در آینده، سال های گذشتهیِ پُررنج و مصائب را در چهارچوب یک موقعیت مکانیِ فرضی و نمادین در نظر بگیرد اما از زاویه ای دیگر...]]
✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️
لینک مطلب:
https://asr-farhang.ir/?p=91699
عصر
... دیدن ادامه ››
فرهنگ؛ پوریا فرجی (بازیگر و منتقد تئاتر) – گاهی زنده کردن گذشته بر هر بهانه آینه ای می شود برای ریشه یابی آنچه بر آدمی حادث شده است؛ بیان این رخداد از ساده به پیچیده متغیر است، کما اینکه بیان این رویداد و زنده سازی گذشته ای که دیگر رفته است اما اثر خود را هنوز بر تارِک زمانه خود منقوش کرده و یافتن مسیر مصائب و زجری که از این رهگذر بر آدمی می گذرد، قاعدتاً دارای ذاتی پیچیده است. نمایش مشاهدات به واگویه این رخدادها می پردازد اما در عین حال که پیچیده سخن می گوید، دارای زبانی ساده است و این نکته به زعم نگارنده از نقاط بارز این نمایش است.
نمایش “مشاهدات” اثری به نویسندگی و کارگردانی “مجتبی کاظمی” این روزها در تماشاخانه دیوار چهارم روی صحنه است و اجرای آن تا دوشنبه ۲۵ مردادماه ادامه دارد. مشاهدات با دیدی روزنِگر و امروزی تلاش می کند تا با زیست داستانی در آینده، سال های گذشتهیِ پرُرنج و مصائب را در چهارچوب یک موقعیت مکانیِ فرضی و نمادین در نظر بگیرد اما از زاویه ای دیگر. متنِ قاعده مند و اصولی مشاهدات یکی از بارزترین نقاط قوت این اثر است، متنی که منطقی شروع می شود و لحظه به لحظه مخاطب را در یک سیر صعودی با نقطه اوج مستتر در خود روبرو می سازد و سرانجام، پایانی نسبتاً باز تحت این قالب که مخاطب را با انبوهی از داده های منطقی که در سراسر نمایش نقطه گذاری شده است با خود تنها می گذارد و به بهانه قصه و واگویه های موجود در آن، مخاطب را با سوالات و نظام مسائل و طرح چالش هایی از نوع ملموس و امروزی مواجه می سازد و در واقع متن صرفاً در قالب یک قصه به مخاطب این فرصت را می دهد تا فکر کند و براساس نقطه گذاری های متنی و نشانه گذاری های موجود، در فضایی بین ما به ازای واقعی و بیرونیِ جهان قصه و سیر پرداخت و بیان آن، وی را با تعجب و پرسش و بُهت همراه سازد. یکی دیگر از بارزترین و اصلی ترین ویژگی های نمایش مشاهدات، “فرم پیچیده” و چند لایه ای است که با تعلیق ها و کشش های پیاپی در ظاهر و ساختار همراه است اما با “بیانی ساده”. در واقع مشاهدات یکی از آن نمونه قصه گویی ها و داستان پردازی های نمایشی است که ذات پیچیده گوییِ متناسب با اهمیت موضوع را حفظ کرده و به آن پایبند است اما بیان ساده برای ارتباط فوری با مخاطب و حذف موانع عبث و زدودن متغیرهای مزاحم در این مسیر را کماکان و مداوم حفظ کرده است. توانایی خوب در قصه گویی به روش نمایش، از جزءِ برجستهی این اثر است.
نمایش در بیشتر مواقع به فضای مونولوگ تکیه دارد و این مونولوگ گویی ها که ذات و بن مایه بیان قصه در این نمایش را شامل شده است، نقش محوری در انتقال اجزاءِ محتوایی جهان قصه به مخاطب را دارد، مونولوگ گویی هایی که چند لایه و چندوجهی است و مقرر است تا توسط بازیگر نقش اصلی، ویژگی های کاراکترهای مستتر و فرعی در قصه را برای مخاطب عیان کند اما بازیگر نقش اصلی می توانست تا در سوئیچ نمودن از کاراکتر اصلی به نقش های فرعی و بالعکس، در حس قدری با ظرافت بیشتر عمل نماید تا مرز باریک میان کاراکتر اصلی و نقش های فرعی برجسته تر و ملموس تر باشد.
داستان مشاهدات به جهان بیرونی خود متعهد است و مستقیماً آن را با جزئیات و مصائب و رنج ها و ویژگی های مستتر در آن منظور گرفته است و بشر تکنیک زده که احساسات پخمه گونه و خام و مکانیکی را جایگزینِ توانایی اصیلِ عقل نموده را مستقیماً به نقد گرفته است.