زهره تاجمیری شاعر و نویسنده.فعال هنری.متولد بهمن ماه.ساکن دزفول.کتاب سونامی رنگ ها و کتاب مرده ی مرفینی از آثار ایشان می باشد.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ادعا دارند میفهمند
اما نفهم ترین آدم های تاریخ اند
چرا که خود را عالم میدانند
در حالیکه مثل خاله زنک ها
فقط در کار دیگران دخالت میکنند
در اموری که به ایشان مربوط نیست
دخالت میکنند.
دهان گشادشان را باز میکنند
و محتویات بو گندوی مغزشان را
بیرون میریزند و از آن با نام دانایی
یاد میکنند...
بهتر است دهانتان را ببندید
و خفه خون بگیرید.
حال بهم زن ترین ها
در هر جامعهای، در هر فرهنگی که مسالهی فهمیدن جدی گرفته نشود، فهمیدن ما از سیاست، فهمیدن ما از متون، فهمیدن ما از همدیگر، در باب سخنان دینی به جهل آمیخته و به خرافات میانجامد، سیاست به استبداد و قدرت زورمندانه میانجامد، هنر از هنر بودن میافتد. هر آن چیزی که برای ما انسانها خیلی مهم است به یک سری کلیشهها مبدل میشود که این کلیشهها خودشان را به ما تحمیل میکنند. فلان دستور سیاسی، فلان حکم دینی را باید بفهمیم و بپذیریم نه اینکه القاء بشود و بپذیریم. پذیرش بدون فهم، همان زور است. باید به یک اقناع عقلانی برسیم تا کمک کنیم.
در هر جامعهای، در هر فرهنگی که مسالهی فهمیدن جدی گرفته نشود، فهمیدن ما از سیاست، فهمیدن ما از متون، فهمیدن ما از همدیگر، در باب سخنان دینی به جهل آمیخته و به خرافات میانجامد، سیاست به استبداد ...
دقیقا حق باشماست جناب فروزنده عزیز،سپاس برای این نوشته ی پربار.
به جای اینکه با کنایه دیگران را رنجیده خاطر کنیم؛بهتر است،درست و به جا و منطقی حرفمان را بزنیم.
همه ی آدم ها اگر بویی از انسانیت برده باشند
و منطق را بدانند آن را پذیرفته و عمل میکنند.
انتقاد باید با هدف تغییر مثبت باشد نه تخریب شخص یا اشخاص.
ممنونم برای حضور شما.
دقیقا حق باشماست جناب فروزنده عزیز،سپاس برای این نوشته ی پربار.
به جای اینکه با کنایه دیگران را رنجیده خاطر کنیم؛بهتر است،درست و به جا و منطقی حرفمان را بزنیم.
همه ی آدم ها اگر بویی از انسانیت ...
سلامت باشید🕊️🌹
جمله ی من نیست
جمله ی جناب مجتهد شبستری هستش در باب اهمیت فهمیدن
در هر جامعهای، در هر فرهنگی که مسالهی فهمیدن جدی گرفته نشود، فهمیدن ما از سیاست، فهمیدن ما از متون، فهمیدن ما از همدیگر، در باب سخنان دینی به جهل آمیخته و به خرافات میانجامد، سیاست به استبداد ...
در مسائل دیگر نیز که فرمودید فرمایشات شما رو کاملا قبول دارم.
به امید آزادی فکر
آرزویی که
روی دست زندگی
جان داد...
در خیابان
به خاک سپرده شد...
خیابان را که پاره کنند
از جوهری قرمز
جوهره ای سبز میروید
و پلاک ها
روی شاخه های بید میرقصند...
در خیابان به خاک سپرده شد
یکنفر که به باغ خوانده شد
این کلام فقط پر از بیزاریست
آشیانی که به باد سپرده شد
صد تاسف از این همه خاری
آرزویی که به خاک سپرده شد
آه مادرم کمی کم گریه کن!
آبرویم که به آب سپرده شد
آب رفته کجا به جوی آید؟
آه اویی که به خواب سپرده شد
در خیابان به خاک سپرده شد
یکنفر که به باغ خوانده شد
این کلام فقط پر از بیزاریست
آشیانی که به باد سپرده شد
صد تاسف از این همه خاری
آرزویی که به خاک سپرده شد
آه مادرم کمی کم گریه کن!
آبرویم ...
درود برشما جناب دیناری عزیز..چه زیبا و با احساس سروده اید👏👏👏👏