من چنین برداشتی نداشتم، مرد پشت پنجره با عرقگیر رکابی که زخمی بر شانه داشت و ردی (خطی) از خون بر پیشانی، اشاره مستقیم به دکتر بونکر یک بود از نظر من؛ یا حتی مرد کوتاهپا هم میتونست دکتر بونکر ۱ باشه
من چنین برداشتی نداشتم، مرد پشت پنجره با عرقگیر رکابی که زخمی بر شانه داشت و ردی (خطی) از خون بر پیشانی، اشاره مستقیم به دکتر بونکر یک بود از نظر من؛ یا حتی مرد کوتاهپا هم میتونست دکتر بونکر ۱ باشه
منم زخم رو توجه کردم.. چون ۳ بار تکرار شد.. ولی ردی از خون منو به شک انداخت. خون یعنی زخم تازه بوده .
ولی اینو حدس میزنم که بونکر ۲، سالها بعد از بونکر ۱، رخ داده.. طوری که اون دیستوپیای بونکر ۱، در بونکر ۲، تبدیل به افسانه شده