نگاهی به نمایش هدویگ: زنی تحسین برانگیز، نه ترحم انگیز
امید طاهری: نادر برهانیمرند نمایشنامه هدویگ را بر اساس نمایشنامه «مرغابی وحشی» اثر هنریک ایبسن نروژی نوشته است.
ایبسن به نوعی بنیانگذار درام رئالیستی مدرن بود که بر خلاف اخلاق مداریهای باسمهای دوران ویکتوریا، بنیان نمایشنامههایش بر افشای کژرویها، دروغها و سیاهیهای پشت ظواهر متمدنانه استوار است. در مرغابی وحشی، نهاد خانواده بستری است که با حضور عوامل خارج از این نهاد، به چالش کشیده میشود و در نهایت به فروپاشی منتهی میشود. وزن اعمال گذشته بر اکنون، همچون تقدیری ناگزیر، زندگی خانوادگی اکدال را به نابودی می کشد.
در هدویگ، نادر برهانی مرند بر خلاف رئالیسم موجود در متن ایبسن، نمایش را از زاویه دید نویسندهای نشان میدهد که نمایشنامهاش را بر اساس خاطرات کودکی خود نوشته و اکنون قرار است جایزهای را برای آن دریافت کند. نویسنده مورد اشاره، به نوعی آینده هدویگ نیز هست. پایان تراژیک نمایشنامه ایبسن در اقتباس نادر برهانیمرند، تغییر میکند و اینجا گویی وزن اعمال گذشته آدمها و نابهنگامی بیان حقیقت به جای ایجاد فاجعه و مرگ هدویگ، تبدیل به متنی میشود
... دیدن ادامه ››
که مورد ستایش قرار می گیرد.
این موضوع اگر چه در ظاهر امری تقلیلگرا و خنثیکننده زهر تراژیک نمایشنامه ایبسن است، اما در محتوا و ساختار اجرای برهانیمرند، نکات ظریفی را ایجاد میکند که مخاطب امروزی تئاتر در ایران، ارتباط بهتری با آن برقرار میکند و ساختار کلی اجرا نیز از آن بهره میبرد.
هدویگ اینبار صرفا قربانی اعمال بزرگترهایش نیست. او دیگر در جامعه امروزی قرار نیست یک زن زخمخورده ضعیف و قربانی ترحمانگیز باشد. او زنی قدرتمند است که در لحظه به لحظه رخدادها حضور دارد، خودش در شکلگیری آنها سهیم است، نسبت به وضعیت موجود به خودآگاهی رسیده و تلخیهای زندگیاش را به جای گلوله کردن و شلیک به خود، به کلمات تبدیل میکند و متنی تحسین برانگیز میسازد.
این هدویگ زمانه ماست. زنی اگر چه غمگین و در تنگنای جامعه، اما قوی، استوار و تعیینکننده سرنوشت خویش. نادر برهانیمرند، نمایشنامه رئالیستی، سمبولیستی ایبسن را که فاقد شخصیت محوری به مفهوم کلاسیک آن است، به نمایشی اپیک تبدیل میکند و هدویگ جوان را از پس رخداد تراژیک، قهرمانانه بیرون میکشد تا تصویر دیگری از زن برای انسان معاصر ایجاد کند. زنی آگاه به سرنوشت خود و تغییردهنده آن.
هدویگ نوجوانِ مرغابی وحشی، در نمایشنامه برهانیمرند، از میان تمام ناملایمات پیرامون خود سر بر میآورد و همه آنچه در زندگیاش اتفاق افتاده را به متنی تبدیل میکند که اثرش برای تغییر شرایط، بسیار بیشتر از گلولهای عمل میکند که قفسه سینهاش را خودخواسته بشکافد.
در اجرای برهانیمرند، دیگر کاراکترهای نمایشنامه، خصوصا مردها، یا آرمانخواهی احمق هستند، یا سرمایهداری خودخواه، یا استثمار شدهای مفلوک، یا مردی ضعیف و شکستپذیر. در هدویگ گویی که اینبار به جای قربانی شدن دخترک خانواده، این دیگر نسلها هستند که سرنوشتی سوزآور دارند.
در اجرا، برهانیمرند همچون آثار خاطرهانگیز گذشتهاش، همان ظرافتها، حساسیتها و اندیشهورزی به بار نشسته در ساختار و فرم اثر را دارد. طراحی و ساخت دکور، محدودیتهای سالنهای چند اجرایی امروز را نادیده انگاشته و دکور به خوبی فضاهای ضروری اجرای اثر را ایجاد کرده است. دیوارهای بلند و دریچههای بدون دری که به نوعی ناامنی حریم خانواده را نمایش میدهد و پردهای که هرازگاهی جهان ذهنی اثر را به تصویر میکشد.
دکور این اجرا به خوبی فضای درون و بیرون را به کار گرفته و بر پایه مفاهیم بنیادی نمایشنامه شکل گرفته است. گرگرز با دعوت خود به خانه اکدال، عملا حریم این خانواده را میشکند و شاید به همین دلیل است که دیوارهای بلند و قطور این خانه، ورودی هایی بدون در و کنترل دارد. خانوادهای که به دلیل فقط و نظام طبقاتی، مدام باید در برابر دست درازیهای اربابان کرنش کند تا جایی که حریم خانهاش نیز در اختیار تام خودش نیست.
بازیهای خوب، روان، یکدست و با تمرکز بازیگران این نمایش، اجرای خوبی رقم میزند که بیرونزدگی، اغراق و ادا و اطواری در آن دیده نمیشود.
نمایش هدویگ در تماشاخانه ایرانشهر، سالن استاد سمندریان روی صحنه است. تماشای این اثر را از دست ندهید.
لینک نوشتار: https://theater.ir/ci/fa/184162