در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم ایرانی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:52:12
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
گربه سیاه یک فیلم خیلی قشنگه که من شخصیت رها رو از همه بیشتر دوست دارم🐈🤍

خوشحالم که در شهر پروانه ها عاشق زیباترین پروانه شدم یعنی تو ترلان قشنگم 🦋🩵
بسیار فیلم عالی با بازی ترلان عزیزم 🩷🩷
نکبت سر تا پای این سینما را گرفته. به سازندگان این فیلم و برخی فیلم‌های دیگر از این دست، باید گفت لااقل کمی به شعور مردم احترام بگذارید.
درود
خداقوت میگم به تمامی عوامل فیلم مفت بر



تنها متنی که بعد دیدن این اثر بر زبانم جاریست.... اشتباه کردم دیدم....
کار خیلی ضعیف بود، نه متن داشت نه هدف

نمیدونم چرا جناب بهداد این همه سقوط داشتند در بازیگری بعد این همه سال تجربه....
گاهی احساس میکنم ایشون به جز نقش یک مرد پرخاشگر عصبی ... دیدن ادامه ›› یا معتاد هیچ نقشی رو بلد نیست خلق کنه.
نقشی که ایشون سالها خوب بازیش میکرد، مثل نوید محمد زاده
که مدام بهش این انگ زده میشد، تا اینکه نوید فیلم سرخپوست و بازی کرد و به همه ثابت کرد قدرت و توان زیادی در بازیگری داره.


ولی جناب بهداد عزیز نمیدانم چی در ممل آمریکایی یا همسفر بهروز وثوق هنرمند دیده، مدام در حال تقلید از ایشونِ
کل فیلم مفت بر ایشون با لحن و ادای ممل آمریکایی بازی میکنه.
خود جناب وثوقی بزرگوار یبار این نقشو بازی کردند، و مدام در هر فیلم نقش آفرینی کردند و شخصیتی جدید خلق کردند....

اما جناب بهداد بجای اینکه از هنر جناب وثوقی یاد بگیرند بجای الگو، مدام در حال تقلید کردن هستند.....
بنده اگر بخوام این ادا بازی آقای بهداد را در مفت بر ببینم میروم اصل فیلمی که جناب وثوقی بازی کردند را می دیدم چه دلیلی داشت این اثر و ببینم.

در کل فیلم های کمدی روبه تباهی داره میره......
مانا باشید....🍀🙏
سپهر و محمد فروزنده این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود و خسته نباشید عرض میکنم خدمت عوامل فیلم قیف......


باید اعتراف کنم بعد چهل و اندی سال، برای اولین بار در سینما بعد ۱۰ دقیقه ابتدایی خوابم برد.....

به جز ده دقیقه ابتدایی، مابقی این فیم به درد کودک و نوجوان میخورد...


باید تاسف خورد به بازیگرانی که فقط به پول فکر میکنند، ولی به وقت و پول مخاطب توجهی ندارند.


از چشمانم و افکارم عذرخواهی میکنم بابت دیدن این فیلم و نشخوار ذهنی بد برای افکارم......
مانا باشید🍀🙏
سپهر و محمد فروزنده این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام این فیلم عالی بود چند حقیقت رایج و تلخ رو نشون داد ارزش وقت گذاشتن و دیدن رو حتما داره
من چندبار دیدمش و هر بار لذت بردم. مگه می شه این همه زیبایی؟ فضاسازی ها، رنگ ها، از لاک شخصیت مریم تا انتخاب هر المانی در صحنه عالی بود. بازی شخصیت مریم با اتفاقاتی که فقط توی مردمک چشمش می شد متوجه اش شد، کمالگرایی سهراب و اتفاقاتی که می افتاد تا ذهن سهراب رو اذیت کنه، ارتباطش با گذشته اش، با شیشه های نوشابه یا دلستری که داشت، با مادرش و این که برای دیدن زیبایی دریا مجبور بود گردن کج کنه، همه کاملاً در خدمت هدف اصلی داستان بود. و خیلی خوشحالم از این که کم کم یک تلنگر به همه ی ما زد، همه ی ما که به نوعی به سهراب بودیم و کمالگرا بودیم و یا مریم بودیم و تحت تاثیر آدمهایی که رشد کافی همه جانبه نداشتند، خیلی درست بود و مهم تر از همه که پایان تصادفی و غیرحقیقی براش متصور نشد، فوق العاده بود.
باسلام
کارگردان؛آقای سنگیان گرامی باوجودیکه بسیارجوانست، امابادرکی نسبتاًعمیق ازپیرامون خود،برای ساخت این فیلم ناگزیراست و میخواهدبرای آگاهی بخشی به جامعه ای که دردرون خود هنجارشکنیهارا بسیارمضموم وسنگین میپنداردوعموماًدرمقابل این تابوها، رفتاری تهاجمی دارد،بصورت تیتر وار آنهاراازمقابل چشم مابگذراندوامیدوارباشدتاآگاهی راجع به این موضوعات چالشی در اذهان ایجادکرده وحرفش رادرقالب وچهارچوبی که شایدچندان خوشاینداونیست،زده باشد.
باوجودکاستیهاومحدودیتهای بسیار،این جسارت اما ستودنی است.بازی آقای سنگیان،آقای جم وخانم داوودنژاد رابسیارپسندیدم.من آینده کاری آقای سنگیان رابااین بینش بسیارروشن میبینم وامیدوارم به جای تخریب که بسیاری درآن استادهستند راه دیگری درپیش بگیریم.

کاش برمیگشتم به قبل پرداخت و این حماقت رو نمیکردم.مگه میشه تا این حد لوس و مسخره.دیالوگای فیلمای ایرج ملکی بهتر نوشته شده بود تا این فیلم/:
فیلم در واقع مستندی قابل تامل درباره فروپاشی روانی یک شخصیت آسیب دیده و شکننده است.
شایان به ذکر است که فیلم علاقه‌ای به داستان سرایی ندارد و تمرکز روی سیر تحول یک پرسوناژ و تحلیل موقعیت‌ها می‌باشد‌.
فیلم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد
پیشنهاد میشود نه به جنبه سرگرمی بلکه با هدف مطالعه تماشا شود.
آپاراتچی قشنگ بود.
فیلمی با شخصیت پردازی خوب و موجز که البته با ریتم تند روایت خیلی چیزها را به دیالوگها سپرده است.سناریو رفتار جامعه را به شکلی نمادین شبیه سازی کرده است. خیلی جالب تر میشد اگر این فیلم به شکلی اپیزودیک و با ارتباط دادن اپیزودها بهم ساخته میشد.باگ اصلی فیلم به نظر من اینست که اگر امیر خان یک شخصیت خودشیفته است که توجه مردم را با قهرمان بازی به خود جلب کرده، سناریو این را ترسیم نکرده و اگر واقعن قهرمان مردم بوده و دوره ای را شرافتمند زندگی کرده، پس چرا همه شرفش را به یکباره بر باد میدهد حتی به قیمت خراب کردن زندگی دخترش. کارگردانی فیلم در سکانسهایی از فیلم ضعیف عمل کرده هم در میزانسن هاو هم در زوایای دوربین و بازی گرفتن از بازیگران. به نظرم باران کوثری بازی قابل توجهی دارد و استوار فیلم هم بسیار باورپذیر و خوب از آب درآمده.بقیه بازیگران فیلم در حد تکرار یکی از خوب های سابقه شان هستند و متوسط. رویهمرفته فیلم بدی نیست و به خصوص سکانس انگشتهای بالا گرفته ی رنگی شده از مهر و امضای مردم روستا بسیار به یاد ماندنی و آشنا برای ماست.
بی بدن
همیشه قربانی متهم است ..یادمه زمانی جریان آرمان و غزاله بحث روز در فضای مجاز شده بود همیشه به این فکر می کردم چرا در اکثر کامنتا مردم چرا غزاله را متهم می کنند ما ایرانیها چرخش سلحشورانه ای داریم در ندیدن جرم و خطای واضح و مبرهن ..پول و پول و پول ...پول براحتی می تواند کتمان کند همه چیز را ...لشگر سایبری که با پول ساخته شده بود تا یادمان دهند قربانی همیشه متهم است

در بیبدن فیلمساز به دلیل کشش دراماتیک به این سمت رفته است که هم ذات پنداری مخاطب را با قاتل برانگیزند، فضاسازی فیلم و شخصیت‌ها به گونه‌ای بوده است که مخاطب با قاتل همراهی می‌کرد و علیه خانواده مقتول و دادخواه موضع گیری ذهنی داشته ....
فیلم دقیقا جامعه ایرانی و تفکرات ان را در معرض دید قرار می دهد از لحظه ای ابتدایی و درانتها که دلت برای اینکه بیشتر برای غزاله و مرگ دلخراشش بدرد بیاید سجده پدر را در کنار زندان به یاد می اوری ......احساس در ما چنان است که عقل بیچاره رو به زوال است ...

فیلم آینه تمام نمای جامعه ایرانی .پول . و برخورد جامعه با قاتل و مقتول است . دوسش داشتم خسته نباشید به تمام عوامل فیلم 💙
فیلم قهرمان
در همان لحظه آغازین فیلم رحیم به اوج می رود و دوباره به سرجای اولش بر می گردد در کسری از ثانیه ....واز همان لحظه اول به ما می گوید اینجا ایران است .
اصغر فرهادی با نماد ها و سمبلهایی دوست داشتنی بدور از کلیشه در اکثر فیلم هایش زیر لایه های درونی و عمیق را در وجوهی مختلف نشان می دهد ..و انگار همان لحظه های آغازین فیلم همه چیز را می گوید اما نه واضح بلکه بسیار استادانه ان را به نمایش در می اورد در فروشنده دقت کنید به خانه ای که در حال خراب شدن است وووو
دوسش داشتم خیلی زیاد 💙💙💙💙💙💙💙💙
مهدیه سلیمانی این را خواند
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فیلم جنگل پرتقال .

یک جوان به نام علی یا سهراب که نام هنری اوست که در جاهای مختلف فیلم او را به دو نام مختلف صدا می زنند معلم مدرسه ای است و از طرف مدیر مدرسه موظف می شود مدرک دانشگاهی خود را برای ادامۀ فعالیت ارائه دهد. او برای دریافت مدرک مجبور به سفر به شهری می شود که دانشگاهش را در آن گذرانده و با دختری که همکلاسی او بوده روبرو شده و اتفاقات بعدی رقم می خورد
از نظر من فیلم بیشتر ساختاری تلویزیونی دارد .پلانها و سکانسا و تصویر هایی که بیشتر در قاب تلویزیون می گنجد تا سینما و حتی می شود در مدیوم کوچک تر یعنی تاتر کار کرد
بعنوان کار اولی به کار گردان تبریک می گویم فیلم بسیار عجیبی نیست اما ایده کار به نظرم جذابیت فراوانی دارد از کشتن هر روز ما و کشته شدن توسط دیگران با کلمات و ووواما من بخطر بازی رضا عموزاد دوست داشتم این فیلم رو ببینم و دیدم خسته نباشید به تمام عوامل 💙🍁 درود بر شما
مهدیه سلیمانی این را خواند
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
mohsen miladi (miladan)
درباره فیلم فسیل i
فسیل یه فیلم فقط ایده اولیه خوب داشت .... دگ هیچی نداره ... امیدوارم زودپز بتونه رکورد این فیلم رو بزنه
سلام خسته نباشید اقای سنگیان...کارتون خیلی زیبا بود شما درمورد موضوعی فیلم ساختین ک الان خیلیا درگیرش هستن و کمتر بهش توجه میشه..همه‌چیز عالی بود امیدوارم موفق باشین و کارای زیبایی ازتون ببینم
بسیار ناشیانه نوشته، بازی و کارگردانی شده. فیلمنامه رو انگار بچه ۱۰ ساله نوشته، دیالوگای بچه گونه و بی ربط، میزانسن بی ربط، بازیگری هم که اصلا در حد نمایش رو حوضی، انگار همه از روی نوشته میخونن، کارگردان بسیار ناشیه و حتی یک دقیقه هم بازی رو در نیاورده. وقت تلف کنه واقعا حیف زمانی که برای ساخت این فیلم هدر رفته.
همه با کمک فک و فامیل و پولدارا جمع شدن که یکی دو نفر اسم در کنن به ناشیانه ترین و ماست مالیزاسیون ترین شکل ممکن. موضوع رو خراب کردن اصلا.
دو سه تا نابازیگر واقعی هم توی این سریال تو اکثر سکانسا هستن، که سیستم دیالوگ گوییشون و حتی نگاهشون روان آدم رو خراش میده، بدتر از بقیه بازیگرا.
نمیشد این موضوع رو به یه تیم معمولی فیلمساز میدادن حداقل دو تا سکانس حسابی میساختن؟
فیلم سینمایی «حدود ۸ صبح» و اخلاق باور

فیلم «حدود ۸ صبح» یکی از آخرین ساخته های کارگردان پر تلاش سینما و تلویزیون منوچهر هادی است که سال گذشته در چنین ایامی بر پرده نقره ای سینما در معرض اکران عمومی قرار گرفت. فارغ از تجزیه و تحلیل‌های سینمای ناظر بر فرم بطور اعم و کارگردانی، فیلنامه و غیره بطور اخص این نوشته تقریظی است ناظر بر تحلیلی محتوا محور در ارجاع به مفاهیم اخلاق باور و معرفت شناسی در این فیلم.

شاید بطور شهودی همگان تایید می کنند که موضوعاتی همانند خوب، بد، درست، نادرست، باید اخلاقی، نباید اخلاقی، وظیفه، مسؤلیت، فضیلت و رذیلت همگی در زمره موضوعات اخلاقی هستند. اما سوال در این اینجاست که آیا اخلاق همیشه نسبت به افعال انسانی ما در حوزه های ذکر شده بالا ارزش گذاری های خود را دارد و صرفا در زمینه افعال ظاهری ارادی، مختار، و جوارحی سخن به میان می آورد و یا نسبت به تفکر، عقیده، باور، و افعال باطنی و جوانحی انسانها نیز دارای نظام ارزش‌گذاری است؟ البته در هر دو ساحت انسانی اخلاق سیطره ای گسترده ... دیدن ادامه ›› دارد.‌

سوال این است آیا انسان اخلاقا حق دارد به هر عقیده ای که به ذهنش رسید ترتیب اثر بدهد؟ آیا نسبت به عمل خود که شاید صرفاً بر اساس یک باور باشد اخلاقا وظیفه ندارد توجیح عقلانی داشته و صدق و کذب آن باور را نیز بررسی کند؟

در جامعه ای زیست می کنیم که در ابتدای هزاره سوم هنوز در بحران عقلانیت به سر می برد زیرا هنوز نیاموخته است برای رسیدن به معرفت اخلاقی و فعل اخلاقی می‌ بایست باورهای خود را از صافی توجیح و صدق گذر دهد. در ابتدای فیلم به بازیگری بر می خوریم که تنها با خواندن چند پیامک موبایلی بدون داشتن توجیح و تصدیق باور خود به این نتیجه رسید که همسرش روابط خارج از زندگی متاهلی دارد و در نتیجه حکم به عدم وفاداری وی می دهد و با ضرب و شتم تلاش می کند از او اقرار بگیرد و در آخر هم بواسطه همین تصمیم عجولانه جان خود را از دست می دهد.

یک فعل ساده و یک اشتباه که می توانست در همان بدو تولد بررسی و تحلیل شود به ناگاه تبدیل به فاجعه ای انسانی می شود. در اینجاست که از ره آورد مدرنیته یعنی عقلانیت می توانیم استفاده کنیم و ارزش‌های سنتی خود را پالایش و بازخوانی مجدد کنیم. منظور از عقلانیت مدرن نه عقل سازمانی و معیشتی است‌ که‌ در انواع و اقسام فن آوری های مدرن بر ما متجلی شده بلکه منظور عقل تحلیلی و عقل نقاد و عقلی است که خوبی را از بدی تمییز بدهد. آن اولی با واردات قابلیت انتقال از فرهنگهای پیشرفته تر را دارد ولی عقل نقاد می بایست بومی باشد و در سرزمین خود متولد شود.

درست است که نویسنده و کارگردان محترم در هنگام نگارش و کارگردانی قصدی برای آموزش اخلاق باور به مخاطب خود نداشته اند ولی این میتواند تلنگری برای جامعه باشد تا نشان دهد چگونه باورهای اثبات نشده ما میتوانند به فجایع غیر قابل جبران ختم شوند. به امید آن روز که ایران در ساحت عقلانیت مدرن دوباره به سرزمینی برای خردمندان و عقلا و اخلاق مداران تبدیل شود.

تشکر