خیلی وقته اینجا ننوشتم یکم برام سخت شده،
ولی به بچه های گل "بچه" قول دادم بنویسم
این چهارمین باری که رفتم خونه بچه اینا بیشتر از دفعات قبلی کیف کردم!
احساس میکنم یه عروسک کوکی ام که کوکم افتاده دست اهالی اهل تئاتر و هی باید برم از این سالن به اون سالن تا بالاخره یکی بتونه کوکم کنه،
توی این چند اجرای اخیر که به خاطر روحیات خودم هیچ کاری درست حسابی کوکم نکرده بود و گاهی حالم بدتر از قبل میشد، باز بدون برنامه رفتم که "بچه" شاید کوکم کنه ولی با ترس، چون اجرای آخر دور قبلی برام عالی بود و ترسم از تعویض بازیگرا بود،
امااااا یه جور کوکم کرد که شدم مثل اون عروسک بادی های دم کارواشی ها هیچ کنترلی روی واکنشها و رفتار و زبانم بعد از اجرا نداشتم هیجانم غیر قابل کنترل شد، توی حرف همه پریدم کارای عجیبی کردم که بهشون فکر میکنم شرمنده میشم 😰 از همه عذر میخوام.
تغییرات و پایانبندی رو بینهایت دوست داشتم
... دیدن ادامه ››
این سالن حافظ هم چیز عجیبیه حیف واقعا حیف. ( البته دیگه حراست ندارن ولی گاهی تذکر حجاب فقط داخل سالن انتظار دارن)
کارگردان انقدر خلاق و منعطف؟ اینهمه تغییر بازیگر و جاهایی از اجرا و تمرینش توی ۸ روز؟ و اون هم با این خروجی؟ دستمریزاد واقعا. اون جایزه لحظه آخری👌🏼
نفیسه جونم و خانم پرستارو که بغل کردم امممما دلم میخواد کل دکور با تمام بازیگرا رو از جا بکنم و کلا اجرای "بچه" رو بغل کنم.🥹🤗❤️
واقعا دم همتون گرم، دم استادتون دکتر فرهادنیا گرم که انقدر دوستش دارید و به خاطرش انقدر زحمت میکشید.
امیدوارم خیلی زود کارهای دیگه ای ازتون ببینیم و همیشه بدرخشید 💫💫💫💫💫
راستی
تمام نور و موسیقی دست خود جناب فرهادنیاست به همین علت انقدر همه چیز هماهنگه.
کارگردان کاربلد و جسور و باهوش، این تئاتر کم جون به همچون شماهایی نیاز داره.
جناب فرهادنیا کوک شما هم دست تئاتره. . .
بمونید و بسازید 💫