در اسیرِ حافظه
اگر به تنهایی نمایشنامه فردا رو میخوندم نه تنها درگیرم نمیکرد بلکه ممکن بود به سختی تمومش کنم و یا نیمه تمام رهاش کنم.
اما
... دیدن ادامه ››
زمانی که داستانِ فردا روی صحنه جاری شد معادله تغییر کرد.
نمایشنامه :
فردا از منظر نمایشنامه نویسی در ابهام و رمز آلود بودن و ماجراجویی شخصیت ها تعریف میشه و از طرفی سعی داره قطره چکانی ( از طریق معماچیزی شبیه به اتاق فرار) اطلاعات رو به مخاطب القا کنه ،اطلاعاتی که هرگز از دانسته های بازیگران( در ناخودآگاه خود بازیگر) فرا تر نمیره و هرازگاهی کم تر هم میشه. پلاتِ نمایشنامه ،در آغاز و میانه صعود و سقوط داره و در پایان اگر به صدای ضبط شده دقت نکنید ، نمایش در گنگی با چندین سوال بدون پاسخ به پایان میرسه.
بازیگر ها :
زوج ِ سعید زارعی و ایمان صیاد برهانی در فردا ، باتوجه به بازی ها تکمیل کننده هم دیگه بودن و احساس اینکه سعید و ایمان در نمایشنامه برادر هستن قابل باور و درک بود ، انتقال احساسات و لحظات لحظه ای کمدی به اندازه بود و درک شخصیت ها توسط هر دو بازیگر در ایده آل ترین شکل ممکن خلق شده بود.
خسته نباشید و خدا قوت به تیم ِ اجرای فردا.