«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
نمایش شهربازی، نمایشی خوب، متوسط یا ضعیف؟
این نقد را یک هفته پس از دیدن نمایش می نویسم. به این دلیل که اجازه دهم تا زمان، اثر لحظه ای و اولیه ی نمایش را از ذهنم پاک کند و آن تاثیر عمیقش در لایه های پسین وجودم را بر من آشکار کند. اکثر آثاری که تا کنون دیده ام، پس از گذراندن این مرحله، دیگر ردی از آن ها در وجودم نیافته ام. اما در مورد این نمایش اینگونه نبود. جایی از نمایش اذیت شدم، اما این اذیت شدن در وجودم ماند. جایی خندیدم، جایی رنجیدم و حتی جایی با آن دسته از تماشاگرانی که خواهان پایان اجرا بودن همدل شدم، اما این بی طاقتی مشترکمان در تحمل آنچه نمایش داشت به ما نمایش می داد هم تا به امروز در وجودم ماند. حسی درست شبیه به حس فیلم پرتقال کوکی استنلی کوبریک. نمایش شهر بازی نه تنها نمایش خوبی بود بلکه بسیار خوب بود.
هنر گاهی سیلی می زند، هنر گاهی اذیتت میکند. مثل یک ریگ در کفش مدام در هر قدم تو را می رنجاند اما از هر قدمی که برمیداری آگاهت میکند. لحظه ای که ریگ را خارج کردی ارتباطت با پاهای در کفشت، با ریتم قدم هات و با وزنی که بر زمین میکوبی از بین می رود. آگاهی لذت بخش نیست، آگاهی اذیت کنندس، آگاهی ما را به زحمت می اندازد و ما را وا می دارد تا با هرچه که در اختیار داریم خود را هرجور شده از آن خلاص کنیم.
خسته نباشید به گروه نمایش و خداقوت به جسارتشان که قدم در مسیری برداشته اند که مشخصا دشواری های فراوانی دارد، اما امیدوارم که از بازخوردهای منفی دلسرد نشوند و با قدرت بیشتر به مسیرشان ادامه دهند. شما باعث میشوید من به ماندنم امیدوار شوم... .
این نمایش به نظرم در ایدهی پرداخت خیلی خلاق و جذاب بود، و خیلی خوب تونسته بود از پتانسیلهایی که این ایده بهش داده بود استفاده کنه. توی بحث اجرا بازیگران هنوز جا داشتن که اثر رو بهتر اجرا کنن. اما متن نمایش جایی بود که بیشترین ضربه رو به این اثر وارد کرد و مخاطب رو با خودش همراه نمیکرد. شاید لازم بود بیشتر به موضوع پرداخته میشد تا مخاطب از متن عقب نیوفته و مباحثی که مطرح میشد کامل جا میوفتاد.
در کل دیدن این اجرای خاص و جذاب رو به دوستان پیشنهاد میکنم با توجه به نقایصی که خود عوامل هم به درستی اعترافش کردن باز دیدنش خالی از لطف نیست.
یکی از نمایش های بسیار لذت بخشی بود که این مدت دیدم، هرسه عزیز خیلی خوب بازی کردند به خصوص اقای بهنام تشکر که با هنرنمایی و بازی مختص به خودش، اثر رو مال خودش کرده بود. و همین نمایش رو برای مخاطب خیلی به یادماندنی کرده بود.
پرداختن به موضوع رفاقت، اون هم رفاقتهای طولانی، در دورانی که روابط دوستی روز به روز کمرنگ تر میشه و جای خودش را به روابط کاری میده، دیدنش خالی از لطف نیست. یه جورایی انگار ما آدمها برای چند لحظه، با دیدن این نمایش، کمبود این جنس رفاقتها در زندگیمون رو فراموش میکنیم. من طراحی صحنه رو دوست داشتم و به نظرم به انتقال حس خوب کمک میکرد. بازیها درست و به اندازه بود و برای همین مخاطب خیلی زود با نمایش همراه میشد و لحظههایی که باید، با خنده و یه جاهایی آه کشیدن، متن نمایش رو تکمیل میکرد.