نمایش چاپلین/ سالن اصلی تاتر شهر
ایده: بسیار جذاب (تقابل چارلیچاپلین و هیتلر در جهان ِ برزخ).
اجرا: بسیار بسیار ضعیف:
اجرایی گنگ و نامفهوم و نمایشنامهای بدون خط داستانی و شُعارزده، با چاشنی ِ خوانندهی اُپرایی.
به عنوان مثال:
تقابل ِ عصای چاپلین و سگ ِ هیتلر در جهان برزخ، پتانسیل بسیار بالایی برای تفکر و سپس اجرا میتونه داشته باشه، که به سطحیترین
... دیدن ادامه ››
شکل ِ ممکن، این تقابل به اجرا در اومده.
در بسیاری اوقات، نمایش سعی داشت با داد زدن و فریاد و البته تکرارو تکرار و تکرار ِ یک جمله، توجه تماشاچی رو بگیره،
مثل جملهی تکراری آ ارتش آلمان در برزخ: "هیتلر جن زدهست! هیتلر جن زدهست! هیتلر جن زدهست!" با داد و فریاد البته!
یا تکرار ِ جملهی زن هیتلر به زن چاپلین:
" اُنا میتونم بغلت کنم؟ اُنا میتونم بغلت کنم؟..."
و همچنان میتونم بغلت کنم ....
راستی چرا هیتلر در برزخ، کمی تا حدودی به هیتلر در واقعیت شبیهه، ولی چاپلین در برزخ هیییچگونه شباهتی به واقعیت نداره؟!
چارلی چاپلین دارای جثهای کوچک و قدی کوتاه بوده که بازیگر نقش چاپلین، به هیچوجه به این نقش نمیخورد.
و در نهایت میشه گفت، اونقدر این نمایش پراکنده و گنگ بود که میشد اسم نمایش رو گذاشت "هیتلر"،
یعنی همونقدری که به چاپلین پرداخت شده، تقریبن به هیتلر هم پرداخت شده،
به جز اون جملهی آخر چاپلین که گفت: "چاپلین بودن سخته".
که جملهی جالبی هم بود.
در نهایت خسته نباشید میگم 🌺✌️
و امیدوارم چنین موضاعت جذابی، مثل پرداخت به یکی از مهمترین هنرمندان ِ تاریخ ِ معاصر (چارلی چاپلین)، خیلی عمیقتر و به دور شعار زدگی، تبدیل به نمایشنامه بشه.