«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
فرم عالی
بازیها پر خطا
قصه نخ نما
اما درون مایه جذاب
خدایی خیلی اعتماد به نفس لازمه که آدم متن فاخر رو برداره با کاراکتر خاله شادونه و عمو پورنگ طور ببره اجرا و حتی از گرفتن خنده به سبک تیکه های جنسی تئاتر آزاد هم عاجز باشه!
هدف اگر دورهمی فک و فامیل عزیزان بوده میشد شب یلدا خونه بابابزرگشون نمایشنامه اجرا کنند وقت مردم رو تلف نفرمایند
همه چیز عالی ... بازیهای درخشان و ریتم مناسب روایت. نباید از دست داد دیدنش رو
در نوع خودش اجرایی متوسط و فاقد خلاقیت اما اینکه مسئول سالن پاشه مثل مبصر کلاس تک تک به تماشاچی بگه دست بزن دیگه واقعا نوبر بود که به لطف عزیزان سنگلج محقق شد!!! آخه مرد حسابی تئاتر یک رابطه دوطرفه خالص بین صحنه و مخاطب هست تو چی میگی اون وسط هی دنبال شکار ملت هستی که چرا دست نمیزنن ،😐😐😐
واقعا اجرای خوبی بود. بعد مدتها یک کارگردان کار اولی بسیار خوب عمل کرده بود. بازیها درست و ریتم روایت عالی حفظ شده بود. در بین اجراهای کنونی قطعا توصیه میشود. منتظر کارهای آتی این گروه خواهم بود
روایت وفادار به حقیقت از زندگی مردی که ضعفهای انسانی خودش را داشت و هرگز نخواست قهرمان باشد. فقط خودخواهانه عاشق حقیقت بود و بس
بازیها عالی
ریتم اندکی کند
زمان حداقل 20 دقیقه طولانی
متن و کارگردانی به دور از اختگی و سوپر محافظه کاری این روزهای دیگر تئاتر مندان
به شدت پیشنهاد میشود
با لحظه لحظه اش روحمان نوازش شد
برای لحظاتی مفرح و خنده هایی برخواسته از تلخی حقیقت
متن و روایت عالی و بازی درخشان نقاط قوت اش بودند و طولانی بودن اجرا اندک ضعفش. ارزش دیدن دارد به شدت
یک قصه زنانه از دل تاریخ زنانه با روایتی دلنشین و در حال و هوایی زنانه. ارزش دیدن دارد
بازیهای جذاب موسیقی عالی روایتی دلچسب و حرفی داشت برای زدن. بی شک بهترین در بین اجراهای حاضر
بازیهای خوب در دل داستانی تکراری و سطحی و سرشار از افکتهای بصری نامرتبط و ناهماهنگ. ارزش دیدن داشت البته
در فرم و اجرا عالی گرچه دستکاری محتوای قصه به خصوص پایان بندی ناشیانه و نچسب بود. بهرحال من پنج از پنج میدم. دمشونم گرم
دست مریزاد به همگی ... بعد مدتها نمایشی دیدم که حرفی داشت برای گفتن و فریاد پر بعضی بود از حرفهای نگفته
فقط برای خندیدن و دیگر هیچ ... این تم و این فضای بکر رو خلق کنی و اونقدر خنثی و محافظه کار ازش در حد نمایشهای رو حوضی بهره برداری کنی دریغ از یک دیالوگ نیشدار دریغ از یک کنایه ناچیز به این سیاهی سیاه لا کردار که داره خفه مون میکنه مایه تأسف بود