در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نگین ضیایی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:38:30
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کبوتری ناگهان ، برای من بهانه ای بود برای نمایان ساختن زنانگی های دریغ شده و عواطف به یغما رفته . بهانه ای برای ترقیب به اندیشیدن ، حس کردن و شنیدن زنانگی زنان سرزمینم . کبوتری ناگهان فرصتی است برای دیدن تمام آنچه ما هستیم... سکوت هایی پر از درد و درد هایی پر از لبخند ، رویارویی زنانی است که از هم بی زارند ، زنانی که زیر نقاب جامعه صورتشان را پنهان میکنند ، زنان ایران سالهاست زیر پوست کبوتری ناگهان پنهان شده اند ، سالهاست که مادران من زیر بار مادر بودنشان له شدند ، سالیان سال است که دختران من پشت چهره های رنگین معصومیتشان را پنهان کرده اند ، آنقدر که خودشان را فراموش کرده اند . این نمایش طغیانی زنانه است به دور از مردانگی های تحمیل شده به زنان ، فریادی است در عمق زیبایی و جنونی است در عمق آرامش ...
گاهی باید فقط تماشا کرد ، بدون هیچ قضاوتی باید تماشا کرد و کبوتری ناگهان از جنس همین باید هاست .
سرکار خانم ضیایی عزیز من کار شما رو دیدم؛بازی‌ها،میزانسن‌ها،گریم‌ها ولباس،همه و همه خوب و مناسب بودند اما من به عنوان یک تماشاچیِ عادی این پرفورمنس رو نفهمیدم،به نظرم اشکال از ذات نمایشنامه بود و الا همه چیز درست بود برای یک نمایش خوب.ولی باید کار زیبای شما رو به عنوان کارگردان کار تحسین کنم،هرچند چیزی که نفهممش محکومه به دوست نداشتن که البته این اشکال منه!!
۱۷ مرداد ۱۳۹۵
ممنون قربان... نظر شما برای من محترم و قابل تامل و البته ارزشمنده
۱۹ مرداد ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آوریل ۱۹۱۲، فارغ از محاسن و معایبش ، اثری دیدنی و البته شنیدنی است که آبستن حرف ها و حدیث ها و دغدغه های نسل جوان تئاتر است. وقتی به تماشای این نمایش مینشینی ، با سادگی نسلی رو به رو میشوی که بی ادعا روی صحنه نمایان میشود... بدون حاشیه اجرا میکند و در خیل عظیم اجراهای دوچندان عظیم کارگردانان برجسته، شکوفا میشود.
ما ملتی هستیم که از نقد یکدیگر لذت میبریم اما تمایلی نداریم خودمان مورد نقد قرار بگیریم، از این رو کار ساده ایی است نشستن و گله گذاری از مسائلی که پیش رویمان قرار میگیرد. من و تو به تماشای نمایش بی نظیر علی رفیعی یا افروز فروزند و امثالهم برویم هم، به دنبال بهانه ایی هستیم چه رسد به گروهی تازه کار و جوان که جز پاهایشان تکیه گاه محکمی ندارند. کمی متفاوت نگاه کنیم ... شاید اینگونه تئاترمان جان بگیرد... متولد شود... نفس بکشد... اینکه با کمک هزینه های کلان در سالن های اصلی، تئاتری تولید کنیم، مملو از چهره های شاخص، نه هنر است و نه هنر پروری. اگر روزی با گروهی که بارزترین ویژگیش تلاش و علاقه و استعداد بود... در گوشه ایی از هزاران پلاتو و با کمترین امکانات، تمرینات ۹ ماهه را بسان زنی باردار به دوش کشیدی و نمایشی تولید کردی که در مقابل هجوم اجرای گوران ها، ایستادگی کرد... یعنی، تولد هنرمندی نزدیک است که به احترامش باید سکوت کنی. هنرمندی که تماشاخانه ایی فقیر را در طی ۳۰ شب اجرا، ثروتمند میکند.
از شما میپرسم، چرا باید ۹ ماه، زمان و تومان هزینه کرد و در سالن فقیری چون تماشاخانه مان (استاد مشایخی ) نمایش اجرا کرد و جیب پول پرستانی این چنین فرومایه را پربار کرد؟ کمی در این باره فکر کنیم، پیش از پاسخ فکر کنیم، حتی برای یک ... دیدن ادامه ›› دقیقه...
تئاتر پیش از اینکه هنر باشد یک ضرورت اجتماعی و فرهنگی است که بر پایه های درام سوار میشود، اسبی است که در قلب جامعه میتازد تا سخن بگوید، حرفی دارد که هر کس را گوش شنوای آن نیست. در هر جایگاه فردی و اجتماعی که هستید،فارغ شوید از ابراز سلیقه ها... از دوست نداشتم ها و دوست داشتم ها.... یقینا شما بهتر از من میدانید که در جامعه ایی اینچنینی، تولید تئاتر مترادف با چه مشقتی است. اجازه ندهید با حاشیه هایی که در قواره ما نیست نطفه تولید تئاتر از بین برود، اجازه دهید این کودک متولد شود، رشد کند.
تئاتر از غرب وارد ایران شده و متاسفانه ایران به دلایل مختلفی که بیانشان در این قلم نمیگنجد ، دارای تئاتر و نمایش به معنای عام نیست. فرهنگ ایرانی مملو از خرده نمایش ها و بازی هاست اما درام و نمایش آن هنوز متولد نشده... هنوز نطفه ایست نیازمند حمایت. به جای خرده گرفتن زیبا نگاه کنیم، خصومت شخصی و عقده های سرکوب شده مان را فراموش کنیم، نقد آثار نمایشی را به عهده اهل فن بگذاریم و به قول افلاطون، مدینه فاضله ایی بسازیم که هر کس در مقامی که شایسته آن است فعالیت کند. شایستگی به بیهوده گویی و گزافه گویی نیست، به عمل ماست، پس شخصیت تماشاچی بودن خودمان را بپذیریم و اگر نظری داریم وارد گود شویم و قضاوت را بر دوش اهل فن نقد گذاریم، تماشاچیان واقعی با پر کردن سالن ها علاقه و حمایتشان را نشان میدهند.
صدالبته که "نشستن و گله گذاری از مسائلی که پیش رویمان قرار میگیرد" و "خرده گرفتن" و ابراز "خصومت شخصی و عقده های سرکوب شده" نه تنها ناصحیح، که به حال تئاترمان مضر است. ولی برای این‌که "تئاترمان جان بگیرد... متولد شود... نفس بکشد... " نباید فقط به تمجیدش پرداخت و در مقابل کاستی‌هایش سکوت کرد. اگر تشویق و تنبیه درست و بجا را توأمان اصول تربیتی می‌دانیم و دلمان می‌خواهد "این کودک متولد شود، رشد کند"، باید به میزان، مباهاتش کنیم و به اندازه نقدش.

ضمناً ورودتان را به تیوال تبریک می‌گویم!
۲۶ دی ۱۳۹۴
درخت شیشه‌ای آلما، کارگردان: فرید قادرپناه ... به زودی
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
دوست عزیز گروه تئاتر «ریگولیتو»، نمایش تازه‌ی ما به نام «پناه‌کاه» از ۲ تیر در تماشاخانه‌ی ایرانشهر اجرا خواهد شد. امیدواریم شما را در سالن نمایش ببینیم.

لینک تیوال: https://www.tiwall.com/p/panahkah2
۲۶ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آوریل ۱۹۱۲، فارغ از محاسن و معایبش ، اثری دیدنی و البته شنیدنی است که آبستن حرف ها و حدیث ها و دغدغه های نسل جوان تئاتر است. وقتی به تماشای این نمایش مینشینی ، با سادگی نسلی رو به رو میشوی که بی ادعا روی صحنه نمایان میشود... بدون حاشیه اجرا میکند و در خیل عظیم اجراهای دوچندان عظیم کارگردانان برجسته، شکوفا میشود.
ما ملتی هستیم که از نقد یکدیگر لذت میبریم اما تمایلی نداریم خودمان مورد نقد قرار بگیریم، از این رو کار ساده ایی است نشستن و گله گذاری از مسائلی که پیش رویمان قرار میگیرد. من و تو به تماشای نمایش بی نظیر علی رفیعی یا افروز فروزند و امثالهم برویم هم، به دنبال بهانه ایی هستیم چه رسد به گروهی تازه کار و جوان که جز پاهایشان تکیه گاه محکمی ندارند. کمی متفاوت نگاه کنیم ... شاید اینگونه تئاترمان جان بگیرد... متولد شود... نفس بکشد... اینکه با کمک هزینه های کلان در سالن های اصلی، تئاتری تولید کنیم، مملو از چهره های شاخص، نه هنر است و نه هنر پروری. اگر روزی با گروهی که بارزترین ویژگیش تلاش و علاقه و استعداد بود... در گوشه ایی از هزاران پلاتو و با کمترین امکانات، تمرینات ۹ ماهه را بسان زنی باردار به دوش کشیدی و نمایشی تولید کردی که در مقابل هجوم اجرای گوران ها، ایستادگی کرد... یعنی، تولد هنرمندی نزدیک است که به احترامش باید سکوت کنی. هنرمندی که تماشاخانه ایی فقیر را در طی ۳۰ شب اجرا، ثروتمند میکند.
از شما میپرسم، چرا باید ۹ ماه، زمان و تومان هزینه کرد و در سالن فقیری چون تماشاخانه مان (استاد مشایخی ) نمایش اجرا کرد و جیب پول پرستانی این چنین فرومایه را پربار کرد؟ کمی در این باره فکر کنیم، پیش از پاسخ فکر کنیم، حتی برای یک ... دیدن ادامه ›› دقیقه...
تئاتر پیش از اینکه هنر باشد یک ضرورت اجتماعی و فرهنگی است که بر پایه های درام سوار میشود، اسبی است که در قلب جامعه میتازد تا سخن بگوید، حرفی دارد که هر کس را گوش شنوای آن نیست. در هر جایگاه فردی و اجتماعی که هستید،فارغ شوید از ابراز سلیقه ها... از دوست نداشتم ها و دوست داشتم ها.... یقینا شما بهتر از من میدانید که در جامعه ایی اینچنینی، تولید تئاتر مترادف با چه مشقتی است. اجازه ندهید با حاشیه هایی که در قواره ما نیست نطفه تولید تئاتر از بین برود، اجازه دهید این کودک متولد شود، رشد کند.
تئاتر از غرب وارد ایران شده و متاسفانه ایران به دلایل مختلفی که بیانشان در این قلم نمیگنجد ، دارای تئاتر و نمایش به معنای عام نیست. فرهنگ ایرانی مملو از خرده نمایش ها و بازی هاست اما درام و نمایش آن هنوز متولد نشده... هنوز نطفه ایست نیازمند حمایت. به جای خرده گرفتن زیبا نگاه کنیم، خصومت شخصی و عقده های سرکوب شده مان را فراموش کنیم، نقد آثار نمایشی را به عهده اهل فن بگذاریم و به قول افلاطون، مدینه فاضله ایی بسازیم که هر کس در مقامی که شایسته آن است فعالیت کند. شایستگی به بیهوده گویی و گزافه گویی نیست، به عمل ماست، پس شخصیت تماشاچی بودن خودمان را بپذیریم و اگر نظری داریم وارد گود شویم و قضاوت را بر دوش اهل فن نقد گذاریم، تماشاچیان واقعی با پر کردن سالن ها علاقه و حمایتشان را نشان میدهند.
درخت شیشه‌ای آلما، کارگردان: فرید قادرپناه ... به زودی
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
دوست عزیز گروه تئاتر «ریگولیتو»، نمایش تازه‌ی ما به نام «پناه‌کاه» از ۲ تیر در تماشاخانه‌ی ایرانشهر اجرا خواهد شد. امیدواریم شما را در سالن نمایش ببینیم.

لینک تیوال: https://www.tiwall.com/p/panahkah2
۲۶ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید