در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سید حسام حجازیان | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:58:20
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یه نمایش درجه یک رو دیدم.
همه چی عالی بود، فقط خواهر شاه که کمی شیرین بود و فضا رو هم تلطیف میکرد وصله ای اضافه به نظر میامد.
بازی ها عالی، لباس، صحنه، موسیقی فکر شده و جذاب.
متن درجه یک، اجرا بهتر از آن!
پیشنهاد میکنم ببینید.
حیف فرصتش را ندارم اگر نه دوباره میدیدم.
برای من نمایش متوسط و حتی شاید کمتر از آن بود.
اگر می گویم متوسط به دلیل بازی های نسبتا خوب و دکور خوب کار بود
بقیه موارد واقعا در حد انتظار هم نبود، شخصیت هایی که تا آخر نمایش هم خیلی نفهمیدیم کی هستند، چه هستند! فقط میدانیم چرا انگلیسی میخوانند، آن هم نه همه! برای من وجود پسر تا آخرین لحظه هم منطقی نداشت، نویسنده سعی داشت منطقی را مطرح کند اما باور پذیر نبود.
عصبانیت اگزجره دکتر باور پذیر نبود
در واقع به نظر من هیچ کدام از شخصیت ها ساخته نشدند، در سطح ماندند و باور پذیر نبودند.
از این که بگذریم داستان هم گیرایی نداشت،مخاطب را تا اخر با خود نمیکشاند، هر کدام از شخصیت ها داستان هایی خود را داشتند شاید موضوع هرکدام میتوانست جذاب باشد اما پرداخت به اندازه ای نبود که اثر گذاری و هم حسی اتفاق بیفتد.
ریتم نمایش تا نیم ساعت اول خوب بود و به بعد رو به افول رفت.
مشخص بود تمرین کافی پشت این کار بوده است، خسته نباشید.
چقدر موافق بودم با نظرتون.
سلام آقا حسام عزیز
امیدوارم حال شما خوب باشه
خیلی خوشحال شدم شما رو تو سالن دیدم
امیدوارم اجراهای بعدی خیلی مورد پسند شما باشه
به نظر من محتوای این نمایش از اکثر نمایش های در حال حاضر ارزشمند تر هست، هیچکس در واقع از چیزی که داره راضی نیست. کسی که پاس داره از پاس اش راضی نیست ، کسی که منچستر بوده راضی نبوده و برگشته، کسی که پسرش ی زندگی خوب و نرمال در خارج تشکیل داده باز هم راضی نیست. راجع به عدم پردازش کامل شخصیت ها با شما موافقم، کار اندکی کند و حوصله سر بر بود.
۷ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازی ها قابل قبول بود.
فقط لکنت ها شخصیت بیمار برایم قابل باور نبود! زیادی مصنوعی بود.
متن کشش لازم رو داشت.
نور و صحنه و لباس همه خوب وبدند، موسیقی خوب بود.
اما نمیدانم چرا به قول دوستان من را بغل نکرد!
در واقع در تلاش بود چیزی را شکل دهد و در نیمه راه رها میشد!
چندین بار در نمایش این را حس کردم.
کدوم صندلی ها دید بهتری داره؟
سید حسام حجازیان
ردیف 2 تا 4 بلوک A بقیه بلوک ها ردیف 1 2 اما صندلی ها مناسب نیستند
جناب ردیف یک جایگاه A مشکلش چیه؟
فرنیا شمسعلی زاده
جناب ردیف یک جایگاه A مشکلش چیه؟
پایین تر از سن هستید
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش شیرینی بود.
بازی ها خوب بودند.
نقد سیاسی اجتماعی منطبق بر زمانه هم داشت.
وضعیت ایران و در مجموع کشور های درگیر بحران رو قشنگ به تصویر کشید.
البته این ها برداشت من بود.
من دوستش داشتم در مجموع.
متاسفانه نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم حسام جان
سلام به همه دوستان و خدا قوت به تمام عوامل این نمایش فهیم و مدرن استفاده حداقلی از لوازم و دکور صحنه و استفاده درست از سایه ها و مالتی مدیا و بازی های روان و شیرین ، نمایشی آبرومند و در خور تماشا رو رقم زده که هم لذت تماشا داره و هم فرصت تفکر ، خسته نباشید به همه عزیزان خدا قوت به تهیه کنندگان و کارگردان و بازیگران
آرمین
متاسفانه نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم حسام جان
اره خیلی ها همین حس رو داشتند متاسفانه.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من کارو دوست داشتم.
تقریبا همه چیش رو.
همه چیز درست و به اندازه بود.
متن رو هم خونده بودم و دیده بودم اجرای های دیگه هم و دوستش دارم، متنی که همه چی داره! ابزورده، کمدیه، اجتماعی و سیاسیه و حتی عاطفی!
بازی ها همه خوب بود. مشخصا به اندازه کافی تمرین داشتند دوستان.
صحنه و لباس خوب، موسیقی درجه یک.
ریتم خوب.
حیفه سالن این نمایش خالی باشه.
اگر ندیدید میتونه دیدنش حالتون رو خوب کنه.
به خودم قول دادم...
ممع اگه اسمشون جایی بود نروم...
مصطفی..
محسن..
عاطفه...
هستی هم اگه توش ممع بود نروم...
سید حسام حجازیان
مصطفی محسن عاطفه کیه؟ من به خاطر باباشهابی رفتم خوب بود واقعا همه چیش عالی نه ها اما خوب بود
م اول مصطفی کوشکی
م دوم محسن کوشکی
ع سوم‌ عاطفه کوشکی
من با شناختی که از آقای مصطفی کوشکی دارم به شدت قابل احترام و دوست داشتنی هستند
آقای محسن رو نمی‌شناسم
اما اتفاقا خانم عاطفه کوشکی که متاسفانه نمی شناختمشون بعد از این اجرا در لیست بازیگر های محبوب من رفتند
انصافا این اجرا آنقدر ستاره داشت که نمیتونم بگم من بخاطر کدومشون اجرا رو دیدم
خانم حسینی که سالهاست دنبالشون میکنم و شانس دیدن خیلی از اجراهایی که با عناوین مختلف ایشون حضور داشتند رو داشتم
اما واقعا حتی ... دیدن ادامه ›› بازیگرانی که در کارهای قبلی خودشون خیلی هم برام جدی نبودند بی شک بعد از این کار برام بخشی از کریدیت اجراهای آیندشون هستند
خلاصه دست مریزاد
من آنقدر لذت بردم از این اجرا که واقعا تکرار میکنم بهترین هدیه تولدم بود ❤️
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تا جایی همراهش بودم و بعد از آن نه.
دیگر نتوانستم حتی درست گوش بدهم، به هیچ عنوان ارتباط نگرفتم متاسفانه.
فکرم درگیر این بود کجای این نمایش انقدر برای صاحب اثر جذاب بوده که به فکر اجرایش افتاده.
جای تمرین زیاد دارند هم یکی دو بازگیر خردسال هم آقای رض.

بازی ها را دوست داشتم جز جناب گلچین.
لباس و صحنه قابل قبول بود.
متن شاید حرفی داشت برای گفتن اما در بیان مشکل داشت!
مثل وقتی است که ایده ای ناب داری اما چون قدرت بیانش را نداری هیچکس نمیفهمد که چقدر ایده نابی است!
نه اجرا و نه متن کشش لازم را ایجاد نکرد.
با این همه از دیدن بازی اقای صیاد برهانی و محمودی لذت بردم و پشیمان نیستم از دیدن.
ورق الخیال دغدغه های سیاسی اجتماعی زیادی داشت اما به زعم من در اجرا ناکام ماند.
شاید هم ما سواد درکش را نداشته ایم.
خوشحالم که نزدیک به نیمی از مخاطبان برای نمایش امتیار کامل قائل شده اند و نمایش را عالی دیده اند.
نظر من این است که گرجی راه زیادی تا کارگردان درجه یک شدن دارد!
کار پرزحمتی بود.
از سبک های مورد علاقه من بود! رک و بدون تعارف.
واقعا باید یه خسته نباشید جانانه گفت به هر دو بازیگر با استعداد و پرتلاش کار. ... دیدن ادامه ››
به تصویر کشاندن درماندگی با ایجاد کردن حس درماندگی در مخاطب! صاحب اثر در این زمینه موفق ظاهر شد.
محتوای اصلی کار، موضوع قابل اعتنای بود، فدا کاری و از جان گذشتگی موجودی به نام مادر. موضوعی که همیشه حداقل برای ما مذکر های با یک علامت سوال همراه است، چرا یک انسان باید همه چیز خود را، جوانی، لذت ها و تفریح خود رو فنای موجود دیگری کند؟! چرا باید خوشی نکند تا فردی دیگر خوش باشد؟! چرا نباید بخورد تا فرد دیگر سیر بماند؟! اصلا این دیگاه تا چه اندازه درست است؟ من به شخصه به این موضوع اعتراض دارم! اصلا ما صلاحیت نقد این رفتار را داریم؟! نمیدانم!
از این موضوع بگذریم، کمی نقد سیاسی هم چاشنی کار شد! در اوج فلاکت هم دیکتاتور دست از چپاول خلق بر نمیدارد! حتی از مکانی که مالکش هستی هم طلب عایدی میکند! فرزندت را غصب میکند و ...
ارجعات مذهبی کار، از جمله چاقو ابراهیم و فرزندآوری بدون دخالت مرد! نوعی کنایه طنز آمیز بود. البته برای من، دوستش داشتم!
نماد بازی هاکمی اضافی بود، حتما که در راستای انتقال معنا یا حداقل حرفی بود! اما برای من زیادی بود. مهدی کوشکی بازیش زیاد شد!
در مجموع کار را دوست داشتم، امیدوارم همینطور جسورانه به مسیر خود ادامه دهید.

یادم رفت بگویم، سرمای کولر واقعا اذیت کننده بود، علاوه بر آن بی نظمی در نشستن و رعایت نکردن شماره و ردیف بلیت ها نیز برای من قابل قبول نبود، اگر ردیف و شماره صندلی اهمیت ندارید میتوانید بلیت را عددی بفروشید.
حداقل تیوال نباید اجازه فروش به این شکل را بدهد.
درود فراوان
موردی که در رابطه با سیستم های سرمایش فرمودید،کنترل خواهد شد ضمن اینکه نشستن بر اساس ردیف و صندلی می بایست رعایت شود.
سپاس از نقد شما
امیر مسعود
با درود در اجرای که من دیدم آقای کوشکی بازی نمیکردن فقط از صدایشان بصورت زنده در نمایش استفاده شده بود چه نقشی را در نمایش بازی میکنند
فقط صدا دوست عزیز تغییری ایجاد نشده
سیدمهدی
البته مادر قصه ما سبب یه مشکل بسیار بسیار جدی هم شده بودا. نمیگم اسپویل نشه. ینی نکته بسیار عمیق داستان همین مشکلم بود.مشکلی که بعد از فهمیدنش توسط دختر ماجرا وارد یه فاز بسیار پرهیجان و در ...
بله بله، رها کردن بچه.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش نسبتا خوبی بود.
باید دوباره متن ریچارد سوم را بخوانم، این شکسپیر واقعا نابغه است!
بازی شخصیت اصلی خوب و بقیه متوسط و قابل قبل بودند، همه جای بهتر بودند داشتند.
اجرا و کارگردانی نقطه قوت کار بود.
جزئی نگری و وسواس برای خوب بودن! که دیگر کمتر کاگردانی دغدغه اش را دارد، ولی این یکی داشت! این یعنی در درجه اول احترام به خود و در درجه بعدی احترام به مخاطب.
فریادی بود علیه دیکتاتوری، نکته مورد توجه من این بود که تمام مسائلی که شکسپیر در زمانه خود مطرح کرده همین امروز در این مملکت وشاید در کل دنیا در حال رخ دادن است!
افرادی که با حرص به مقام تن به فرمانبرداری از دیکتاتور میدهند؛ جان میگیرند، فریب میدهند خود روزی طعمه میشوند! این موضوعی است که هنوز میشود ... دیدن ادامه ›› تیتر یک خبر شود.
تاریخی که تکرار میشود، ظلمی که تکرار میشود، فقط هوشمندانه تر.
و انگار هیچ ملالی نیست! همین بوده و همین نیز خواهد بود.
به هیچ عنوان از ظلم ظالم کم نشده، بلکه بیشتر و شنیع تر هم شده! فقط طوری ظلم میکند که مظلوم زیاد خشمگین نشود! طوری که حتی متوجه نشود به او ظلم شده!
استفاده از ابزار امروزی میخواست همین ها را بگوید.
دوستانی سبک را پست مدرن میدانند، با تعاریفی که ن از پست مدرن میدانم پست مدرن نیست! شاید علم من ناقص است.
زیاده گویی کردم، به نظر من ارزش دیدن را دارد، اما جای بهتر شدن را هم دارد، میشود گفت تا عالی راه زیادی دارد.
ممنونم از لطفتون. درباره پست‌مدرنیسم فقط اینو بگم، اگر نمایش، فیلم، نقاشی و ... پست مدرن باشن یا مدرن یا کلاسیک یا هر چیز دیگه‌ای در درجه اول دلیل بر خوب یا بد بودنشون نیست. اما اینکه چرا من ادعا دارم اجرا در وضعیت پست‌مدرن قرار داره (پست مدرن نیست، بلکه در وضعیت پست مدرن قرار داره) به همون دلایلی که خود شما به درستی درباره تکرار تاریخ اشاره کردید ولی تکراری که سعی در معناباختگی هم داره، چه بسا سعی در تعویق معنا و حتی بقول ژاک دریدا واسازی معنا داره. تمام سعی من (و فرشاد) در اجرا این بود که بالاخص در لحظات هولناک این واسازی معنا که دریدا از اون صحبت می‌کنه اتفاق بیوفته، این پولیفونی و چندصدایی که آیا واقعا لحظات مرگ کمدی و خنده‌داره؟ آیا باید در همون سالن به اکسیون بازیگر فکر کنیم یا پرتاب بشیم به جایی بیرون از سالن. اینکه من اصرار دارم وضعیت امروز وضعیت پست‌مدرن هستش یعنی اینکه صدام‌ سال‌ها خودش رو رییس جمهور عراق معرفی می‌کرد، هر چهار سال یکبار هم انتخابات برگزار می‌کرد ولی هیچ کسی حق نداشت غیر از خودش کاندید بشه و همه باید بهش رای میدادن. این وضعیت خنده‌دارِ کمدی ولی به غایت ترسناک، این معناباختگی. خیلی‌ها به من نقد می‌کنن که چرا ریچاردت ترسناک نیست، چرا ما بعضی‌ جاها دوسش داریم، دلیلم اینه که دیکتاتورهای امروزی بعضا دوست‌داشتنی جلوه می‌کنند و کاریزمای انسان شریف بودن رو القا می‌کنند. حالا دیگه فک من داغ کرده و نرم سراغ عالم مُثُل افلاطون و فوکو و دلوز و لیوتار. ببخشید خیلی اضافه‌گویی کردم
۲۹ شهریور
عرفان ضرغامی
دریدا خودش از پست مدرن به "وضعیت پست مدرن" یاد می‌کنه پست مدرنیسم بیشتر از آنکه یک مکتب باشه یک وضعیته اصلا
بله، دقیقا ماجرا همینه و بخاطر همینه که من هم معتقد هستم چیزی بعنوان اثر یا هنر پست مدرن نداریم، بلکه ما در وضعیت پست مدرن، معنا باخته، یا واسازی شده قرار داریم در دنیای امروز. مثل همون ماجرای جنگ عراق که بودریار درباره نسبتش با رسانه صحبت کرد همون سال‌ها.
۳۰ شهریور
مهدی بختیاری
ممنونم از لطفتون. درباره پست‌مدرنیسم فقط اینو بگم، اگر نمایش، فیلم، نقاشی و ... پست مدرن باشن یا مدرن یا کلاسیک یا هر چیز دیگه‌ای در درجه اول دلیل بر خوب یا بد بودنشون نیست. اما اینکه چرا من ...

متن شما را خواندم و لذت بردم، در اول لازم است ذکر کنم پست مدرن بودن یا نبودن را ارزش نمیدانم، فقط نظرم را مطرح کردم.
راستش را بخواهید شک کردم به تعاریفی که از پست مدرن داشتم و یکی دو روزی جستار کردم، در سایت ها و منابع متفاوت.
قبول میکنم که مشکل از علم ناقص من بود، دقیق ترین و به نظر درست ترین تعاریف را یک سایت فرانسوی ارائه کرد که به کمک google translate من را با این مفهوم، یعنی تئاتر پست مدرن بیشتر ... دیدن ادامه ›› اشنا کرد.
برای من برجسته ترین معیار نمایش پست مدرن غیر خطی بودن خط نمایشنامه و در مجموع بر هم ریختن زمان و مکان و .. بود، ساختار شکنی های خلاقانه در قدم بعدی بود، اما این سایت حداقل 6 فاکتور را که نشان دهنده بوی پست مدرن در نمایش است را بررسی کرده بود که شما 3 4 تاییش را داشتید.
اما اینکه کلا سبکی به اسم پست مدرن وجود دارد یا خیر و فقط موقعیت پست مدرن معنای دارد موضوع و بحث جدیدی است، شاید که نه حتما من نیاز به مطلاعه و جستار بیشتری برای نظر دادن در این باب دارد.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امان!
نمایشی اپیزودیک با محوریت موضع آسیب های و تعرضات جنسی در زنان.
مشکل صلی من با این نمایش عطوفت او بود!
عطوفت بی جا با مخاطب.
موضوعی ... دیدن ادامه ›› که بار ها درباره اش نوشته ام، موضوع و دغدغه نمایش به شدت تکان دهنده، تراژیک و تاثیر گذار است، با اینکه شاید حرف جدیدی نداشته باشد(که دارد!) باز هم گفتن از این موضوع ضرورت خاص خود را دارد، موضوعی است که اگر هزاران بار به آن پرداخته شود نیز کم است، تا زمانی که شاهد اینگونه بد اخلاقی ها هستیم باید تکرار و تکرا شود، اعتراض شود، برخورد شود و فرهنگ سازی شود.
سوال من اینجاست که چرا باید بعد اپیزود تاثیر گذار اول لحظاتی از مخاطب خنده بگیریم؟ چرا باید فضا تلطیف شود؟ مگر وقتی صحبت از تجاوز دسته جمعی میشود جایی برای لطافت هست؟!! خیر نیست!
پس باید فضا سخت تر، خفه تر و دردناک تر شود، نه اینکه با چاشنی طنز فضا نفس کشیدن به مخاطب را بدهید!
در سلیقه من این بود که جای این تعداد اپیزود 3 اپیزود داشتیم ولی عمیق تر و تاثیر گذار تر! اما این سلیقه من است، این تعداد و اختصار هم مخاطب را میخکوب نگه داشت، شاید اگر هر کدام از راویان زمان بیتشری را به خود اختصاص میداند از جذایت و ریتم کار ما افتاد.
متن جای کمی صیقل داشت، اما خلاقیت هایش در لحن، در استفاده از کلمات و در ارتباط نهفته اپیزود های جبران مافات کرد.
بازی ها اکثرا خوب بود.
طراحی صحنه قابل قبول بود.
جذابیت اصلی برای من متن بود، با تمام مشکلاتی که اشاره کردم، در هنگان دیدن نمایش فضای تراژیک مخاطب را درگیر خود میکند و خشمی بی حد و حصر نصبت به مردان نمایش ایجاد میکند، در اپیزود آخر خانم جلسه ای زنان را محاکمه میکند، من هم بعد نمایش عامل اصلی را همان زنان دیدم! نباید خودشان را در این موقعیت قرار میدادند! دختری که مواد مصرف کرده و میبیند دوربینی را که در حال فیلمبرداری است باید منتظر همچین عاقبتی باشد، دوباره دختری که مواد مصرف کرده و با پسری که تازه آشنا شده به ویلا شمال میرود کار امنی نکرده است! درست است ما همه جوانب را نمیبینیم، شاید همه عاشق شده اند! شاید باور کرده اند که معشوقه شن هم عین آن ها ساده است و به چیزی جز عشق ابدی فکر نمیکند! اما شوربختانه اینطور نیست.
با اینکه کلیت نمایش برای من 3 بود اما هر چه فکر کردم دیدم حداقل لیاقت یک 4 را دارد.
طولانی شد و شاید حوصله سر بر! امیدوارم نمایش های بیشتری در این باب ساخته شود و بدون هیچگونه لطافتی و رحمی به مخاطب!
تسلط بر بدن و بیان بازیگران قابل تقدیر بود، نشان از تمرین کافی میداد.
باز اقای شهرستانی به واقع بی نقص و تمیز بود.
طراحی صحنه قابل قبول بود.
اما با کلیت کار ارتباط نگرفتم، خواندن نمایشنامه در وجود من طوفانی به پا کرد که این نمایش در برابرش نسیمی بیش نبود.
با متنی روبرو هستیم که پتانسیل اجرای تاثیر گذار تری دارد.
البته در سبک نمایش کلاسیک شاید حداقال ها را رعایت کرده است.
در سلیقه من نبود، خواندن دوباره متن باری من جذاب تر بود.
متن مساوات وسوسه برانگیز است!
اجرا خوب بود.
طراحی صحبنه خلاقانه بود.
بازی با تمام تلاش اجرا شده بود و نشان از تمرین کافی داشت.
متن به زعم من مشکلاتی داشت، مثلث عشقی اگر ... دیدن ادامه ›› دلیل قتل نبود چرا اینقدر به آن پرداخته شد؟
اگر فقط بحث ایجاد شک بود نیاز به پرداخت در این حد نبود.

با تمام اینها با اینکه از دیدن پشیمان نیستم اما پیشنهاد هم نمیکنم.
از همراهی و نقد شما متشکریم 🙏🌹🌹 البته اصلا مثلث عشقی ای در کار نبود و پرداختی در این باره نبود امید که بار دیگر میزبان ‌شما باشیم تا در درد های این خانواده عمیق تر همدل شویم 🙏🌹
۰۱ شهریور
محمد مهدی مرزبان
از همراهی و نقد شما متشکریم 🙏🌹🌹 البته اصلا مثلث عشقی ای در کار نبود و پرداختی در این باره نبود امید که بار دیگر میزبان ‌شما باشیم تا در درد های این خانواده عمیق تر همدل شویم 🙏🌹
مثلث عشقی در کار نبود؟ یعینی هر دو برادر عاشق یک دختر نبودند؟ یا حداقل قصد ایجاد این شک رو نداشتید؟
۰۱ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قابل قبول نبود.
متنی دم دستی، موقعیتی تراژیک که برای دل خوش مخاطب با چاشنی طنز همراه شده بود! اگر در حال ساختن موقعیتی تلخ هستیم چرا باید بات طنز از تلخی آن لحظه بکاهیم؟ مگر هدف آن نیست که آن لحظه در واقعی ترین شکل ممکن به نمایش درآید؟! حداقل در ژانر رئال اینگونه است؟ مگر مخاطب نباید با کارکتر ها و غصه ارتباط بگیرید؟ نمیدانم شاید من اشتباه میکنم!
شخصیت هایی که ساخته و پرداخته نشده بودند صعف بعدی کار بود.
مثلث عشق فقط بیان میشود و رها میشود. چرا؟ اصلا چرا بیان شد اگر قرار بود به آن پرداخته نشود؟
بازی ها قابل قبول بود عموما.
سه فضای متفاوت ساخته شده بود، چسبیده به هم و برای رفتن به هرکدام از فضا های متفاوت مکثی قابل اعتنا داشتیم.
در ابتدای کار هر کدام از فضا جدا گانه به نمایش گذاشته میشد و دیالوگ ها تکرار میشد، یعنی صدای حال به آشپزخانه میامد از جایی تصمی گرفته شد ... دیدن ادامه ›› که ارتباط و این تکرارا ها قطع شود! ناگهان فضا ها آکوستیک شد!!
دوستش نداشتم و به کسی هم پیشنهاد نمیکنم.
تماشاخانه ملک میزبان نمایش خوبی نخواهد بود انگار!

خدا را شکر گول دعوت ات را نخوردم و نیامدم...
خدا را میلیون ها بار شکر....
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امیدوارم بشه اولین کار خوبی که تو ملک میبینم!
خیلی خندیدم، مخصوصا از دست آقای عطایی، واقعا بازیگر توانمندی هستند.
آقای نادری هم درخشان بودند.
بازی جناب جلالی تبار و ویدا جوان میتوانست بهتر باشد.
طراحی صحنه و نور قابل قبول بود.
موقعیت ها کمدی خوبی شکل گرفته شد.
میشد متن کمی اصلاح هم بشود، به نظر ترجمه لغت به لغت میامد.
شوخی های جنسی هم داشت تا حدی، که به نظرم زیاد از حد نبود! اگر روی این موضوع حساس هستید پیشنهاد میکنم نرید.
از دیدن نمایش پشیمان نیستم. ولی پیشنهاد هم نمیدم!
اگر واقعا اولین کار بازیگران بود، خیلی درخشان بودند، مخصوصا خانم خدادای.
موسیقی، نور و صحنه خوب بود، موسیقی میتوانست بهتر هم باشد.
نمایش جذابی بود در مجموع، اما حضور اقای برهمنی هم اول و هم آخر به زعم من اضافه بود و وصله ای ناجور به نمایش.
متنی درگیر کننده بود اما بییشتر فرم و کلیت اثر من را درگیر خود کرد، اما جای چکش کاری داشت.
برداشت ها و دریافت هایی مختلفی از اثر میشود و این از دیگر جذابیت های این کار بود.
آقای کیارستمی جایی میگفت اثر باید نفاق افکن باشد، قبولش دارم، تاری بود، حداقل از صحبت های مخاطبان در در سالن اینطور برداشت میشد.
برای من در مجموع چیزی میان 3-4 از 5 بود.
متن نسبتا خوبی بود، زیر لایه های سیاسی خوبی داشت، حرف های برای گفتن داشت که میتوانتس مخاطب را به فکر فرو برد.
اما اجرا را دوست نداشتم در سلیقه من نبود.
ارتباط با مخاطب هیچ عایدی نداشت.
خانم بهرام در حد و انداز اسمشان و حتی بازی های سابقشان نبودند.
فرزین محدث عین تمام نمایش هایی که در سال های اخیر دیدم خوب بود.
متن ظرفیت زیادی داشت که به نظرم با اجرای ضعیف در انتقال کلام و حس ناکام ماند.
در مجموع کار را دوست نداشتم.


تمدید نمیکنید؟
یا یک روز رو خارج از ظرفیت بفروشید؟
درود بر شما
بخش بیرون از ظرفیت فعال شد.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درخشان بود و درجه یک.
مدت ها بود اثری انقدر مرا تحت تاثیر نگذاشته بود.
کارگردانی ناب و تمیز، متنی خوب و به اندازه، بازی ها درجه یک، دکور خوب.
توجه کارگردان به جزئیات، نکته نگری قابل تحسین.
شخصیت ها و موقعیت ها قابل باور بودند.
به شعور مخاطب احترام گذاشته شد!
برای فهماندن دلیل یک فاصله یک نگاه کافی بود، برای ایجاد شک یک کلمه کافی بود، رساندن منظور و ایجاد موقعیت در اوج اختصار مهارتی است که کمتر کسی در حال حاضر دارد یا اگر دارد جسارت اجرایش را ندارد!
همزاد پنداری کردم با شخصیت اصلی داستان.
برداشت یکسان از اثر نمیشد و این برای من اصلات کار را میرساند.
دست مریزاد، حتما دوباره خواهم دید.
چه خوب که دوست داشتین. من بخاطر کامنتها حذفش کرده بودم. سخت شد…:))
به نظرم ارادت شما به اقای صابر ابر باعث شده از چنین اثر ضعیفی خوشتون بیاد :))
فی‌فی
به نظرم ارادت شما به اقای صابر ابر باعث شده از چنین اثر ضعیفی خوشتون بیاد :))
ارادت خودم رو به آقای ابر انکار نمیکنم.
اما برای من بهترین تیاتری بود که امسال دیدم و بر خلاف شما به نظرم کار کار به هیچ وجه ضعیف نبود.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید