یک اثر اخته که در لحظاتی حتی به شدت نقض غرض به نظر میرسد. اگرچه نمایش در نیم ساعت آخر کمی ( و تنها کمی ) جان می گیرد و اندکی میتواند مخاطب را درگیر کند ولی برای تئاتری که نامش مخاطب است این به هیچ عنوان تمجید محسوب نمی شود. ما دقیقا همانی را به صحنه میبینیم که جابز ( چقدر فاجعه است این عنوان ) در آخرین مونولوگ خود دیگر بی پیرایه برایمان بازگو می کند : ارضای امیال کاملا شخصی و نارسیستی نویسنده- کارگردان در پیش چشم و ذهن مخاطب بخت برگشته.
بزرگترین فقدان نمایش اتفاقا همان است که انگار بیش از هر چیز داعیه آن را دارد. نه از تعامل واقعی و بی جهت دهی خبری هست و نه آنچنان گستاخی و حرکت آوانگارد و بکری وجود دارد که مخاطب تئاتربین را به وجد بیاورد.
و همچنان روز به روز و نمایش به نمایش بیشتر دلسرد و نگران تئاتر پس از کرونا میشوم ولی خوب به عنوان مخاطب صبر می کنم...