در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | بهنام شفیعی درباره نمایش کمدی رمانتیک میدان یاقوت | همراه با موسیقی زنده: نمایش یاقوت در واقع نه کمدی است نه تاریخچه قسمتی از تهران .. فردوسی با
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:13:19
نمایش یاقوت در واقع نه کمدی است نه تاریخچه قسمتی از تهران .. فردوسی با صدها خاطره جمعی همه ما... و نه بیان سرگذشت یاقوت زنی افسرده و کم حرف ( ... دیدن ادامه ›› که اینجا تصادفا و نمیدونم بنا بر ضرورت درام خیلی هم اهل صحبت و بگومگو و درد دل هست! ) بلکه بیشتر نقبی است به دل اجتماع و نقد خرده فرهنگ ها و رفتارهای خوب و زشت ما . اما از انجا که هدف متن این هست از اصل داستان نمایش به ناچار گریز میزند . در واقع از واقعیت دور میشود . به نظرم در این راستا برخلاف نقل قول کار تحقیقاتی خوبی انجام نشده . مثلا دهه شصت رو هفتاد عنوان میکنن و یا خوابیدن یاقوت رو شبانه در گورستان عنوان میکنن که هیج سندی ندارد . بر خلاف گفته های شبهه ناک هم در مورد ایشون .. یاقوت طی تنها مصاحبه ای که در زمان خودش با مسعود بهنود میکنه صریحا به عشق خودش اشاره میکنه و شکی در این مورد بجا نمیزاره. در مورد فرم نمایش طرح ابتکاری اینستال میدان فردوسی و فروشنده هاش و اجزای اون در محیط سالن چهار شهرزاد ( که اصلا فکر میکنم از خشت اول برای همین نمایش ساخته شده بود! ) بسیار به دل نشست و زیبا بود . موسیقی و خواننده خوش صدا به موقع حضور پیدا کردند و حس رو تقویت میکردند . کاراکتر فردوسی گاهی حضورش با اعلام هشتگ های معروفش زیاده از حد بود و به طنز میزد. نکته مهم که همینجا میخوام اشاره کنم معطوف به همین نکته اخر هست . بنده جای دیگر هم عرض کردم . نمایش مدرن ( اصولا هنر مدرن ) باید این اجازه رو به خود مخاطب ( در اینجا تماشاچی ) که برداشت خودش رو خودش پیدا کنه و به بیرون ببره . به بیان دیگر مولفی در بین نیست . تاتر نباید هیچ پیام مستقیمی بده . اصلا جای پیام نیست . معنی تعامل هم سوال و جواب گرفتن از تماشاچی نیست ( البته اگر برنامه ریزی نشده باشه ) . گاهی جوابی از تماشاچی میشنویم که باعث اختلال فکری و سکته در بیان ادامه نمایش میشود . دیگه لازم هم نیست در اول نمایش یک متصدی بیاد وسط و تذکر بده که ادب رو رعایت کنید !! چون که تعاملی اجرا مبشه . تعامل یعنی اکت همراه با تماشاچی . از میان انها گذشتن . با احساسات شون درگیر شدن . گاهی حتی دیدم که آب یا رنگ هم پاشیده میشود . ولی صحبت و سوال نداریم . تاتر صحنه با سخنرانی . با تاک شو ..حتی با استند اپ کمدی فرق دارد .بهاره رهنما در یک خروج و ورود به درستی دست خود رو روی شانه یک خانم تماشاچی گذاشت . تمام اون سی ثانیه برام سرشار از بار احساسی و پیام و سیگنال هایی بود که کمک میکرد بقیه نمایش رو بهتر بفهمیم . تعامل روی صحنه یعنی همین !
سالون رو دوست داشتم . بار اولم بود میرفتم . شاید به خاطر همپوشانی بود که با این نمایش داشت . و نکته اخر این که بازی ایوب اقاخانی میتونه یک فرصت باشه برای اونها که میخوان فن بازیگری رو از نزدیک ترین فاصله توسط یک ادم حرفه ای ببینن و یاد بگیرن . من که لذت بردم . و این که دعوت میکنم تا وقت باقی است نمایش رو بیایین و ببینین و...... هنر و هنرمندان رو حمایت کنیم.