1.نمایش رو مجموعا پسندیدم و نقطه قوتش رو گروه بازیگری و خلق فضای مناسب جهت پرداخت محتوای نمایشنامه میدونم.
2. نمایشنامه دارای دو وجه سیاسی و انسانی بود که انتخاب آنها باتوجه به همبستگی و تاثیر متقابل این مفاهیم بر یکدیگر قابل درک است. نویسنده بعد از نیمه ی ابتدایی(که بیشتر شامل مفاهیم سیاسی است) عامدانه به سوی وجه دیگر عزیمت می کند و کشف ارتباطات احتمالی را به درستی به مخاطب واگذار می کند. اما بنظرم اگر طی نیمه ی دوم هر دو مفهوم بیشتر در هم آمیخته می شدند، نمایشنامه ارزش مضاعفی پیدا می کرد و اصولا با توجه به طرح مسائل سیاسی در بخش اول می بایست کارکرد، نشانه و قرینه های بیشتری را در ادامه تجربه می کردیم.
3.برام سواله که ماجرای "اونوری بودن" مارتن در نمایشنامه دقیقا به همین شکل، صرفا شوخی دوستش بیان میشه یا خیر؟ چون در حالت فعلی میزان عصبانیت مارتن در موردش زیاد بنظر میاد که این میزان رو نمیتونم فقط ناشی از چپ بودن و مواضع تندش در برابر هر برچسبی بدونم. که در اینصورت، سهل گیری و خنده ی خود کاراکتر در پایان منطق پیدا
... دیدن ادامه ››
نمی کند.
4. ضمن احترام به آقایان سلیمانی و تشکر و بازی خوب و درستشان، باید بگم بازی رامین ناصرنصیر من رو مشعوف و متحیر و البته متاسف کرد!
مشعوف از این پرفورمنس دقیق و طراحی شده ی منطبق بر کاراکتر نمایشنامه که در لحظه های سکوت شخصیت هم با میمیک های جزئی، ادامه پیدا می کند و متوقف نمی شود. حتی در جایی که دو کاراکتر دیگر با فریاد و اکت های متعدد دیالوگ می گویند، صحنه در چشم منِ مخاطب متعلق به دووال و بازی موثر اوست.
و تاسف از این بابت که ایشان را با چنین پتانسیلی کمتر بر صحنه های تئاتر می بینیم. مشتاقانه منتظر حضور مکرر ایشان در نمایش های دیگر هستم.
آخر. خوشحالم در اجرای دوباره ی نمایش تونستم تماشایش کنم و این نمایش کورش سلیمانی رو هم از دست ندم.