سلام . من واقعا میتونم بگم که تاتر بد کم ندیدم ولی به جرئت این از بدترین ها بود. از کجا شروع کنم شما با چه هدفی هنر رو انقدر ذلیل و خوار پست بدون درون مایه نشون میدید؟ کمدی یعنی ابتذال ؟ واقعا هر کمدی دارای ارزش هنری است ؟ کمدی سخیف و زبون بدون معنا و هدف که بزور شوخی های تهوع آور و الفاظ از کمر به پایین میخواهد مخاطب را به وجد بیاورد ؟ چه کسانی مخاطب شما هستند ؟ نوجوان های طالب هیجان های سرکوب شده .چه کسی در تاتر ایران را باز گذاشته که هر بی هنری اظهار هنرمند بودن کند؟ واقعا میخواهم بدانم هدف شما چه بود در این سناریو ؟ خندادن مخاطب به هر طریقی؟ جلوه دادن خیانت بصورت کاملا طبیعی و بدون تامل و تفکر بدون راهکار ؟ فقط زیر پوست روابط را حکایت کردید آن هم بدین شکل مخاطب از تاتر شما بیرون بیاید چه دغدغه ای ایجاد کردید ؟ خواستید فقط دیده شوید زوج آخر داستان مفهومتان عشق بود ؟ عشق را تا سرحد ترحم که دختری رو ویلچر نشسته به ما نشان دادید شما معنی عشق هم نمیدانید اگر روی ویلچر نبود هرگز احساساتمان به سطح نمی آید و نمیگفتیم آه شگفتا از این امر محال ! واقعا متاسفم که امثال امیر خلوت که آثارش ارزشمند هستند خود را در این حد پایین اورده فقط برای دیده شدن ؟ آقای خلوت شما به همان کار قبلی خود مشغول باشید نه صدای تاتر دارید نه اکت بدن با چه هدفی آمده اید؟ دیده شدن چون در ایران رپر های زیرزمینی از تشویق مردم محروم مانده اند و میخواهند روی صحنه باشند دیگر مهم نیست که این صحنه دارای چه اصول و قواعدی است .تاتر قرارداد و ضوابط خودش را دارد ترو به خدا بلد نیستید کار کمدی که چقدر هم سخت است وارد این عرصه نشوید مایه شرمساری است . از زمان بندی دقیقتان بگویم از نظم سالنتان گیشه ها جای سوزن انداختن نیس خارج از ظرفیت پر شده بله چون کیفیت مهم نیس کمیت مهم است سلیقه مردم روبه انحطاط رفته می آیند فقط قاه قاه بخندند حتی بلد نبودن حین اجرا سکوت را برقرار کنند تاتری که منجر به تفکر نشود فقط وقت مردم را گرفته امیدوارم مردم بفهمند چه چیزی به خورد مغزشان بدهند!!

من به شخصه ارتباطی نگرفتم صدای بازیگران ضعیف بود و رسا نبود البته تماشاچی ها به ظاهر یک عده مذهبی بی فرهنگ بودنو که با بچهای قددو نیمه قد انگار آمده بودند پیک نیک و بلیط رایگان در اختیارشان قرار گرقته به جرعت میشه گفت اتمسفر نماشاچیان فوق افتضاح بود و درباره نمایش اتصالی برقرار نشد درمورد سلول بود تعزیه بود سنتها بود درمورد مطرب بود خیلی گنگ و انگار فقط میگفت و میگفت بدون تعصب نگاه کنم فاقد درون مایه هنری بود حتی درمورد صحنه کربلا چیزی را نگفت فقط کلمات سنگین ادا میکردند مجید واقعا بازی جالبی نداشت خیلی مضحک بود درکل میتوانست رضایت بخش تر باشد

به دل و به ذهن نشست خوراک ذهن و روح بود آگاهی تمام بدنم را فرا گرفته بود ودردمندی خیلی مضمون به جایی بود بعد از اتمامش انگار که باید بفهمی هرکس در این دنیا رسالتی دارد و آگاهی درناک است سپاس از رنجبر عزیز و سخت کوش