در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | shiva azizinejad درباره نمایش تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی: ساحت متن و ایده ی اصلی، بی نهایت ژرف،انسانی، لطیف و تأثربرانگیز بود؛ خ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:15:03
ساحت متن و ایده ی اصلی، بی نهایت ژرف،انسانی، لطیف و تأثربرانگیز بود؛ خصوصا در این مقطع زمانی که خاورمیانه به خون کشیده شده... من باب هم حسی نمایش به هدفش میرسه و بسیار هم موفقه. دیالوگ ها، فوق العاده ظریف و دقیق و فکر شده کنار هم چیده شده‌ن. و بازی آتنا اسدی معرکه ست! اما باگ های اجرا و کارگردانی، شوربختانه زیاده و در این ساحت مدام مخاطب رو دلسرد می‌کنه. این ایده ی ارتباط گرفتن و یا به اشتراک گذاشتن نمایش با مخاطب اصلا در نمیاد ! خوب یا بد، سجاد افشاریان عزیز، به کراش لاو قاطبه ی جماعت نوجوان تبدیل شده، و این باعث شده اجرای همچین ایده ای دست انداز های زیادی داشته باشه! کسی که در حین اجرا کنار من نشسته بود یک دختر نوجوان بود که وقتی افشاریان دیالوگ ها رو خیرات میکرد یا از مردم سئوالاتی میپرسید، دختر بال بال میزد که افشاریان بیاد سمتش! جدا مهوع بود! چیزی شبیه کنسرت ماکان بند! یا سئوالاتی که پرسیده میشد خیلی ها رو معذب میکرد برای جواب دادن! این رو به عین، از گروهی از مخاطبان تو محوطه شنیدم! یا اینکه جواب های برخی به شدت بی ربط و فکر نشده بود و در نتیجه باعث سکته در اجرا و دور شدن از متن نمایش میشد. بعضی ها خیلی طولانی جواب میدن، انگار دوست دارن بخشی از نمایش باشن و خب شدنی نیست! مورد ابزود دیگه این بود که افشاریان از من پرسید ساز میزنی، خواستم جواب کوتاهی بدم، خانم پشت سرم فریاد زد بله میزنم!! البته آکاردئون خیر! با خودش فکر کرد الان افشاریان ازش میخواد بیاد ساز بزنه ؟!!! مع لأسف! ایده ای ناب، زیبا و لطیف و به غایت انسانی، قربانی این ایده ی اجرایی عقیم شده...
سلام در شروع نوشته نوشتین که ساحت متن و ایده اصلى بسیار تاثیر گذار بود ؛ خب شما این تاثیر گذارى رو بر اساس خوانش روى کاغذ که به دست نیاوردین ، طبیعتا متاثر از اجرایى که دیدین و تاثیرى که روى شما گذاشته حتى ممکنه در پایان اجرا چشم هاى شما رو نمناک کرده باشه و ذهنتون رو درگیر ….
اینکه بعضى ها جواب فکر نشده میدن یا جواب طولانى نسبت به هر اجرا و هر تماشاگر فرق مى کنه و خب این طبیعیه و این که در اومده یا در نیومده منظورتون رو نمى فهمم چون چیزى قرار نیست در بیاد ، یک کودک هشت ساله در اجرا مى گه بهشت و دیگرى زنى هشتاد ساله در جواب مى خنند و یک سفیر در مورد کشور خودش مى گوید زیبایی. بى انتها و بیشمار تصویر که یکى از یکى سیاه تر است گفته مى شود گاهى مى گویند مادر ، گاهى زندان ، گاهى رنج ووووو بنابر این خواستم بدونین اتفاقا چیزى قرار نیست در بیاد چون میزانسنى نیست ، همین که مخاطب بعد از اجرا به تصویرش از کشورى که سال ها درش زندگى کرده فکر کنه و به اون هایى که باعث اون تصویر شدن و به کارهایى که براى زیباتر شدن اون تصویر مى تونه بکنه فکر کنه اجرا تاثیر مهمش رو ... دیدن ادامه ›› گذاشته ….
خوشحالم که مورد مهر انسان هاى بیشمارى از کودک و نوجوان و جوان و سالگشته و سالخورده میشم و تمامشون رو با قلبم دوست دارم
اینکه صرفا سعى کنیم با کلماتى مثل مهوع و ماکان بند و باگ و عقیم خودمون رو منتقد و آگاه و کارشناس جلوه بدیم اصلا جالب نیست و به همون اندازه وقتى تخصص نداریم مهوع ؛ من شخصا وقتى به تماشاى اثرى مى شینم از ابتدا تلاش مى کنم یک مخاطب باشم و یک انسان و ببینم چه تاثیراتى روى ذهن و روح و روان و کِیف کردنم در زندگى میزاره … اینکه یک لحظه فرد پشت سر شما ذوق داشت و احساس کرد که من از ایشون سوال پرسیدم انقدر جهان ذهنى شما رو به هم ریخت هم طبیعتا نباید اینطورى باشه … انسان ها مهمن براى من ، همونقدر که سازدهنى زدن یک مرد سى و چند ساله یا یک دختر هشت ساله ….
۰۷ آبان ۱۴۰۲
shiva azizinejad
ممنون از پاسخ گویی شما جناب افشاریان... به جرأت میگم من از معدود افرادی بودم که در تمام طول اجرا، از اولین جمله ای که با صدای شما شنیدم گریه کردم تا لحظه ی خروج. حتی بیرون در محوطه هم داشتم گریه ...
ارادت قطعا که براى من رشد و آگاهى جمعى مهمه و به خاطر این مهم تمامى نظرات رو مى خونم ، اتفاقا با توجه به نشلنى که دادین چهره شما حین اجرا کاملا یادمه و وقتى با اثرى ارتباط عمیقى گرفتین که شاهدش بودم ، خوندن اون جملات خیلى دور از انصاف و حتى نگاه شبه نقد بود … الان در توضیحاتتون که نظر شماست هیچ اثر و رد و یا توضیحی از جملاتى که نوشتین نیست …مثلا مى نویسین باگ هاى کارگردانى و اجرا شوربختانه زیاده و در ادامه هیچ نشانه یا توضیحى از این نوشته نیست جز اینکه انرژى تماشاگران کناریتون رو در حین اجرا به خاطر علاقمندى به مشارکت دوست نداشتین … بنابر این وظیفه دونستم که براتون بنویسم که شاید در مواجه با دیگر نمایش ها بتونید با تمرکز و دقت بیشتر کِیف دو چندانى ببرین ، فارغ از جهان بیرون نمایش …
ارادت بهترین ها پیش روتون باشه همیشه
۰۷ آبان ۱۴۰۲
سجاد افشاریان
ارادت قطعا که براى من رشد و آگاهى جمعى مهمه و به خاطر این مهم تمامى نظرات رو مى خونم ، اتفاقا با توجه به نشلنى که دادین چهره شما حین اجرا کاملا یادمه و وقتى با اثرى ارتباط عمیقى گرفتین که شاهدش ...
ممنون از وقتی که گذاشتید... و اینکه دقیقا به همین دلیل که به شدت درگیر نمایش و احساس جاری در اون بودم، رفتار های اطرافیان اذیتم میکرد. دلم نمی‌خواست ناگهان از اون فضای عمیق پر حس خارج بشم.
و اینکه سایه شما و باقی دلسوزان تئاتر، مستدام ...
۰۷ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید