در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محمد مجللی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:01:47
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
"... جدا از قصه‌ی آشنای رمان، این اجرا گستره‌ی خود را محدود به اثر داستایفسکی نمی‌کند و تنها با حفظ کاراکتر‌ها و روابط‌شان در رمان، به موقعیت‌ها و متریال‌هایی سرک می‌کشد که در فضاهای دیگری مسئله‌ش شده است؛ در یک عکس، یک نقاشی، یک فیلم، یک جستار، یک شعر و یا حتی زنده‌گی واقعی اجراگران.."


فارغ از خوب یا بد بودن اجرا که کاملا سلیقه ای خواهد بود
این ایده
این جنون
این جنون محض، یه حرکت قابل تحسین ... دیدن ادامه ›› و ارزشمنده
چه خوبه که عاشق کاری باشیم که انجامش میدیم
و این آدم ها، واقعا عاشقن.

برای سرک کشیدن کنجکاوانه در زندگی واقعی اجراگران و حتی شاید تماشاگران
با ذوق منتظر بلیت فروشی میمونم

:)
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
درود جناب ابراهیم عزیز

اجازه بدین با یک مثال منظورم رو بهتر برسونم
نمایش شهربازی که اجرای خودش رو به تازگی آغاز کرده توسط بسیاری از دوستان دیده شده
گروهی از نمایش در حد انزجار تنفر پیدا کردن
براشون مثل یه کابوس بوده و حتی صف (بد) براش یه تعریف حساب میشه از نظرشون

در سمت ... دیدن ادامه ›› دیگه
بعضی از دوستان کار رو تحسین کردن و بنظرشون یه اجرای محترم و بدیع بوده

بنظرم ذات هنر باعث میشه حتی ضعیف ترین آثار طرفداران خودشون رو پیدا کنن و دیده بشن
۳ روز پیش، چهارشنبه
امیرمسعود فدائی
علی جان شما هنوز دست از این عادت پاک کردن کامنت‌ها برنداشتی برادر؟! گفتگوی به این خوبی! چرا زدی ناقصش کردی آخه؟!؟
ایرادی نداره😊سلیقه شون برای کامنتشون تغییر کرد.
۲۱ ساعت پیش
مریم علیپور
ایرادی نداره😊سلیقه شون برای کامنتشون تغییر کرد.
والا دربارهٔ علی که من بعید می‌دونم نظرش به این سادگی‌ها تغییر کنه😊😊
۲۱ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
:)
متاسفانه حسرت دیدن اجرای اول به دلم موند
آیا این نمایش ارتباط مستقیمی داره با اثر قبلی؟
نیاز هست چیزی رو بخونم یا از دوستان جزئیات کار اول رو بپرسم یا بدون اون ها هم ممکنه دید و ارتباط گرفت با کار؟
۲۲ نفر این را خواندند
Rezajm این را دوست دارد
سلام آقای مجللی، این دو نمایش با وجود ارتباطی که با یکدیگر دارند، هر کدام به عنوان یک اثر مستقل اجرا می شوند و شما می تونید بدون دیدن اثر قبلی مخاطب این اجرا باشید.
صبا صالحیان
منم این اجرا رو از دست میدم به خاطر تغییر سالن :)
یه روزی که خیلی نزدیکه
با خیال راحت میتونی اجرای همه ی سالن ها رو بری و کیف کنی
قول :)
۳ روز پیش، چهارشنبه
محمد مجللی
یه روزی که خیلی نزدیکه با خیال راحت میتونی اجرای همه ی سالن ها رو بری و کیف کنی قول :)
قول دادیا 😎✌️
۳ روز پیش، چهارشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به شکل دراماتیکی و در اجرای ۵۰۰ ام، نمایش رو دیدم
به لطف و مهر فراوان آیت عزیز که بسیار من رو شرمنده کرد

اما نشد که بشه
کار شروع فوق العاده ای داشت
ایده های معرکه، اتمسفر فوق العاده...
تو دلم هی میگفتم ایول، همینه! ارزش یه سال انتظار رو داشت!
اما هر چه پیش رفت، لبخند ذوقم بیشتر رنگ باخت
انتظار توئیست و پیچش داستانی بیشتری داشتم
داستان اما خیلی ساده پیش رفت
و در دل همون سادگی ... دیدن ادامه ›› هم کلی اما و اگر بی پاسخ بود
ضربه ی نهایی هم پایان نمایش بود که باورم نمیشد تموم شده، هی میگفتم نه... هنوز مونده، الان یه اتفاقی میوفته، اما نیوفتاد و نور اومد و نمایش به پایان رسید...
بیشتر دلم سوخت راستش که می‌شد با این ایده و پتانسیل چه ها که نکرد
مدل حضور شخصیت اورژانس و انتخاب هاش رو درک نکردم
مدل خیانت شخصیت مرد رو درک نکردم
مدل جر و بحث زوج در پایان نمایش رو درک نکردم
مدل انتخاب شخصیت زن برای چک کردن مرد رو درک نکردم
حس میکنم نمایش بر مبنای ایده ی اولیه ی درخشانی بوده که در ادامه درست نتونسته گسترش پیدا کنه، به مانند کتی که برای یه دکمه دوخته شده

اینکه دارم مینویسم و میگم اینا رو، صرفا برای این هست که این گروه رو دوست دارم و مطمئنم پتانسیل فوق العاده بالایی دارن و مطمئنم اجرای بعدی شون، مانستر عزیز، قراره بازم معرکه باشه

در نهایت، نقطه ی قوت برای من صرفا اجرای بازیگران بود که امیدوارم همگی موفق باشند
همین که رسیدی و دیدی احتمالاً خیالِ جمعیتی رو راحت کردی 😂✌️😁
حیف شد که نتیجه چیزی نبود که انتظار داشتی.
مهرنوش نوری
نوش جان دلمونو آب کردین 😄
من شرمنده ام :)
خیلی معمولی بود اصلا😌
محمد مجللی
عجیبه ولی از یه دستفروش تو انقلاب :) روبروی دانشگاه داشت شیرینی جات می‌فروخت خیلی وقت بود گاتا نخورده بودم و با دیدنش هوس کردم آخ که چقدر چسبید، جات خالی❤️
نوش جونت محمد عزیزم❤
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک سال و نیمه میخوام این نمایش رو ببینم
۳ بار هم بلیت خریدم
و هرگز قسمت نشده برم

این کامنت اما در مورد هیدن نیست
در مورد آیت عزیزه
صرفا برای تشکر که وقتی خودم سر کار بودم و درگیر، خودش زنگ میزنه به مردمی که بلیت برای فروش گذاشتن برام بلیت پیدا کنه

من سال ۹۶، وقتی ۲۱ ساله بودم وارد این سایت شدم و بچه بودم
و فراتر از همه ی کارهای درخشانی که دیدم و لذتی که نصیبم شد، با انسان های ... دیدن ادامه ›› شگفت انگیزی آشنا شدم که باعث شدن حس شیرین خوشبختی رو با همه ی وجود تجربه کنم و بزرگ بشم
نمیدونم اخر سر هیدن رو بشه ببینم یا نه
اما میدونم موقع نوشتن این نوشته، از ته دل حالم خوب بوده...
آقای مجللی سلام
الان پیامتونو دیدم
شما که به بنده لطف دارید. بنده هم انجام وظیفه می کنم🌹🙏
حضور شما و همه عزیزانی که تئاتر جز دغدغه هاشون هست برای بنده غنیمته
من همچنان تمام تلاشمو می کنم شما تشریف بیارید کارمونو ببینید🌹🙏
سلام
برای ٢٨ام یکی دارم
بلیط هیدن نمیخواید
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
معلم زبانم،خانم شهری، همیشه فقط و فقط یک درخواست از من دارد:

محمد، دروغ بگو، نیازی نیست تو آزمون آیلتس در جواب سوالات دقیقا همون چیزی که اعتقاد داری رو بگی، نیازی نیست همه چی رو پیچیده کنی و بعد نتونی جمعش کنی، صرفا یه دروغ سر راست بگو


بعد، من شروع کردم به دروغ گفتن
مثلا اگر در مورد صلح جهانی یا هیتلر از من سوال میشد من تمام قد از هیتلر ... دیدن ادامه ›› دفاع میکردم
چون لغات و گرامر و idiom و pharasal verb بیشتری در مورد جنگ بلد بودم

اگر در مورد هنر یا ثروت سوال میشد
تئاتر را بیرحمانه زیر پا لگد میکردم و با ضرب المثل هایی که در مورد پول بلدم شو آف میکردم


نمایش انگلیسی برای من برشی از ۱۲ ماه اخیر زندگیم بود، است و خواهد بود
از رفتن ها، نبودن ها
دلتنگی ها
شنیدن مام به جای مامان ها

آن وقتی که شخصیت ها تاکید داشتند معلم به فارسی سخن بگوید را تماما و عمیقا درک میکردم
چون در زبان های دیگر، ما دیگر (ما) نیستیم
به همین راحتی
به همین دردناکی


پ.ن: خوشحالم تونستم این اجرا رو ببینم
تعویض پرده ها بنظرم ضعیف ترین بخش کار بود. رفتن و برگشتن چندین باره ی نور از یه جایی لذت رو ازم می‌گرفت و باعث قطع ارتباطم با جهان نمایش میشد،
میتونستن خیلی خلاقانه تر انجامش بدن، اما گروه اجرایی ساده ترین گزینه رو انتخاب کرده بود
دکور صرفا قابل قبول بود و اوج درخشش کار، بازی ۵ بازیگر عزیز( به مانند فامیلی یکیشان!) و کارگردانی شون بود

به امیدِ اومدن پِرمینِنِت کارت هممون :)

با درود اقا محمد گل

حضور دوباره‌ات انگیزه‌ی من‌و برای سر زدن بیشتر به تیوال دو صد چندان کرده :))

تیلا موسوی
پرمننت رزیدنت کارت :)
ساری :)))
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تو اورژانس یه مریض همیشگی دارم، حیدرعلی
اون همیشه با شکایت از کاهش هوشیاری بر اثر اوردز با آمبولانس به بیمارستان منتقل میشه
همه مون دیگه میشناسیمش، هر بار سریع میرم بالای سرش و بهش با تایید پزشک آمپول نالوکسان تزریق میکنم تا بتونه دوباره نفس بکشه
تا چشم هاش رو دوباره باز کنه، یکم اکسیژن بگیره
و دوباره با رضایت شخصی ترخیص بشه تا دفعه ی بعد
شبیه یه چرخه ی بی پایان

یه بار بهش گفتم حیدرعلی، چرا این کار رو میکنی، یه بار قراره بیارنت و هیچ آمپولی دیگه قرار نیست برت گردونه
گفت میدونه، اما تنها چیز لذت ... دیدن ادامه ›› بخش و جذاب زندگی، همون چند ثانیه ی بعد مصرف مخدر هست براش
حیدر علی به لذت کشیدن مواد مخدر
و ما
همه ی ما
به لذت دیدن اجراهای شگفت انگیز
به امید استشمام اتمسفر سالن تو اون تاریکی مطلق قبل از اومدن نور، ادامه میدیم

اجرای فردا برای من باگ داستانی و حفره کم نداشت، اما سرمست بودم تو سالن
از شنیدن موسیقی
از هنرنمایی درخشان هر دو بازیگر
از متنی که مشخص بود روش کار شده
سرمست بودم ...

پ.ن: آخر اجرا میر سعید عزیز اومد رو صحنه دید در باز نمیشه و گیر کرده، گذاشت رفت
کاش یه توضیحی به مخاطب میدادین، من از بقیه که قبلا اجرا رو دیده بودن فهمیدم قرار بوده چیکار کنه ؛)
دوست عزیز ، اجراها ک تموم بشه ، میام همینجا مینویسم اخر کار رو
محمد مجللی
به به، خانم نوری دلتنگتون بودم:) ای وای جراحت؟ خبر نداشتم... دمشون گرم واقعا ...
منم هینطور
خوشحال شدم برگشتین 🌸
بله از انگشتشون چیک چیک خون میریخت ولى بعد اجرا دیدمشون سطحى بوده.
مهدی آزادی
دوست عزیز ، اجراها ک تموم بشه ، میام همینجا مینویسم اخر کار رو
بگین کار تموم شده
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چطور ممکنه فقط در مدت زمان ۱۸ دقیقه و ۱۸ ثانیه همچین شاهکاری خلق کرد؟

کم کم داره ۲۴ ساعت میگذره از دیدن اجرا
پس چرا هنوز نمیتونم بهش فکر نکنم...
خانمی که سمت راست من و بر روی پله های بین ردیف ها روی تشکچه ای نشسته بود هنگام بلند شدن دو پله به پایین افتاد، انگار که بی وزن باشد، انگار که تعادل یادش رفته باشد

پسری که چند صندلی عقبتر در سمت چپم نشسته بود در پاسخ به پرسش های پر تعداد و پر هیجان دوستش تنها سکوت کرد، انگار که سخن گفتن یاش رفته باشد

آقایی که چند ردیف جلوتر نشسته بود، بلند نمیشد، هر چه گذشت همچنان نشسته و زل زده بود به صحنه خالی روبرویش، انگار که ایستادن یادش رفته ... دیدن ادامه ›› باشد

و من؟
من عاشق نگاه کردن به آدم ها بعد از دیدن چیزهای شاهکارم
انگار که دلم بخواهد آن لحظه را مانند عکسی در ذهنم ثبت کنم
چرا که حس می‌کنم آدم ها خودشان‌ نمی‌دانند چه چیز عجیبی تجربه کرده اند، هنوز نمی‌دانند
و من با ذهنم ازشان تصویر میگیرم تا اگر رویم بشود بروم جلو و بگویم رفیق، خیلی کیف کردی نه؟ فلان کار را بعد از اجرا ناخوادگاه انجام دادی

اما خیلی وقت ها رویم نمیشود جلو بروم و بهشان بگویم، درست مثل دیشب، چون خودم هم چیزی در اجرا جا گذاسته بودم، چون نمی‌توانستم بلند شوم، چون دو پله افتادم و چون نتوانستم تا ساعت ها کلمه ای حرف بزنم
من دیشب در ذهنم ورق الخیال را سوزاندم و سرمست شدم از این لذت ناب ماورایی
ما همه دیشب مست سبز بودیم

پ.ن
سال ها پیش برای جناب گرجی نازنین نوشتم آرزوی بزرگم نوشتن و کارگردانی مونولوگی با بازی ایشان هست
الآن، به ناچار از قسمت نوشتن و کارگردانی هم خودم را معاف میکنم
تماشا کردن و غرق شدن، سهمِ کافی من است
خوشحالم که انقدر دوستش داشتی
Haji, ik zocht je in Duitsland, ik vond Iranshahr
H.M.kiani2
Haji, ik zocht je in Duitsland, ik vond Iranshahr
عه
سلام بر کیانی بزرگ و کامنت های عجیبش :)
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لحظاتی قبل از شروع اجرا هست که بی‌نهایت دوستشون دارم، لحظاتی که اعتیادآورن
درست اون چند ثانیه ی بین تاریکی مطلق و اومدن نور به صحنه
اون سکوت فراگیر لعنتی
جایی که سعی میکنی حتی آب دهنت رو هم قورت ندی تا اون بکر بودن رو بهم نزنی و همزمان برای اونچه قراره ببینی لبریز از ذوق میشی
مهم نیست چند باره اونجا نشستی، چون بازم هیجان زده میشی که این بار قراره چطور غافلگیر شی
صادقانه خیلی وقتا قراره ناامید شی از انچه قراره ببینی، خیلی وقت ها بجز دیشب
چون دیشب اونقدر خوشبخت بودی که یه اجرای معرکه ببینی محمد
یه جدال باشکوه بین دو انسان
یه دوئل عجیب
موسیقی و اتمسفر گوش و چشم نواز
متنی شگفت انگیز
شنیدن صدای کشته شدن رویاهات
و در نهایت لذت ... دیدن ادامه ›› خالصی که این بار به قلب تو قراره شلیک شه
من دیشب آدم خوشبختی بودم
درسته سر زدن به تیوال و نوشتن برام سخت بوده و هست
اما این اعتیاد لعنتی امانی نمیده
اعتیاد به اون لحظات جادویی ابتدایی
به اون چند ثانیه
بین سیاهی مطلق
و برگشت نور...


پ.ن: جناب برهمنی
من دیگه نمیخواستم چیزی در تیوال بنویسم
شما و احتمالا جناب گرجی در ساعات آینده ، باعث شدین توبه بشکنم
کیف کردم از دیدن و گپ و گفت باهاتون

محمد جواد عزیزم، چقدر لذت بردم از دیدنت رو صحنه، لذت دوچندان شد ❤️
به‌به ...به‌به...
و یه نفر این گوشه های گرد و خاک گرفته ی تیوال هم امشب خوشبخت شد که یه یادداشت تازه از مجللی جان خوند 🌱
صادقانه با دیدن اسم سه رفیق عزیزم چندثانیه مکث کردم و زل زدم به صفحه
انگار کوهی از خاطره از جلوی چشمم گذشته باشه
خاطره ی روزهای خوش گذشته...

دلم براتون تنگ شده بود علی، پویا و میثم عزیزم، دلم تنگ شده بود
❤️
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خب گویا کامنت قبلی من رو صفحه ی این نمایش هاید شده و فقط خودم میبینمش

فقط یه سوال از خانم رودبارانی دارم، البته اگر این کامنت هم هاید نشه

شما که قراره نظر من رو مخفی کنی
شما که سنگ دموکراسی رو به سینه میزنی
چرا میای جواب مینویسی برام و حدود ۱۵ بار هم زیر پستم ارسالش می‌کنی؟؟؟
حداقل اجازه می‌دادین جواب خودتون رو بدم
قسم حضرت عباس یا دم خروس
مسئله این است!
نظرتون پاک شده
جواب اینه:ما دخالتی در پاک کردن نظرات نداریم.
۱۳ مهر ۱۴۰۱
گروه همیاری
درود بر شما ایمیل شما بعد از ساعت کاری روز پنجشنبه ۱۴ مهر برای ما فرستاده‌شده است و چت نیز در ساعات غیرکاری غیرفعال است و طبق روال فعلی زمان رسیدگی به ایمیل همین صبح شنبه ۱۶ مهر است. با احترام
برای هر چیزی یک توجیهی دارید !!
چرا تماس تلفنی غیر فعال هست ؟ همه ادارات و سازمان ها و مدارس و دانشگاه ها هنوز به خاطر کرونا تعطیل هستند ؟!
دو پیام قبلی من جواب نداشت یا جوابی برای دادن ندارید ؟!
۱۶ مهر ۱۴۰۱
گروه همیاری
درود بر شما تیوال مطابق قوانین خود نسبت به نظارت به نوشته‌ها اقدام می‌کند و این روند به گروه‌ها و سالن‌ها مرتبط نیست.
حس نمی‌کنید چقد از کامنت پاک کردن و هاید کردن نظر و ممیزی لطمه خوردید؟ چقدر بد بودید شما. امیدوارم هنوز این‌طور نباشید
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تقریبا سه هفته ی پیش رفتیم تا نمایش رئالیسم مصنوعی رو ببینیم
بهنام تشکر و سیما تیرانداز جلوی ما نشسته بودن

اون موقع هنوز مهسا امینی نفس می کشید
خیلی ها زندان نبودن
و من از این دو هنرمند:) که جلوم نشسته بودن متنفر نبودم
زندگی چه زود باورهات رو عوض می‌کنه
دقیقاً دو هفته‌ی پیش. پنجشنبه ۲۴ شهریور...
و واقعاً انقدر تصویرش دوره که منم باورم نمیشه دو هفته پیش بود...
کی فکر می‌کرد در عرض چند ساعت همه چی انقدر عوض میشه؟

یادمم نبود...
ولی آره، برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم ببینم سالن چقدر پر شده، بهنام تشکر رو دیدم ردیف پشتیم.
۰۸ مهر ۱۴۰۱
محمد مجللی
سلام خانم مینا عذرخواهم دیر جواب میدم کلی اتفاق تلخ افتاده برام و رمق هیچ کاری نمونده برام این روزها در پاسخ به سوالتون زندگی همه مون، یا حداقل زندگی خود من تو این سه هفته دستخوش تغییرات ...
جناب مجللی بله حق با شما باشد وبنده هم از واقعا بی نهایت تلخ خانم امینی ناراحت شدم وامیداورم که حق ایشان پایمال نشود .ولی هنرمندان که بقول شما وبرخی دوستان سبلرتی بهشان میگوید بله البته این برداشت من است یخاطر شرایط کاریشان نخواهند خیلی وارد این مسایل شوند وبرخی هرمندان مانند خانم صامتی حمایت وانچه که دست شان بر می امده کردند .بعد شما قدتی که هنر مندان در غرب دارند هرگز با هنر مندان داخلی مقایسه نکنید .
۱۰ مهر ۱۴۰۱
Mary
جناب مجللی دلمون خون بود با این نوشته شما غرقابه ای از خون شد، چه کنیم با اینهمه درد و زخم و خشم؟! چجوری ادامه بدیم ؟؟
واقعا جالبه
بین هر فاصله ای که بین این پست میوفته یه فاجعه جدید رخ میده
دانشگاه شریف هم اضافه شد
آدم خون اگر گریه کنه رواست!
۱۱ مهر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خون در زمین فرو نرفت. روی زمین پخش شد. از زیر هر سنگ جوشید و جوشید و به راه افتاد. هر کس آن را می‌دید می‌فهمید جایی بی‌گناهی را کشته‌اند...
سخن من نه از درد ایشان بود،
خود، از دردی بود
که ایشانند!
اینان دردند و بودِ خود را
نیازمند جراحات به چرک‌اندر نشسته‌اند.....
۲۶ شهریور ۱۴۰۱
این سو صدای سوت و کف و فریاد، آن سو نگاه یخ زده ی جلّاد
ما را کسی نجات نخواهد داد، از گریه های این شب طولانی

دیروز گرگ، دوستمان را خورد! دیشب شغال خواهرمان را برد!
راهی شدیم پشت سر گلّه تا زندگی کنیم به آسانی...

#سیدمهدی_موسوی
۲۷ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من همه‌ی تلاشم رو کردم لذت ببرم
هر چی توان داشتم گذاشتم، حتی بیشتر از انرژی ای که برای یه شیفت ۱۲ ساعته میذارم
از هفته ها پیش برای این اجرا ذوق داشتم
اما گاهی نمیشه که نمیشه
نمایش در همه ی ابعاد برام متوسط بود
خیلی متاسفم
نه برای نمایش یا عواملش
بلکه برای دل خودم که نتونستم اندازه ی دوستانم لذت ببرم و فراموش کنم اتفاقات کثیف دنیای بیرون رو
متاسفم...

اصلا بهش فکر نکن ، تئاتر همینه دیگه
امیدوارم بزودی یه اجرایی ببینی که صد در صد همونی باشه که دوست داری 🌱
۲۶ شهریور ۱۴۰۱
نوید عسکری فراهانی
هم نظر هستیم
باعث افتخاره آقا
۲۸ شهریور ۱۴۰۱
محمدجواد کرمی
مجللی🙁🙁🙁 چقدر حیف که لذت کافی رو نبردی☹️
کلافه و خسته شده بودم و آرزو میکردم زودتر تموم بشه
شب من نبود محمد جواد
۲۸ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امشب نه برای تجربه ی حال خلسه
نه شگفت زده شدن از یه متن ادبی
و نه حتی غرق شدن در فلسفه و پیدا کردن هدف و چیستی هستی
به سالن نرفتم
به جاش و صرفا رفتم داخل سالن ملک که ۹۰ دقیقه خودم رو رها کنم و لذت ببرم
هدفی که در اون کاملا موفق بودم :)

چه بازیهایی
به به
خودتون رو دعوت کنید به یه لبخند عریض و قشنگ ۹۰ دقیقه ای :)
اوضاع تهویه سالن چطور بود؟ گفته بودن از یکشنبه درست میشه
۲۳ شهریور ۱۴۰۱
مهرنوش
چه عالى کدوم ردیف رو پیشنهاد میدین؟
ما وسط ردیف سه بودیم و دیدمون عالی بود
بنظرم از ردیف سه و چهار دیگه عقب تر نرین
۲۳ شهریور ۱۴۰۱
محمد مجللی
رها کردن خودت رو با من مقایسه میکنی؟ مثل این میمونه من از پشت بوم خونه بپرم پایین و خودم رو رها کنم تو از برج ایفل :)
دیوونه😂😂😂😂😂
۲۳ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حالا درسته تو ایران کپی رایت نداریم و اینا همه کشکه
ولی انصاف حکم می کرد حداقل یه اسمی از کتاب گیرنده شناخته نشد می‌بردین یا یه اشاره ای میکردین که کار اقتباسی هست
وسط نمایش هی به خودم میگفتم نه محمد، این اون نیست، اشتباه میکنی، ولی متاسفانه دقیقا همون بود، همون اما ضعیف تر...
همین باعث شد ارزش کار برای من خیلی کم بشه
کتاب خیلی کوتاه نوشته شده و حرفش رو صریح و بی تعارف میزنه
جوری که صفحات آخر هم خشمگین بودم و هم غمگین
اما نمایش، جوری که انگار هنوز تکلیفش با خودش معلوم نیست، لقمه رو دور سر میپیچونه، اگر کتاب رو نخونده بودم از نمایش لذت بیشتری می‌بردم
بیشتر برای دیدن آقای نوروزی و بازیشون رفته بودم و خیلی دلتنگشون بودم، در مجموع هم یه تیم بازیگری قابل قبول با چندتا خلاقیت جالب دیدم که ... دیدن ادامه ›› البته چندتا تپق عجیب داشتن که میشه نادیده گرفت برای شب اول
بین تیاترهایی که در حال حاضر روی صحنه هستن، جزو کارهای خوب و قابل پیشنهاد حساب میشه و با اینکه حدود ۱۲۰ دقیقه طول کشید کمتر میشد اثر خستگی رو در کسی دید

خداقوت به همگی
اسم کتاب چی بود ؟؟
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
امیرمسعود فدائی
شاهین جان من گفتم برای من!! کلی که نگفتم برادر!!
بله اینم هست...
۲۴ شهریور ۱۴۰۱
امیرمسعود فدائی
خانم دیگه مشترکات داره خیلی زیاد میشه😅😅🌹🌹
باعث افتخاره 😃😊🌹
۲۴ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
همین الان که دارم اینو می‌نویسم دوتا خانم تو بخش ما بستری هستن که اعتیاد دارن و من ایمان دارم فیلم علف زار رو دیدن و دارن از خانم اسپهبدی تقلید میکنن حرکات و حرف زدنشون رو
وگرنه چجوری ممکنه این دختر اینقدر دقیق و درست بازی کرده باشه نقش معتاد رو؟ کیف کردم از بازیش


فیلم خیلی تلخ بود و بدرد روحیات من نمیخورد، اما از دیدن بازی ها و تصمیم نهایی شخصیت خانم لذت عمیقی بدم

👏👏👏
از دید من بازیش غلو شده بود ولی وقتی شما نمونه مشابه و یکسان ازش دیدی پس حتمن نظرت قابل اتکا تره ♥️
۱۸ شهریور ۱۴۰۱
فرزاد جعفریان
از دید من بازیش غلو شده بود ولی وقتی شما نمونه مشابه و یکسان ازش دیدی پس حتمن نظرت قابل اتکا تره ♥️
آقا فرزاد
البته که من قطعا نمیتونم در مورد کیفیت بازی ایشون نظر بدم و یادمه شما نپسندیده بودی :)
اما توجه اش به جزییات و ادای دیدن به این قشر ناعزیز واقعا ستودنی هست
مو نمیزنه آقا :)
۱۸ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آقای شرفی
چجوری اینقدر خوبی که هر کار معمولی یا حتی ضعیفی رو هم برای دیدن جذاب می‌کنی؟
بمون برامون♥️
لعنتی حتی سر این اجرا هم بداهه داشت :)

جز اون
بقیه ی کار برام اونقدر که باید جذاب یا حتی درگیر کننده نبود
نتونستم وارد جهان نمایش بشم
اما در مجموع بازی ها(به خصوص بازیگر خانم) و موسیقی ها باعث شدن بتونم ادامه بدم


https://m.soundcloud.com/ilona211/rabbit-in-your-headlights
نسخه ی کاور شده از آهنگی که در نمایش استفاده شده بود ♥️
کلا خوبه این شرفی 😍👌🏻
میخواستم برم ببینم
ولی فعلا چون نمایش بد دیدم ، و ممکنه از این هم خوشم نیاد ، نمیرم ببینم تا رئالیسم شاید منو به حالت قبل برگردونه
وای به روزی که ناامیدم کنه این رئالیسم...🥺😢
۱۸ شهریور ۱۴۰۱
hami
زنده باشی و دلشاد❤️ باعث افتخاره
🌸❤️
۲۰ شهریور ۱۴۰۱
محمدجواد کرمی
یعنی قرار نیست برای ۷۶مین نمایش بریم کتابخورها و برامون بستنی بخرین؟🥲
:)))))))))
۲۰ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خداقوت برای طراحی صحنه، لباس و گریم
زحمت زیادی که برای کار کشیده شده، مشهود بود اما من نتونستم همراه بشم و نیم ساعت پایانی کار همش به ساعت نگاه می کردم، بازی ها اکثرا خوب بود اما یکدست نه، پسری که شخصیت اصلی رو بر عهده داشت اصلا نتونسته بود با نقش ارتباط بگیره و ضعیفتر از بقیه بود

سر اجرا حلقه ی محاصره برام از همیشه تنگ تر شده بود و کل انرژیم رفت برای تذکر دادن
خانم هانیه توسلی و دوستانشون جلوم بودن و همش حرف میزدن با هم و می‌خندیدن
سمت راست مون یه خانمی بود که کلا تو اینستاگرام بود
پشت سر هم به آقایی که احساس بانمکی کرده بود و هی مزه میپروند تا دو دختر کناریش رو بخندونه
خداروشکر سمت چپم میله بود!
ای میله ی نازنین... ♥️
واقعا تسلیت عرض میکنم مجللی جان خدا صبرت بده ! 🖤
۱۸ شهریور ۱۴۰۱
محمد مجللی
جناب لسان عزیز با اینکه خانم میرهادی فرمودند که تذکر داده شده اما من بیاد نمیارم تذکری داده شده باشه یا فایل صوتی ای پخش شده باشه نور رفت و نمایش شروع شد... هر چند خانم بازیگر ردیف اول خودشون ...
بله، قابل حدس بود.
هرچند اگر تذکرات کلیشه ای و دِمُده ی مسئول سالن یا فایل صوتی(که مربوط به دوره ی ماقبل جاوا هست چه رسد به اندروید و آی او اس!) هم باشه خیلی کارساز نیست...
مهم تر اینه؛ مهمان نمایش که فضای نمایش رو تخریب کرده پس از پایان اجرا از عوامل چه بازخوردی میگیره و چی می شنود؟
_ابراز ناراحتی از اینکه جو سالن و فضای نمایش رو خراب کردی و مخاطب من نتونست ارتباط بگیره ... دیدن ادامه ›› با کارم؟
یا
_ممنونم که تشریف آوردی..خیلی خوشحالمون کردی..نمایش رو دوس داشتی؟ فدا و قلب و نوکرتم و .....؟

داستان اینه که دیگه خیلی وقته تئاتر برای کسی مهم نیست ... حتی برای خود هنرمندان!!!
۲۰ شهریور ۱۴۰۱
پیمان لسان
بله، قابل حدس بود. هرچند اگر تذکرات کلیشه ای و دِمُده ی مسئول سالن یا فایل صوتی(که مربوط به دوره ی ماقبل جاوا هست چه رسد به اندروید و آی او اس!) هم باشه خیلی کارساز نیست... مهم تر اینه؛ مهمان ...
کاملا درست و بی جای بحث 👏👏👍👍👍
۲۰ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
-خیلی میترسم
+از پرتو درمانی؟
-نه، از آهسته مردن...


(با اندکی دخل و تصرفِ احتمالی )


چه زیستنی که هستی من
هر دم قدمی به سوی مرگ است
مرگ است نه زندگی که هر دم
در هر قدم آرزوی مرگ است

من شاهد مرگ خویش بودم
در هر نفسی که زیستم من
بر تربت خود بسی نشستم
بر خویش بسی گریستم من


#مظاهر_مصفا
۰۹ شهریور ۱۴۰۱
یه دیالوگ خوب دیگه هم داشت که درست بیاد نمیارم متاسفانه
در مورد در اومدن اون عروسک ها(پرنده ها) از ساعت و تکرار مداومش...
لعنتی خیلی خوب بود
۲۳ شهریور ۱۴۰۱
امیرمسعود فدائی
آخر ارور من علامت سؤالی نداشتم!!
خداروشکر
همونطوری که گفتم، واسه من اینطوری بود.
۲۳ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید