در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال vahid nafar | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:05:02
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

تئاتر به حمایت مردم نیاز دارد!

نمایش «شمعدانی‌ها» به نویسندگی ایوب آقاخانی و کارگردانی وحید نفر از پنجشنبه ۱۸ خرداد تا ۲۳ تیر، در تماشاخانه سنگلج اجرا شد. به همین بهانه با وحید نفر بازیگر و کارگردان به گفت و گویی نشستیم.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ نمایش «شمعدانی‌ها» روایتگر داستان مهارجرت یک خانواده است که بخت به آن ها رو کرده است و باید این فرصت استثنایی را مدیریت کنند تا به رویای بلند بالا و غیرممکن مهاجرت به سرزمین آرزوها جامه عمل بپوشانند.

وحید نفر کارگردان نمایش «شمعدانی‌ها» گفت:

الان به یک شکلی جا افتاده که سنگلج فقط برای نمایش های آیینی سنتی است در صورتی که اینطوری ... دیدن ادامه ›› نیست و شامل ادبیات نمایشی معاصره ایران هم می شود و در واقع صرفا نمایش های ایرانی نه فقط آیینی سنتی را در بر می گیرد. فضای کلی و در واقع سبکی که است یک کمدی تراژدی است با محوریت مهاجرت که خانواده شمعدانی یک اتفاقی برایشان می افتد در یکی از شبکه های مجازی پولی برنده می شوند به واسطه آن شروع می کنند به گرفتن تصمیم های اشتباه....



او درباره روند روی صحنه رفتن این نمایش بیان کرد: تقریبا اواخر سال گذشته ما با گروهمان به توافق رسیدیم که این نمایش روی صحنه سنگلج به دید مردم گذاشته شود و چیزی نزدیک به بیش از دو ماه تمرین شده است و در واقع بعد از بازبینی و داستان های خودش در ۱۸ خرداد قرار است اجرا شود.

وحید نفر درباره جریان درآمدی این نمایش توضیح داد: الان تقریبا میشه گفت که متاسفانه بار عمده جریان بر عهده گیشه است. در واقع داشتن فضا های مجازی تبلیغاتی که قبلا داشتیم و متریال های گران فضاهای تبلیغاتی بسیار گران که از اقتصاد تئاتر خارج است، مبالغ کمک هزینه هایی که معمولا برای سالن های دولتی در نظر گرفته میشود از سال ۹۲ یا ۹۳ تغییری نکرده است و می دانید که در این ۱۰ سال چه تورم و چه گرانی حاکم شده است. به نظر من باید یک بازنگری اساسی در بودجه تئاتر و کمک هزینه اینگونه جریان ها اتفاق بیافتد و با بلیط ۸۰ هزار تومانی و فضای اقتصادی جامعه نمیشود امیدوار بود آنچنان درآمد اقتصادی کسب شود و درواقع نمایش فقط میتواند بار خودش را به دوش بکشد.



این کارگردان درباره چرایی استفاده نکردن از بازیگر چهره توضیح داد: در خیلی از موارد در واقع می شود گفت در اکثر کارهایی که انجام داده ام بازیگر چهره نداشتم چون میخواستم تئاتر کار کنم و نمایش تولید کنم و دغدغه ام در واقع مسائل اجتماعی و مردم بود، بنابراین در واقع عاقلانه یا غیر عاقلانه به بخش اقتصادی آنچنان که باید و شاید فکر نمی کردم و حضور بازیگر چهره برای من اهمیتی نداشته است، در واقع درست بازی کردن و در جای درست قرار گرفتن بازیگران برای من مهم تر بوده تا اینکه بخواهم یک بازیگر چهره یا یک سلبریتی را در کار داشته باشیم و بخواهیم از آن درآمدزایی کنیم. بنابراین استفاده از بازیگر چهره برای من در مقام کارگردان هیچ وقت بولد نبوده است و اثر و نمایشنامه همیشه از همه چیز جلوتر بوده است.

این کارگردان آینده تئاتر را اینگونه پیش بینی کرد: به نظر من اگر تحولات درست و بزرگی در سطح مدیریت تئاتر اتفاق نیافتد نه تنها پیشرفت نخواهیم کرد حتی پسرفت نیز خواهیم کرد. آن نگرش و دیدگاه باید یک تغییر اساسی کند تا اتفاقات بهتری بیافتد زیرا الان من هیچ روند برنامه ریزی برای این جریان نمی بینم و همچنان تئاتر های جشنواره ای و تئاتر های آمار پر کن را جلو می بریم و این فایده ندارد. اکنون خیلی از کارگردانان صاحب نام و دست به قلم کار نمی کنند و این یعنی پسرفت؛ اینکه ما سالن هایمان را با نیرو های کاذب پر کنیم در واقع نیروهایی که با پول و سرمایه می آیند کار می کنند بسیارخطرناک است.

او ادامه داد: پیشنهاد من این است که تحول و تغییر درست حسابی در نگرش مدیریتی تئاتر اتفاق بیافتد، دوباره باید کاری کرد که هنرمندان درجه یک ما به این عرصه برگردند و با دغدغه هایشان شروع به کار کنند و باید این امر درواقع درخواست شود و یک نیرو و همتی برای انجام آن باشد که این نیرو و همت وجود ندارد

وحید نفر در پایان گفت: فضایی که ما در آن کار میکنیم یک فضای اجتماعی در عین حال کمدی است که اندیشه ورز هم است و صرفا کمدی نیست. من همیشه به این اعتقاد داشتم که بحث سرگرمی جداست و بحث اندیشیدن هم جداست و هر دو باید در کنار هم جلو بروند و همینجا و در این مجال استفاده میکنم و مخاطبان را دعوت میکنم به دیدن دوباره‌ی نمایش ها، نه تنها نمایش خودم بلکه به دیدن همه نمایش ها بروید. الان وضعیت تئاتر نسبت به گذشته وضعیت بهتری ندارد و ما احتیاج داریم که مردم از ما حمایت کنند چون هیچ حمایتی جز مردم ندارد...
به گزارش ایران تئاتر، مراسم شب‌چراغ و افتتاحیه نمایش «شمعدانی‌ها» به نویسندگی ایوب آقاخانی و کارگردانی وحید نفر، روز پنج‌شنبه (18 خرداد) در تماشاخانه سنگلج برگزار شد.

فرید سجادی‌حسینی، عباس جمشیدی، هلیا امامی، جواد پورزند، علی المعی و شیوا طاهری و... از جمله هنرمندانی بودند که در این مراسم شب‌چراغ حاضر بودند و شمع نمایش با حضور آن‌ها روشن شد.

نمایش ”شمعدانی ها” با نگاهی کمیک به مقوله مهاجرت می پردازد
... آقاخانی در این اثر از ریتم و بازی نمایش های نیل سایمون و نگاه اجتماعی ایرج پزشک زاد الهام گرفته تا نمایشی بومی به شیوه خود و مناسب حال مردم ایران اجرا شود.
این نمایش سومین اثر کمدی از گروه نمایشی "پوشه" است، این نمایش به دنبال نمایش "مرثیه ای برای یک سبک وزن" شکل گرفته که در سال 88 پرفروش ترین نمایش به شمار آمد...
در "شمعدانی ها" هم با رویکرد کمیک و کم نظیری به موضوع مهاجرت توجه شده است. مقصود از کم نظیر، سطح کیفی کار نیست، بلکه مقصود آن است که این شیوه کمتر در آثار کمدی ایرانی سابقه داشته؛ به این معنی که ریتم و فانتزی در آن نقش مهمی ایفا می کنند... این اثر رنگ و بوی نمایش های ایرانی را دارد .. نمایش "شمعدانی ها" درباره خانواده ای از طبقه متوسط جامعه است که از نظر اخلاقی و درک جهان پیرامون مشکلات بسیاری دارند.
دمتون گرم
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
با درود و خسته نباشید به کارگردان محترم و بازیگران این نمایش کمیک و مفرح ممنون که با همه کم و کاستی ها چراغ تئاتر رو روشن نگه داشتید به امید موفقیت های روز افزون.
۲۴ تیر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
vahid nafar (vahidnafar)
درباره نمایش شپی i
بولتون: گفتم شاید کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه هست. شپی: فکر کردین می‌خوام از شماره سه بهتون بفروشم؟ اشتباه می‌کنین. به من نگاه کنین، قربان! باید یه رازی‌یو بهتون بگم. در صورتی میشه یه جنسِ بنجول رو به مشتری قالب کرد که مدت زیادی روی مُخش کار کرد. باید باهاش مث یه حریف سرسخت روی رینگ مشت‌زنی برخورد کرد. آیا تا حالا من شما رو گوشه رینگ انداختم و چپ و راست‌تون کردم؟ بولتون: نمی‌دونم!
vahid nafar (vahidnafar)
درباره نمایش شپی i
علیسام صادقی کارگردان، نویسنده و بازیگر سینما و تئاتر در گفتگو با خبرنگار تئاتر صبا درباره نمایش «شپی» نوشته سامرست موآم نویسنده انگلیسی که از ۱۶ خرداد ساعت ۲۱ به کارگردانی وی در تماشاخانه ملک روی صحنه می رود، بیان کرد: این نویسنده کتاب های ادبی در فرانسه با خانواده دیپلمات خود زندگی می‌کرد و به جز نمایشنامه، کتاب‌های فلسفی، رباعی و جامعه شناسی دارد و از بین کارهایش من فکر کردم حال و هوای این نمایشنامه خیلی بی ربط به حال و هوای مردم دنیا نیست. البته که روایت این نمایشنامه برای مخاطبی که امروز با بیماری و مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند آشنا است و می تواند به مردم کمک کند با نگاه بهتری مدیریت این روزها را در دست بگیرند.

وی درباره رضا شیرمرز مترجم نمایشنامه «شپی» افزود: رضا شیرمرز عضو انجمن قلم آمریکا با سابقه ۲۰ ساله در حوزه قلم است و همکاری با او باعث افتخار من بود. یکی از دلایلی که من این نمایشنامه و ترجمه را انتخاب کردم شخص رضا شیرمرز بود که اتفاقا قبل از من گروه های زیادی سعی بر راضی کردن او برای همکاری داشتند ولی موفق نشده بودند و برای من خیلی مهم بود که بتوانم او را برای همکاری راضی کرده و این نمایش را روی صحنه ببرم.

صادقی با اشاره به اینکه روند مجوز گرفتن برای این نمایش که ۲ ماه زمان برد، گفت: یک دلیل دیگر برای انتخاب این متن که ترجمه شیرمرز را دارد این ... دیدن ادامه ›› بود که او در دانشگاه‌های معتبر دنیا تدریس می‌کند؛ دانشگاه‌هایی که اکثر افراد موفق در آنجا تحصیل کردند و این سطح از سواد یک ایرانی اصیل برای من جذاب بود.

کارگردان نمایش «شپی» درباره سبک کمدی تراژدی این نمایش بیان کرد: اگر بخواهم به زبان ساده بیان کنم و از واژه های درام، کمدی و تراژدی استفاده نکنم، ترجیح من این است که تئاتری شبیه به زندگی واقعی ببینیم مخصوصا اگر کار رئال باشد. ما در زندگی لحظه‌های کمدی و تراژدی زیادی داریم و من در این نمایش با بیان کلمه‌های سخت سعی بر درگیر کردن و کنترل ذهن مخاطب ندارم. من سعی کردم با قصه‌هایی که الان در جامعه هست، مخاطب خاص کار خودم را ایجاد کنم.

این کارگردان درباره تغییر در ساختار نمایشنامه اصلی نیز توضیح داد: نسخه اصلی نمایش می توانست دو ساعت و پنجاه دقیقه باشد که به احترام سلیقه مخاطب امروزی، با اصلاح به زمان یک ساعت و بیست دقیقه رسید اما همچنان تمام اتفاق‌های اصلی در نمایش وجود دارد.

نویسنده و کارگردان فیلم «قلط دیکطه‌ای»، درباره انتخاب نقش‌های این نمایش گفت: من ۲ سال است که به ایران برگشته‌ام و در این مدت بیشتر به سینما پرداختم و فیلم ساختم ولی زمانی که دیدم گشایش سالن‌ها تمام ظرفیت شد و واکسیناسون انجام شد به اصل خودم تئاتر برگشتم. انتخاب نقش‌ها و عوامل پشت صحنه ۶ ماه زمان برد و برای انتخاب نقش اولویت کار حرفه‌ای، تیمی و اخلاق مداری بود، اما در ادامه متریال نقش، نوع اجرا و تجربه هم بی‌اهمیت نبود.

او درباره انتخاب وحید نفر که در سوابق خود کار‌های منفی ماندگار سینمایی و تئاتری زیادی دارد، توضیح داد: چون این نمایش بر اساس زندگی واقعی اجرا می‌شود، انتخاب نقشی که با شخصیت اصلی داستان شباهت داشته باشد مهم است و دلیل انتخاب به عنوان شخصیت شپی هیبت، نوع بیان و صورت او بود.

صادقی بازیگر فیلم «سردست» ساخته میلاد منصوری که در جشنواره‌های آمریکای جنوبی، بلغارستان و برزیل شرکت و البته به عنوان بهترین بازیگر مرد از نگاه ویژه هیات داوران در یکی از این جشنوارها انتخاب شد با اعلام اینکه آماده اجرا هستند درباره انتخاب تماشاخانه ملک بیان کرد: من برای اجرا در تماشاخانه های دولتی اقدام کردم اما برای من مهم قاب صحنه نمایش بود که در این تماشاخانه قاب صحنه مورد نیاز این نمایش پیدا می‌شد.

وی در پایان درباره کارهای آینده اش اینگونه خبر داد: طرح یک فیلم بلند داستانی را در دست دارم و صحبت های اولیه با تهیه‌کننده فیلم انجام شده و این موضوع من را برای آینده این کار امیدوار کرده است.

این نمایشروایتی دراماتیک از زندگی یک آرایشگر مرد با نام «شپی» است. او در زندگی خود معضلاتی دارد و به دلیل مشکلات فراوان نمی‌تواند آنطور که لازم است خانواده خود را اداره کند.
علی حقیقی، الهه رضایی، بهار زندی، فائقه شلالوند، علیسام صادقی، مرتضی صباحی، مژگان غلامعلی، احمد لشینی، فرنوش مرواری الناز شاهوردی، ملیکا بتو و وحید نفر در این نمایش ایفای نقش می کنند.

سایر عوامل نمایش «شپی» عبارتند از فاطمه کوهستانی: تهیه کننده، دستیار کارگردان: الهه رضایی، مژگان غلامعلی، محمدحسین نوایی، مشاور کارگردان: حسین عبداللهی طراح حرکت: فرنوش مرواری، طراح لباس: سینا ایرانپور طراح گریم: مائده غلامی طراح نور: رضا خضرایی، طراح صحنه: کیارش ظریفی، مشاور رسانه: مطهره کشاورز محمدیان، مدیر تبلیغات: سید صادق سیادت، طراح پوستر و بروشور: کیوان فیضی (استودیو ژاو)، عکاس: عرفان حسینی، موسیقی: مهبد شفیع نژاد، حامی نمایش: کوشا دیزاین.

این نمایش ۱۶ خرداد تا ۱۶ تیر در تماشای خانه ملک به نشانی خیابان شریعتى، بالاتر از بهار شیراز، خیابان ملک، نبش خیابان وزوایى روی صحنه می رود.

امیرعلی حسینی
گزارش ایران تاتر :


نمایش تصویر مصور مظفری

نمایش تصویر مصور مظفری یکی از آثار تخت حوضی حاضر در بخش صحنه‌ای بیستمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی بود. این نمایش از جانب تهران در این دوره از جشنواره ... دیدن ادامه ›› شرکت داشت.



خلاصه نمایش

مظفرالدین شاه علاقه فراوانی به سینماتوگراف دارد و داماد و وزیر اعظم او عین‌الدوله که یکی از مخالفان سرسخت مشروطه است سعی می‌کند مسئول اصلی سینماتوگراف در دربار یعنی ابراهیم خان عکاس‌باشی را تحت کنترل خود در بیاورد. به دستور شاه مسئول سینماتوگراف یعنی ابراهیم خان همراه با میرزا قاسم وظیفه ساخت فیلم‌هایی را بر عهده می‌گیرند که بتواند با آثار خارجی رقابت کند. عین‌الدوله پس از تبانی با همسر سوگلی شاه که تاجالملوک نام دارد بر ابراهیم و قاسم تسلط می‌یابند و آنها را وادار به اجرای دستورها و پیروی از اهداف خود می‌کنند. بالاخره با تلاش و مشقت فراوانی فیلمی با هنرمندی مظفرالدین شاه در نقش خودش، عین‌الدوله در نقش سوء قصد کننده اجنبی و یکی از اهالی دربار به نام امیرحسین خان در نقش گلوله حرامی ساخته می‌شود و درباریان در مراسم فرش قرمز و فیلمبرداری آن حضور می‌یابند. موضوع این فیلم در مورد جان به در بردن شاه از سوء قصد بیگانگان است. با این حال شاه در پایان این فیلم چشم از جهان فرو می‌بندد و عین‌الدوله و تاج‌الملوک با همکاری هم محمدعلی فرزند مظفرالدین شاه و تاج‌الملوک را بر تخت سلطنت می‌نشانند تا از گزند مشروطه‌خواهان در امان بمانند و بر آنها چیره شوند.


نگاهی به این نمایش

در نمایش تصویر مصور مظفری جزئیات قابل ذکر فراوانی مشاهده می‌شود که پرداختن کامل به آنها مجال دیگری را طلب می‌کند. این نمایش در قالب پانزده پرده دربار قاجار در زمان سلطنت مظفرالدین شاه را به تصویر می‌کشد و ماجرای شکست یک پروژه فرهنگی یعنی ساخت فیلم‌های قابل رقابت با محصولات آن سوی آب را روایت می‌کند. شکست مفتضحانه‌ای که می‌توان آن را به روزگار کنونی نیز تعمیم داد. مظفرالدین شاه و اطرافیانش قصد دارند بدون بهره‌مندی از پشتوانه هنری و بی هیچ‌گونه زیرساخت فرهنگی قابل اتکایی پروژه‌ فرهنگی – هنری بلندپروازانه و بزرگی را به سرانجام برسانند. با این حال شاه و اطرافیانش به قدری در فساد و ناکارامدی و حفظ منافع فردی غرق شده‌اند که نتیجه نهایی اقدامشان بیشتر به مضحکه شباهت می‌یابد.

با وجود شعارهای مظفرالدین شاه و توصیه او به میرزا قاسم مبنی بر ساخت فیلمی با کمک سینماتوگراف که نه تعزیه باشد و نه شاهنامه‌خوانی و در عمل یک محصول پژوهشی تمام عیار باشد، فیلمی که در نهایت با حمایت شاه ساخته می‌شود و خود او نیز به عنوان قهرمان و شخصیت اصلی آن حضور دارد (با این توجیه که جز شاه کسی نباید نقش شاه را بازی کند)، تنها یک تعزیه‌ ضعیف و چاپلوسانه است که نه سرسوزنی از محتوای پژوهشی در آن مشاهده می‌شود و نه از نظر فرهنگی و هنری کوچک‌ترین اهمیت و ارزشی دارد. در واقع تیغ تیز سانسور درباریان (در راس آنها عین‌الدوله و تاج‌الملوک) به قدری تیز و برنده است و عوامل ساخت این فیلم به اندازه‌ای بی‌اختیار، بی‌استعداد، تنبل و بی‌ذوق هستند که محصول نهایی تنها یک فیلم تبلیغاتی بی‌ارزش از آب در می‌آید که جز خاطره تلخ مرگ شاه چیز مهم دیگری را از خود به یادگار نمی‌گذارد. در پایان کار نیز عین‌الدوله خیال تاج الملوک را از بابت خطر سینماتوگراف راحت می‌کند و به او گوشزد می‌نماید که تمام عوامل دخیل در آن را تحت کنترل و اختیار خود دارد و این هنر جدید نمی‌تواند خطری برای آنها و اهدافشان ایجاد کند.

تمام مواردی که به آن اشاره شد در شرایطی رقم می‌خورد که مظفرالدین شاه گره اصلی کار را می‌داند. او در پرده چهارم این نمایش هنگام عیش و نوش و گفت‌و‌گو با زیر دستانش به این نکته اشاره می‌کند که ما زغال را در منقل می‌ریزیم و برای نشئه شدن از آن استفاده می‌کنیم؛ در حالی که فرنگی‌ها آن را در آهن (قطار) می‌ریزند تا مسیر سفرشان کوتاه شود. تمام بدبختی ما در نشئه بودن است. با این حال او تلاش چندانی برای رفع نشئه بودن نمی‌کند و اطرافیانش نیز توان انجام این کار را ندارند. در نتیجه بار حمل شده توسط این گروه بی‌کفایت همچنان کج می‌ماند و به سر منزل مقصود نمی‌رسد.

در نمایش تصویر مصور مظفری از سبک خاصی برای اجرا استفاده شده که یکی از ویژگی‌های آن نوع قرار گرفتن بازیگران روی صحنه است. بازیگران این نمایش هنگام نقش‌آفرینی و نقش‌گویی همواره رو به تماشاچی می‌ایستند و هیچ‌گاه به یکدیگر نگاه نمی‌کنند. این ویژگی تقریبا از ابتدا تا انتهای این اثر نمایشی حفط می‌شود و موجب تفاوت آن با سایر آثار مشابه می‌گردد. البته در برخی از بخش‌های این نمایش نظیر صحنه تعزیه این قاعده تا حدی نقض می‌گردد و اجرای بازیگران روی صحنه به نوع اجرای تعزیه‌خوانان شباهت می‌یابد. پرده تعزیه را می‌توان یکی از صحنه‌های خوب این نمایش دانست که حقیقت سپردن کارهای بزرگ به دست افراد کوچک و تحمل شکست ناشی از این اقدام نابخردانه را به شکل مناسب و تاثیرگذاری به تصویر می‌کشد. در واقع تعزیه اجرا شده توسط شاه و اطرافیانش (به عنوان فیلم) کارکردی کاملا برعکس (نسبت به تعزیه‌های واقعی) دارد و به جای غم‌انگیز بودن مضحک و ناامید کننده است.

در مجموع می‌توان گفت که نمایش تصویر مصور مظفری علاوه بر استفاده مناسب از برخی خصلت‌های نمایش‌های تخت حوضی از خصلت‌های تعزیه نیز به خوبی استفاده کرده و آن را به شکل قابل قبولی در بطن این اثر نمایشی گنجانده و ظرفیت‌های آن را بر اساس اهداف نمایشی خود به کار گرفته است.

نگاهی به نمایش «تصویر مصور مظفری» به کارگردانی وحید نفر

سینماتوگرافم کجا بود

کیارش وفائی

اهمیت و لزوم اشاره به تاریخ و ماجراهای آن از جمله مواردی ست که می‌توان از این راه به نکاتی اشاره داشت که گاهی از نظرها پنهان می‌شوند. لذا پرداختن به داشته‌های تاریخ در وادی هنر نیز یکی از آن کارکردهایی به شمار می‌آید که هر نویسنده، کارگردان، بازیگر، مجسمه‌ساز، نقاش، عکاس و... قادر می‌شود که در خلق اثر خود با آگاهی از مستندات موجود مخاطب یا مخاطبان خود را دعوت به تفکر و درک موضوع موردنظر کند. حال این دیدگاه در هنر نمایش، به دلیل زنده ... دیدن ادامه ›› بودنش اثرگذاری و باورپذیری بیشتری را برای مخاطب فراهم می‌آورد که در حافظه کوتاه و بلند مدتش جای بگیرد. بنابراین در این برهه، وظیفه یک هنرمند با درک درست و آگاهانه از مسائل به مراتب سنگین، مهم و البته کارساز خواهد بود.
نمایش «تصویر مصور مظفری» که در این شب‌های پاییزی در مجموعه ایرانشهر به کارگردانی «وحید نفر» روی صحنه است یکی از آن دست نمایش‌هایی ست که با اشاره به زمان حیات مظفرالدین شاه قاجار برشی از زندگی او را در دربارش روایت می‌کند. اثری که در آن متن بر اساس ساختار روایت بنا شده تا از این طریق بتواند هر شخصیت را بعنوان راوی در اثر معرفی نماید. لذا در این راستا اهمیت شخصیت‌پردازی‌ها چه از سمت نویسنده و چه از سوی کارگردان نقطه قابل اتکایی به حساب می‌آید که در کنار طراحی صحنه هوشمندانه مینی‌مال و موسیقی زنده، دلیل موجه‌ای برای استفاده بخشی از تاریخ است که مخاطب با این ترکیب به درک درستی از این نمایش برساند. همچنین از دیگر نکاتی که باید به آن اشاره داشت دیدگاه کارگردان است که با شناخت کافی از جهان متن، بازیگرانش را به شکلی در روایت هدایت کرده که هر کدام از آنها نقش خود را به خوبی در صحنه ایفا می‌کنند با این دانسته که میزانسن‌های طراحی شده هرگز با یکدیگر تلاقی پیدا نکرده و نظمی مناسب دارد.
شاید بتوان گفت که ترکیب تکنیک‌های روایی از ساختار روایت و فنون نمایش‌های سنتی یکی از آن فوت‌های کوزه‌گری کارگردان است که در این اثر با تفاوتی قابل لمس چه از نظر قانون‌مندی ساختار و چه تاثیرگذاری سنت، خود را بعنوان اثری مستقل و مدرن به مخاطب معرفی می‌کند. البته این نکته را نباید فراموش کرد که درست‌نویسی دیالوگ‌ها از نظر زبان و نیز تشریح اتفاق‌ها که به مرور در کلیت اثر امتداد می‌یابند از دیگر مزایای «تصویر مصور مظفری» نامیده می‌شود. حال در این راستا است که عنوان طراحی در هر بخشی می‌تواند جای حرف و تحلیل داشته باشد. در هم آمیزی داده‌های تاریخی و اجتماعی در این اثر جزو مواردی ست که نویسنده با استناد به هر کدام از آنها قصد داشته روایت نمایشنامه‌اش را به بلوغی نزدیک کند که هدایتگر صحنه بازیگرانش را بتواند بر آن اساس با درکی درست از مسائل روی صحنه و در مقابل چشمان مخاطبانش بعنوان همسر، اتابک، خدمه‌های دربار و... معرفی نماید.
همچنین این نمایش که با خرده روایت‌های اثرگذار در کنار یکدیگر روایتی منسجم را شکل داده‌اند در زیباشناسی از نظر تصویر و یا به اصطلاح جذابیت‌های قاب صحنه لازمه‌های مشخصی دارند که می‌تواند زمان را از نقطه‌نظر موقعیت جغرافیایی به درستی شرح داده و حتی لزوم پیامدها را نمایان سازد. از سوی دیگر، دستاویز کرده ورود سینماتوگراف به ایران توسط مظفرالدین شاه، بهانه‌ای مناسب بوده است تا نقطه ضعفی از این شاه قاجار که آشنا شدنش با این پدیده نوظهور سبب می‌شود اداره امور را از دست بدهد به بوته نقد گذاشته شود.
در ادامه باید گفت: اهمیت هر اثری به درام و ساختاری است که به نگارش در آمده و سپس کارگردان با تهمیدات تصویری خود به آن نظم بخشیده و بازیگرانی نقش‌هایی را ایفا می‌کنند. بنابراین یادمان نرود در هنر نمایش، اهمیت ضرورت نظم و درک درست می‌تواند مُهر تاییدی برای گروه نمایشی و مخاطب نسبت به یکدیگر پیش می‌آورد.
و در آخر: نمایش «تصویر مصور مظفری» اثری قابل توجه در این سالها ست که مخاطب به خوبی با هر سلیقه‌ای می‌تواند روایتی مصور از تاریخ حکومت شاهی از قاجار را به تماشا بنشیند.
وحید نفر بازیگر و کارگردان تئاتر درباره جدیدترین فعالیت خود در زمینه کارگردانی تئاتر به خبرنگار مهر اظهار داشت: قرار است از ۱۰ آذر تا ۱۰ دی نمایش «تصویر مصور مظفری» نوشته اصغر گروسی را در سالن ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه ببرم. این نمایش ایرانی بخشی از زندگی مظفرالدین شاه را روایت می‌کند که سینماتوگراف را وارد ایران کرده و دلمشغولی او شده و همین امر باعث می‌شود اوضاع مملکت از دست او خارج و به دست تاجرالملوک و اتابک بیفتد.

وی درباره شیوه اجرایی این اثر نمایشی، توضیح داد: «تصویر مصور مظفری» به شیوه تکنیک‌های روایی اجرا می‌شود و فنون نمایش‌های ایرانی را در دل نمایش گنجانده‌ایم. «تصویر مصور مظفری» اجرایی مدرن‌تر از نمایش‌های آیینی و سنتی است.
نفر با اشاره به اینکه نمایش «تصویر مصور مظفری» دارای ۱۵ بازیگر و ۵ نوازنده موسیقی زنده است، افزود: در این نمایش تلفیقی از بازیگران حرفه‌ای و همچنین بازیگران جوان تئاتر حضور دارند. مجید رحمتی، سعید ابک، امیرحسین انصافی، پانته‌آ مرزبانیان و تعدادی از دانشجویان برگزیده واحد ۴۶ دانشگاه علمی و کاربردی به ایفای نقش می‌پردازند.

این ... دیدن ادامه ›› هنرمند تئاتر درباره روند تمرین‌های نمایش در شرایط کرونایی، اظهار کرد: ما در اوج شیوع ویروس کرونا و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی به سختی کار را به صورت کارگاهی انجام دادیم. در آن زمان تمرین‌ها در پلاتو انجام می‌شد و بعد از اینکه نوبت اجرای نمایش در سالن ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر مشخص شد میزانسن‌ها و طراحی صحنه را تغییر دادیم.
ادامه در خبرگذاری مهر..
حسن باستانی یادداشتی کوتاه برای نمایش بوقلمون.
این روزها نمایش بوقلمون نوشته و کار خیرالله تقیانی‌پور با بازی خوب علی سلیمانی، سیروس همتی، مه‌لقا باقری، محمد صادق ملک، جواد پورزند، وحید نفر، سامان دارابی، محمدهادی عطایی، حسین شفیعی و... در تالارچهار سوی تئاترشهر روی صحنه است و اقبال با من یار بود که توانستم این نمایش را ببینم.
هرچند هیچ اثر نمایشی خالی از ضعف و اشکال نیست و هیچ نوشته‌ای بی غلط؛ اما بی‌اقرار می‌گویم که پس از سالها شاهدِ نمایشی در این گونه‌ بودم که به نظرم قابل تأمل و تعمق در حیطه‌یآثار نمایشی‌های ایرانی‌است. از متن و بازی‌های بازیگران و موسیقی زنده و کاربردی‌اش گرفته تا طراحی بسیار ساده و کارآمدِ صحنه و لباس و کارگردانی هوشمندانه‌ی آن، همگی در یک انسجام و همگرایی در مسیر تقویت اثر بکار گرفته شده‌اند. داستان سر راست و عاری از حشو و زوائد بی ربط و بسط و به دور از روشنفکربازیهای متداول و فلسه چینی‌های کسالت بار، به خوبی در مشارکت مخاطب با اثر و فهم او از وقایعِ داستانی و روابط آدمهای آن موقف عمل کرده.
اولین چیزی که در این نمایش توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند، سادگی صحنه و ملزومات آن است. طراح (داریوش پیرو) با آگاهی کامل از نیاز نمایش به فضایی عمومی برای بیانِ مفاهیم خود، به سادگی هر‌چه تمامتر بوده و آن‌چنانکه شاخصه‌ی نمایشهای ایرانیست، متکی بر تخیل تماشاگر در بازسازی فضاهای داستانی و موقعیت‌های نمایشی از طریق روایت و داستان‌گوییشکل گرفته و به پیش می‌رود.
شیوه‌ی اجرای دو سویه‌ی این نمایش (که در عمل با چینش بازیگران در دو سوی دیگر صحنه،همان سنت صحنه‌ی گرد نمایشهای ایرانی را تداعی می‌کند) حاکی ... دیدن ادامه ›› از انتخاب هوشمندانه‌ی کارگردان برای اجرای این اثر بوده و به درستی نیز از این امکان در طراحی خود بهره گرفته به نحوی که به نظر می‌رسد هر فرم اجرایی دیگر چنین قابلیتی را به کارگردان نمی‌داده.
خیرالله تقیانی با نمایش بوقلمون نشان داد که شناخت خوبی از فضای طنز و نمایش‌های ایرانی دارد. اجرایی دیدنی از متنی جذاب و خوش ساخت، با زبانی روان و گاه شاعرانه و موزون و آهنگین، در حد نیاز و لزوم ساختار اثر و البته بی تکلف به دور از تفخر زبانی در قد و قواره‌ی شخصیتهای داستان و طنزِجاری در آن، و البته به اندازه و به دور از هجو و هزل‌، از جمله نکات برجسته و قابل اعتنای متن این نمایش است. تقیانی با آگاهی از عناصر نمایشهای ایرانی، و بهره گیری درست از ابزار بسیار ساده‌ی صحنه‌، و طراحی میزان‌سنهای دقیق، به خوبی توانسته روی مفاهیم اثر تاکید و فضای متنوع ایجاد و مخاطبانش را با خود را همراه کند.
بازی قابل تعمق بازیگران این نمایش نشانگر شناخت آنان از شیوه‌ی بازی در گونه‌های نمایش ایرانی و تبحر آنان در نقش پوشی و ارائه‌ی شخصیتهای نمایش داشته و از هماهنگی قابل توجه‌ای نیز برخورداراند. روانی، یکدستی، بیان درست و انعطاف بدنی مناسب بازیگران با تحلیلی درست از نقشها و گاه با بازیهای استرلیزه و به تناسب موقعیت‌ها و شخصیت‌ها، بعضاً غلو آمیز و طنزآمیز، از نقاط مثبت این نمایش است.از دیگر نکات قابل توجه نمایش بوقلمون، هوشیاری گروه اجرایی در استفاده‌ی به اندازه از عنصر طنز، موسیقی و رقص و همچنین پرهیز از وسوسه‌ی افتادن در ورطه‌ی هجو و هزل و اطوارهای متداول امروز می‌باشد که شوربختانه گریبان‌گیر اغلب آثار نمایشی شده و هدفی نیز جز جذب مخاطب را دنبال نمی‌کند.
در آخر ضمن گفتن دست مریزاد به این گروه، دیدن این نمایش زیبا را به همه‌ی دوستدارن نمایشهای ایرانی توصیه می‌کنم.
حسن باستانی
احسان زیورعالم
چند نکته مثبت نمایش «بوقلمون»

«بوقلمون» اثر تحسین شده جشنواره فجری است که از عمرش یک سال گذشته است؛ اما با وجود گذشت یک سال، باز هم می‌شود نکات مثبت «بوقلمون» را دریافت و آن را الگویی برای نمایش‌های ایرانی خواند.

نمایش «بوقلمون» کاری از گروه نقاب، روایتی است از سقوط پهلوانی پهلوان اکبر خراسانی. طبق این روایت، پهلوان اکبر، پهلون شاخص دوره ناصری با ناجوانمردی و البته حمایت درباریان موفق به حذف تمام رقبای خود می‌شود و بازوبند پهلوانی را به بازویش می‌بندند. اما این نقطه آغاز داستان «بوقلمون» است. تا بدین جای ماجرا در حکایات و داستان‌ها نقل‌ها بسیار است. «بوقلمون» داستان سقوط پهلوان اکبر است، نه ... دیدن ادامه ›› اوج‌گیری او.
«بوقلمون» نام نوچه‌ای است که رفتار بوقلمون‌صفتانه‌اش، او را به چهره‌ای نامطبوع در میان مریدها و نوچه‌های پهلوان اکبر تبدیل کرده است. او در محافل لوطی‌گری‌های این پهلوانان دروغین جایگاهی ندارد و اوج این تضارب زمانی است که پهلوان غریبه‌ای در شهر میان مردم محبوبیت می‌یابد. درباره این غریبه بعدتر درمی‌یابیم که پدرش یکی از همان پهلوانان رکب خورده در جدال با پهلوان اکبر است. این غریبه زنی است که در قامت مردان و برای رسیدن به مقصود خود از «بوقلمون» کمک می‌خواهد، مردی که در یک مورد با وی هم‌داستان است: عداوت با جماعت پهلوان اکبر.

خیراللّه تقیانی‌پور، کارگردان و نویسنده نمایش و گروه نقاب پس از فارغ شدن گروهش از کاوش ترور نادر افشار، مخاطب را در این اثر ترغیب می‌کند تا در ساحت جهان نمایش، یک واقعه تاریخی را دنبال کند، واقعه‌ای که شاید کمتر مورد توجه مدیومی همانند سینما یا تلویزیون قرار گیرد. این مسئله را باید یکی از مولفه‌هایی دانست که «بوقلمون» را مهم می‌سازد و این اهمیت را در انتقال داده‌های گذشته و انتقال آن به امروز باید دنبال کرد.
حسین پاکدل
بوقلمون
ساختار نمایش‌های سنتی و آیینی در برخورد نظری سهل ولی در شکل عملی و اجرایی ممتنع است- فارغ از اشکال مختلف تعزیه یا نمایش‌های برخاسته از آیین‌های محلی یا استوار بر کهن الگوها- آنچه لازم دارد شهری خیالی و همه‌جایی، حاکمی و داروغه‌ای و گزمه‌هایی، پهلوان نامی شهر و تعدادی شاگرد و مرید، بدخواه یا به نوعی کاکارستم شهر، و نوچه‌هایش، بازاری و تعدادی تن‌لش که زالووار به زندگی چسبیده‌اند. مرشدی و قاضی شهر و انبوهی از رعایا که هستند تا شاهدی باشند بر باروری درام. و البته غریبه‌ای مرموز که با بهانه‌ای رمز و رازگونه وارد قصه می‌شود؛ و حالا بستری آماده که درام سر بر بالین پرورش آن گذارد. دیگر بسته به ذوق و سلیقه خالق اثر باید پیش برود، درجا بزند و یا پس‌رفت کند.
خیرالله تقیانی‌پور با بهره گیری از همین نمادها و نشانه‌ها نمایشی ساخته خلاف جهت آن‌چه رایج است. هیچ‌کدام از شخصیت‌های نمایشی بر حسب تعریف تثبیت شده همان نیستند که باید باشند. نه گزمه‌اش آن است که باید نه پهلوانش، نه غریبه‌اش و نه لات‌های آسمان جل بی پناهش و نه حتی مرشد و قاضی‌اش. تنها حاجب‌الدوله‌اش آن است که به باور مدرن باید باشد. شخصیت بوقلمونش چنان با روح و روان و قضاوت‌های عادت شده ما بازی می‌کند که در پایان علی‌رغم خنده‌های و زهرخندهای بیشمار در طول کار چنان حیران میمانیم که تا روزها ذهن و فکر را درگیر می‌کند. بوقلمون نیاز نمایشی امروز ماست. حرف مغفول مانده هنر نمایشی ماست. استواری و محکمی اثر مدیون نوشته و ساختمان درست درام و بعد کارگردانی هوشمندانه، انتخاب دقیق و درست عوامل بویژه بازیگران اثر که خیلی حساب شده درجای خود نشسته‌اند. ... دیدن ادامه ›› اگر قرار بر این باشد که نمونه‌ای شاخص و مدلی ممکن برای هنر نمایشی سنتی به همگان نشان دهیم بهتر است شرایطی فراهم شود این اثر در نقطه نقطه کشور در داخل و جشنواره‌های آیینی و مبتنی بر اسطوره‌ها به اجرا درآید. تک‌تک بازیگران بر صحنه بوقلمون کلاس درس‌اند برای آموختن ظرافت‌های بازیگری شرافتمندانه. بدن‌ها و بیان‌های تربیت شده و آماده همه همراه با موسیقی‌ی به اندازه و حرکات موجز و از پیش فکر شده بهترین نمونه از هماهنگی در آثاری از این دست است. امید که بعد از اجرای موفق آن در تالار چهارسوی تئاتر شهر در فضاهایی دیگر و در زمان‌های متعدد این اثر به صحنه برود تا جمع گسترده تری از این اثر فرح بخشِ عبرت آموز و پرمحتوا بهره ببرند. تنها یک نکته و آن این که به عمد قصه را باز نکردم تا تماشاگر این اثر برود، ببیند و به دنبال جای و جایگاه خود بگردد در این اثر. من تماشاگر کدامم، پهلون اکبر یا رقیبش، مرشد و غریبه، یا حاجب و لوطی و عیاران و یا بوقلمون؟

با احترام
حسین پاکدل

نقد نمایش «کاتالپسی» به کارگردانی وحید نفر
نشانگانی از وادادگی‌های اجتماعی
نباید معضلات ومشکلات و محدودیت های اجتماعی ما را دچار کاتا لپسی ... دیدن ادامه ›› کند 2
نباید معضلات ومشکلات و محدودیت های اجتماعی ما را دچار کاتا لپسی کند 2
ایران تئاتر-سیدعلی تدین صدوقی: نمایش «کاتالپسی» به گونه ای وضعیت موجود جامعه و هنرمندان را نشان می‌دهد. احساس عدم امنیت و عدم رهایی و آزادی ، گویی همه تحت نظر هستند و همه در زندگی یکدیگر سرک می‌کشند وتجسس می‌کنند.

" کاتالپس» به معنی مرگدیسی، کرختی و فقدان ناگهانی حرکات ارادی بدون وجود یک ضایعه عضلانی است دراین حالت اندام‌ها وتنه وضع خود را به یک حالت حفظ می‌کنند و حواس و اعضای حس نیز وظایف خود را انجام می‌دهند ولی پاسخ به تحریکات و حرکات ارادی سلب می‌شود . علت این عارضه ناخوشی‌های مراکز عصبی و هیستری شناخته می شود. نمایش " کاتالپسی " وضعیت دو زوج جوان را نشان می‌دهد که هرکدام مشکلات خودشان را دارند؛ زوجی که محور ماجرا هستند و هر دو نویسنده وهنرمندند و یک دختر کوچک دارند .. مرد اما منزوی است و خانه نشین؛ گویی از اجتماع و کارکردن و نوشتن طرد و منع شده است. او در خود است و منفعل و دلش می‌خواهد روی مبل خود بنشیند و لم بدهد. زن اما پرکار است و انرژیک. او چند جایزه ادبی نیز گرفته به جلسات نقد ادبی می‌رود با جامعه ادبی و مردم در ارتباط است. مرد به نوعی به همه این‌ها حسادت می‌کند و شاید این حسادت او از همین " کاتالپسی " ای که دچارش شده است سر چشمه می‌گیرد. زوجی که دوست اینان هستند نیز با مشکلات خاص خود درگیر هستند . آن دو با وجود داشتن یک پسر کوچک به لحاظ عاطفی از یکدیگر جدا شده اند اما همچنان با هم زندگی می‌کنند. زن اعتقاد دارد که یک کاغذ ونوشته نمی‌تواند محبت و رابطه زناشویی موفقی را تضمین نماید، بلکه مهم تفاهم ودرک متقابل دو نفری هستند که با یکدیگر می‌خواهند زندگی کنند یا همدیگر را دوست دارند . زن می‌خواهد خود کشی کند که بعداً بر اثر اتفاقی منصرف می‌شود. این اتفاق شکستن پای شوهرش است . شوهر می‌گوید باید شوکی را وارد زندگی شان کنند تا به روال عادی باز گردد. آن شوک شاید مقابله با کاتالپسی اجتماعی ای باشد که همه به نوعی درگیرش شده‌اند .

زوج اصلی ماجرا اما درگیر مسائل پیچپده خودشان هستند. زن از عدم انفعال و عدم فعالیت مرد و بی خیالی او ناخشنود است. مرد نیز به روابط و رفت آمد های زن شک دارد. زن ازین همه عدم انفعال و بی تحرکی و بی خیالی وشکاکی خسته و منزجر است.

نمایش زمانی شروع می‌شود که مرد روی مبل خودش دراز کشیده است. هوا گرم است وکولرشان خراب شده ، زنگ در به صدا در می‌آید و کولر ساز وارد می‌شود . او پس از وارسی کولر می‌گوید که در کانل کولرتان چیز بزرگی گیر کرده ، چیزی که زنده است و حرکت می‌کند و جلوی کار کردن کولر و ورود هوا را گرفته است . از داخل کانال کولر سر و صداهای عجیبی می‌آید . این البته مشکل همه ساختمان است . ساختمانی که کانال کولرهایش صدا می‌دهد و بیشتر از حد معمول در ساختمان کار شده است در واقع تو گویی کانل های کولر چون ماری پیچ در پیچ همه ساختمان را فرا گرفته‌اند و معلوم نیست از کجا شروع شده و به کجا ختم می‌شوند در نهایت کار به دخالت آتشنشانی می‌کشد اما آن‌ها هم از ماجرا سر در نمی‌آورند ولاجرم همه ساکنین ساختمان را تخلیه می‌کنند، الا زوج ماجرای داستان که با آمدن دختر کوچکشان در انتهای نمایش گویی می‌خواهند به این سردی و عدم انفعال در زندگی به گونه ای خاتمه دهند؛ یا اینکه بمانند و با چیزی که در کولر است مبارزه کنند .

مرد به زعم نویسنده گویی به " کاتالپسی " دچار شده ، مانند افرادی که با شیوه " کاتالپسی هیپنوتیزم " می‌شوند . همه عضلات و اندام آن‌ها کار می‌کند اما بی تحرک هستند و فقط به فرامین " هپینوتیزم کننده " گوش می‌دهند . در واقع به نوعی شاید همه ما با وضعیت موجود در جامعه دچار نوعی کاتالپسی و هیپنوتیزم و بی تحرکی شده‌ایم .

مرد که یک نویسنده است به نوعی منفعل وهیینوتیزم شده است . گویی به گونه ای توسط چیز یا چیزهایی که در کانل کولر هستند تحت نظر است؛ یا توسط کولر ساز ، توسط مأمور آتشنشانی و... او از این احساس عدم امنیت است که منفعل شده ، به نوعی شاید بتوان گفت او را منفعل کرده‌اند .

گویی او توسط کسانی کاتالپسی شده و نمی تواند حرکت کند. نمی‌تواند کار کند و نمی‌تواند بنویسد؛ زمانی که احساس امنیت شخصی ، کاری فکری و اجتماعی نداری در واقع به نوعی کاتالپسی شده ای.

نمایش به گونه ای وضعیت موجود جامعه و هنرمندان را نشان می‌دهد. احساس عدم امنیت و عدم رهایی و آزادی ، گویی همه تحت نظر هستند و همه در زندگی یکدیگر سرک می‌کشند وتجسس می‌کنند؛تا جایی که کولر ساز زمانیکه بحث بین زن وشوهر را می‌شنود به مرد کارت وزیتی را می‌دهد که وسایل رفع ناتوانی جسنی را برای مردان عرضه می‌کند؛ واین یعنی یک فاجعه اجتماعی. کارگردان نمایش " وحید نفر" رفت آمد کولر ساز ومامور آتشنشانی را به گونه ای آزاد گذاشته ، مثلاً به یکباره کولر ساز از دسشویی بیرون می‌آید یا از اطاق خوا ب و... این یعنی هیچ جا امن نیست.

پرواضح است زمانی که فرد احساس امنیت ، راحتی و رهایی و بدون ترس از دخالت یا سرکشیدن دیگران در زندگی‌اش از هر نظر چه فکری وچه عملی ، چه کاری و چه در زندگی شخصی و روابط و شخصی و اجتماعی و... نکند ، به ویژه کسی که هنرمند است تأثیر نامناسبی بر روی روابط شخصی و عاطفی و کاری و فکری اجتماعی‌اش می‌گذارد.

در نهایت همه همسایه‌ها آپارتمان راترک می‌کنند. شاید بتوان آپارتمان را نمادی از جامعه دانست که در نهایت مردم عادی و فرهیختگان آن به دلایلی که گفته شد و به ویژه آزادی و احساس امنیت در زندگی شخصی و اجتماعی و شغلی دست به مهاجرت می‌زنند.

در انتها نمایش با امیدواری تمام می‌شود. در واقع نسل جدیدی که کودکان هستند می‌آیند و این امید به زندگی را با خود می‌آورند. در واقع برای این نسل است که باید از هپنوتیزم وکاتالپسی به هر صورتی که هست بیرون بیائیم و این عدم انفعال و غرق شدن در بی خیالی و بی تحرکی را رها کنیم و شرایطی را فراهم کنیم تا نسل آینده احساس امنیت و رهایی و آزادی کنند و به کاتالپسی دچار نشوند تا بتوانند زندگی بهتری به دور از دغدغه‌هایی که ما دچارش بوده‌ایم را تجربه کنند.

کارگردانی و بازی‌ها در این نمایش به خوبی صورت پذیرفته است. نمایش که یک کمدی تراژدی است لحظات طنز تأثیر گذاری دارد ، ریتم آن مناسب است؛ البته می‌شد به ریتم بهتری هم دست یافت و به زمان مطلوب تری رسید . بده بستان‌ها نیز نسبتاً روان صورت پذیرفته است. هر چند که مثلاً نقش مدیر ساختمان می‌توانست متفاوت تر و بهتر کار شود چه به لحاظ پرداخت وچه بازی ؛ اما در کل نمایش بازی‌های قابل قبولی داشت. به کارگردان " وحید نفر" و گروه خسته نباشید گفته و دیدن نمایش " کاتالپسی" را به دلیل طرح مسائل و مشکلات و موضوعات مبتلابه روز به " زبان تئاتر " به همگان توصیه می‌نمایم .

تاریخ انتشار: یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸ | شناسه مطلب: 128563

نقد نمایش کاتالپسی کارگردان وحید نفر . تدین

امیر مسعود این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چالش‌های یک بیمار پارانوئیدی / روایت وحید نفر از نمایش "کاتالپسی"
وحید نفر گفت: نمایش "کاتالپسی" اثری کمدی با جنبه‌های روانشناختی است.

چالش‌های یک بیمار پارانوئیدی / روایت وحید نفر از نمایش "کاتالپسی"
سرویس تئاتر هنرآنلاین: نمایش "کاتالپسی" نوشته علی امیر ریاحی با طراحی و کارگردانی وحید نفر از 8 آبان‌ماه ساعت 21 در سالن شماره یک عمارت نوفل لوشاتو با بازی سهیل ساعی، پانته‌آ مرزبانیان، امیر عدل‌پرور، هدیه حاجی طاهری، مهدی ذاکرحسینی، مانی ترلان، سهیل ملکی، محمد غضنفری، احمد لشینی و مانلی نفر روی صحنه است.

وحید نفر در گفت‌وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره جذابیت‌های انتخاب نمایشنامه "کاتالپسی" به منظور اجرا و روند شکل‌گیری این نمایش ... دیدن ادامه ›› گفت: حدود سه سال پیش با علی امیر ریاحی آشنا شدم و در همان زمان نمایشنامه "کاتالپسی" را خواندم و و متوجه شدم این متن تا چه اندازه به واقعیت جامعه اجتماعی و زندگی‌ زوج‌ها و خانواده‌های طبقه متوسط و رو به بالا نزدیک است. این نمایشنامه، بسیاری از معضلات روانی انسان‌ها را مورد بررسی و موشکافی قرار می‌دهد و بر این اساس تصمیم گرفتم تا این نمایشنامه را در فرصتی مناسب روی صحنه آورم.

او با بیان اینکه این نمایش اثری کمدی با جنبه‌های روانشناختی است، خلاصه داستان نمایش "کاتالپسی" را اینگونه توضیح داد: شهرزاد و کیانوش زوجی هستند که به همراه دوستان و سایر همسایگان در یک مجموعه آپارتمانی زندگی می‌کنند. کیانوش دچار پارانوئید است و بیماری او اتفاقاتی را برای خودش و دیگر همسایگان ایجاد می‌کند...

این بازیگر ضمن اشاره به اینکه فرصت محدودی برای آماده‌سازی این نمایش در اختیار داشتیم، عنوان کرد: اجرای نمایشی در عمارت نوفل لوشاتو کنسل شد و من از آنجا که "کاتالپسی" را بارها در ذهنم مرور کرده بودم آن را با دوستانم در میان گذاشتم و تصمیم بر آن شد تا این نمایش را در این فرصت ایجاد شده روی صحنه آوریم. تمرینات این نمایش حدود 20 روز به صورت فشرده به طول انجامید تا فرصت این اجرا از بین نرود.

او درباره طراحی صحنه نمایش یادآور شد: طراحی صحنه به لحاظ ظاهری شگفتی آنچنانی ندارد اما یک ویژگی اساسی دارد و آن این است که تماشاگر در هر جایی از سالن که بنشیند زاویه دید متفاوتی از این اثر خواهد داشت و این موضوع به دلیل چیدمان متفاوت صحنه‌ای است که این نمایش دارد و این طراحی در قضاوت تماشاگران تاثیرگذار است.

نفر درباره موسیقی "کاتالپسی" گفت: این نمایش بیشتر افکتیو است و همه چیز از فرای ذهن بازیگر نقش اصلی نمایش اتفاق می‌افتد. اما یک موسیقی متفاوتی برای پایان‌بندی این نمایش در نظر گرفته‌ایم.

او در پایان صحبت‌هایش تصریح کرد: نکته جالب این است که علاوه براینکه این نمایش برای بسیاری مفرح است اما برای جامعه پزشکی و کسانی که با معضلات بیماری‌های مدرن که این روزها گریبانگیر بسیاری از انسان‌های اطراف ماست، سروکار دارند می‌تواند جذاب‌تر باشد. به اعتقاد من نمایشنامه "کاتالپسی" فرزندی از نمایشنامه "کرگدن" یونسکو است؛ اما با این چشم‌انداز که بسیار به جامعه ما نزدیک است. شاید زمانی‌که این اثر لبخند بر لب‌های تماشاگران می‌آورد لحظات تلخی باشد که بسیاری از اطرافیان ما با آن درگیر هستند.

دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: دستیار کارگردان: علیرضابابایی، برنامه ریز: ساناز قراملکی، طراح گرافیک: هومن عین الهی، طراح نور: فرشاد نصیری، مدیرتبلیغات: مریم شریعتی، تبلیغات مجازی: گروه هنری پژواک، ساخت تیزر: سهیل ساعی و مهدی بزرگ زاده و عکاس: گلدیس نمازیان و رضاجاویدی.

علاقمندان به منظور خرید بلیت این نمایش می‌توانند به سایت تیوال مراجعه کنند.

روز دوم نمایش را دیدم ، بازیگران خوب و مسلط و بازی یکدست و روان و یک ساعت را بدون خستگی به تماشای نمایش نشستم . به همه دوستداران تیاتر دیدن این نمایش را توصیه میکنم
۱۳ آبان ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید