در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سروناز یکتا: ۲۵ Born into Brothels سال 2005 اسکار بهترین فیلم مستند رسید به «
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:59:12
۲۵

Born into Brothels

سال 2005 اسکار بهترین فیلم مستند رسید به «متولد روسپی‌خانه» که کارگردانش زانا برینسکی و راس کافمن بودن.
زانا و راس برای عکاسی و ساخت مستند به منطقه چراغ قرمز کلکته میرن.(منطقه قرمز هر شهر همون جایی که روسپی‌ها هستن) با این هدف که از وضعیت بی‌قانون و فجیع روسپی‌ها مستندی بسازن که متوجه میشن طبق معمول اوضاع بچه‌ها از والدین بدتره. دختر و پسربچه‌هایی که حق تحصیل ندارن و ناخواسته شاهد صحنه‌هایی هستن که دیدنشون به روح اونها آسیب میرسونه. خونه‌هاشون اتاقهای کوچیکه که محل کار مادرشون هم محسوب میشه و اونها بیشتر اوقات اجازه ندارن توی خونه باشن و یا توی خیابون یا بالا پشت بوم باید خودشون رو سرگرم کنن. توی محیطی زندگی میکنن که مدام حرف‌های زشت رد و بدل میشه و هرروز دعوا و ... دیدن ادامه ›› درگیری داره.
حالا یه زن جوون به اسم زانا وارد این محیط میشه و بچه‌ها رو میبینه و متوجه علاقه‌ و کنجکاوی اونها به عکاسی میشه.
دست هرکدوم از بچه‌ها یه دوربین کامپکت 35mm میده.
دوربین‌های کامپکت رو که میشناسید هیچ نیازی به تنظیم نور و دیاف و سرعت شاتر ندارن.فقط کافیه دکمه رو فشار بدید.
پس نتیجه‌ی این ایده، همونطور که انتظار می‌رفت شد عکس‌هایی با کادربندی‌های خلاقانه و پر از شیطنت و بازیگوشی بچه‌ها.
زانا شروع میکنه و به بچه‌ها عکاسی رو آموزش میده و راجع به ترکیب‌بندی و تفاوت عکس خوب و بد با اونها صحبت میکنه.
به هر یک از بچه‌ها یه مدادشمعی میده تا روی کانتکت شیت فیلمی که متعلق به خودشونه دور هر عکسی که از نظرشون خوبه رو خط بکشن و بعد توضیح بدن که چرا اون عکس رو دوست دارن.
*کانتکت شیت اون صفحه‌ای هست که همه‌ی عکسهای یه حلقه فیلم روش کوچیک چاپ شدن و بعد از انتخاب عکسِ خوب میشه اون عکس رو در هر ابعادی که بخواید چاپ کنید. در واقع با وجود کانتکت شیت نیازی نیست که برای چاپ همه‌ی عکس‌ها هزینه کنید.
خلاصه خیلی ساده خصوصیات یه عکس خوب رو به بچه‌ها آموزش میده.
بعد چون نمیتونسته بچه‌ها رو به حال خودشون رها کنه و برگرده آمریکا، تصمیم میگیره اونا رو مدرسه ثبت‌نام کنه و این درحالیه که بچه‌ها خیلی از مدارکی که برای ثبت‌نام مدرسه لازم بوده رو نداشتن.
به اضافه‌ی شهریه و خرج مدرسه که اون رو هم نداشتن.
حالا خاله‌زانا میاد و عکس‌های بچه‌ها رو میبره آمریکا و اونجا یه نمایشگاه عکاسی برگزار میکنه و صددرصد سود از فروش عکس‌هایی که خود بچه‌ها گرفته بودن رو میده به اونها.
پس پول شهریه جور میشه. بعد برمیگرده کلکته و تمام مدارکی که مدرسه نیاز داشته رو تهیه میکنه. یه مدرسه‌ی خوب پیدا میکنه و خودش دخترها رو میبره و در یه مدرسه‌ی شبانه‌روزی معتبر ثبت‌نامشون میکنه.
ولی پسرها تن به تحصیل نمیدن، یا والدینشون این اجازه رو بهشون ندادن و یا خودشون راغب نیستن که البته باز هم دلیلش همون وجود والدین بی‌مسولیت میشه.
زانا با خیال راحت برمیگرده آمریکا اما برخلاف تلاش‌های اون و راس، دخترها هم چند وقت بعد یکی یکی قید تحصیل رو میزنن و برمیگردن به منطقه‌ی قرمز. به جز یکی از دخترها که تحصیل رو ادامه میده.
آویجیت که اون زمان یه پسر یازده ساله بوده بخاطر نگاه متفاوتش در عکاسی و با حمایت زانا به هلند فرستاده میشه و توی ورک‌شاپ‌های معتبر شرکت‌ میکنه و درحال حاضر خودش تبدیل به یه مستندساز شده.

من خیلی سعی کردم که عکسهایی که خود بچه‌ها گرفتن رو توی اینترنت پیدا کنم ولی هنوز موفق نشدم.
عکس اول از چپ رو یکی از دخترها از خواهر دوستش گرفته که جز عکس‌هایی بود که برای فروش گذاشتن.
و عکس دوم رو زانا از بچه‌ها گرفته.

پوریا صادقی، امیر مسعود و محمد مجللی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید