گروه روژدا خسته نباشید.
نمایش دیشب دیده شد. متاسفانه غیر از زمانی که آقای دانیال خجسته مونولوگ داشتند و صحبت هایی که باعث فکر کردن بشه (ریشه دار بودن که اگر ریشه قوی باشه، نه جنگی هست و نه پستی ای)، بقیه نمایش چندان لذت بخش نبود و پایان هم خیلی بی مزه بود. تضادها و چرخش شخصیت ها می تونست عمیقتر باشه. یک کار عادی با دیالوگ ها و تکیه کلام های عامیانه. به نظرم هدف (که اگر درست برداشت کرده باشم، ایندۀ هنر و فرهنگ و دنیا هست) می تونست خیلی قوی تر بیان شه: اینکه هر کسی با هر گذشته ای می تونه یک ذات لطیف و هنر دوست داشته باشه که یا از شنیدن یک قطعه موسیقایی لذت ببره یا دیدن یک نمایش و برای کسب اون لذت، روی بعضی چیزها پا بگذاره.اینکه اگر ریشه قوی باشه، خیلی چیزها فراموش نمیشه، اینکه ریشه دار بودن همراه با بخشندگی و سخاوت میشه و ...
و دونکته، اگر زمان داستان مربوط به چندین و چند سال دیگر باشه که غیر از تئاتر شهر هیچ سالن دیگه ای وجود نداره و بلیط نمایش 700 800 هزار تومنه، پس چرا بازیگر اینقدر جوون مونده بود در حالیکه سال ها قبل در ارغنون اجرا داشته؟؟ و اینکه چرا کت اقای خجسته زنانه بود؟؟؟؟؟