سلام مجدد...
از طرف دوستم مینویسم که براش مقدور نبودکامنت بزاره
ایشون هم از نمایش لذت بردن...
"این کتاب و این نمایش به درستی سرنوشت هر تحول و انقلابی در هر جامعه ای رو بیان میکنه اما ای کاش در اخر راهکاری برای ایجاد یک جامعه مدنی درست ارائه میشد...اینکه ما چیکار کنیم که یک خوک کثیف یا گوسفند همیشه فرمان بردار یا اسب همیشه فداکار و .... نباشیم مهمه"

سلام.
تشکر میکنم و خسته نباشید میگم به عوامل این نمایش زیبا.
از نکات مثبت این نمایش اینه که در یک زمان کوتاه تونست کلیت قلعه ی حیوانات اوول رو به مخاطب برسونه.بازی ها هم تقریبا بدون اشکال و روان بود...دکور خلوت و گریم ساده باعث شد با قلعه احساس راحتی بیشتری کنم و حواسم کامل به دیالوگ ها باشه تا مسائل حاشیه ای...اینکه قلعه حیوانات به ما چی میگه کاملا مشخصه و از کسی پوشیده نیست و این نمایش وامدار صادقی برای این کتاب بود و این برای یک نمایش اقتباسی خیلی مهمه.....
تقریبا همه شخصیت ها ی نمایش مشابه شخصیت های کتاب در ذهنم بود و چیزی تو ذوقم نزد...اما باسترِ کتاب رو خیلی بیشتر از نمایش دوست داشتم...برای باستر کتاب گریه کردم اما باستر نمایش کم فروغ تر بود...دیالوگ هاش شعار گونه بود که البته شاید دلیلش ضیق وقت بوده
چیزی که من رو اذیت کرد یک نور ثابت زیر پاراوان سمت راست بود که حس میکنم میتونست نباشه.و مستقیم به چشم من که باکس سمت چپ نشستم میخورد....