در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | میثم هنزکی درباره نمایش رئالیسم مصنوعی: و آنگاه که انسان روح خود را به ابلیس فروخت و کالبدش آبستن ِ تاریکی ش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:19:29

و آنگاه که انسان روح خود را به ابلیس فروخت و کالبدش آبستن ِ تاریکی شد تا اهریمن بزاید و شجره ی خبیثه اش از خون سیراب شود آنگاه بر سریر ستم ... دیدن ادامه ›› جلوس کند و نشسته “ بر استخوان های مرده گان “ حکم براند بر زمین خسته ی غم زده و مردمانش با آن چهره های تکیده ی شان در مرگ عشق …

دیوانه وار بودن “ رئالیسم مصنوعی “ از بدو ورود تماشاگر به سالن و حتی قبل از آن خود نمایی میکند و در طول اجرا و درباره ی تمام اجزای آن ، چنان قدرتمند است که به نوعی بدل به شناسنامه ی اثر میشود و میتوان روی پلاک معرفی آن عبارت “ دیوانه وار “ را ثبت کرد !
موسیقی مهیب ، با کیفیت و اثر گذار ، اولین تیری است که از چله ی کمان کارگردان پاشنه ی آشیل مخاطب را هدف قرار داده و برای از پای درآوردنش کافیست .
اما کار بدینجا ختم نمیشود و ترکِش وی مملو و مسلح است به پیکان های بسیار و کشنده !
طراحی صحنه مرعوب کننده است و غریب ..
طراحی نور بسیار عالیست و برای ضعف در برخی موارد قابل اغماض است .
و اما بازیها که مرکز ثقل نمایش است برای تمامی نقش ها بسیار دیدنی و ستودنیست و به عقیده ی من هر بازیگر در نقطه ی کمال نقش خویش است .
در این میان شبنم دادخواه علاوه بر بازی بینظیرش که صحنه را در زیر قدم هایش به لرزه در می آورد با استفاده از مهارت های آوازی و قدرت حنجره اش بیننده را مقهور خویش ساخته به تحسینش وا میدارد .
اسماعیل گرجی اما چنان ستاره ای منحصر بفرد میدرخشد و این مهم میسر نمیشود مگر در امتداد درخشش سایر بازیگران .
به زعم من اسماعیل گرجی نوک تیز و برنده ی پیکان و تمام کننده ی تیم بازیگریست و هر یک از دیگر بازیگران در درست ترین وضعیت به ایفای نقش میپردازند که همین امر بستر مناسبی میشود برای هنرنمایی خاص او تا نشان دهد هنرها در آستین بسیار دارد و بیش از اینها باید منتظر دیدن از او بود .
حضور گرجی بر صحنه کاملا مستقل و نو به نظر میرسد و کاملا توانسته از زیر سایه ی نقش های گذشته خود که از آخرین آن هنوز مدتی نگذشته بیرون بیاید و سیطره و سلطنت خود بر صحنه را به رخ بکشد .

و نهایتا متن .. اجرا [ در کلیت تمام اجزاء ] به حدی مسحور کننده است که عملا چرایی و انگیزه ای برای واکاوی زیر لایه های متنی و کنکاش برای چیزی بیشتر از نمود اولیه آن برای من ایجاد نشد و به همان روایت داستانی آن بسنده میکنم .


مرحبا بکم فی جمعیة المجانین …

پینوشت ۱ : “ بر استخوان های مرده گان “ نام رمانی است اثر اُلگا توکارچوک نویسنده ی لهستانی و برنده ی نوبل ادبیات ۲۰۱۸

پینوشت ۲ : بعد از دیدن این نمایش تجربه ی عجیبی رو از سر گذروندم که اگر بخوام عنوانی براش انتخاب کنم باید چیزی شبیه به “ افسردگی بعد از تماشا “ رو بهش اطلاق کنم که حقیقتا اذیتم کرد !
اینکه اولین مواجه ی من با این نمایش اتفاق افتاده و من افسوس میخورم و آرزوی محالی رو در سر می پروروندم مبنی بر اینکه ای کاش هنوز ندیده بودمش …
me too برای پ ن ٢😍😍😍😍😍
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
سحر بهروزیان
داشتم ویرایش می کردم بهش اضافه کنم اشتباهش زدم پاک شد! دقیقاً به همین جنبه پررنگ اجرا اشاره شد که شاید اون موقع درست بهش پرداخته نشد. هنوز هم برای من رئالیسم جادویی! آقای گرجی می گفت بعد از ...
یادتون باشه من آلنده رو نتونستم دوست داشته باشم ولی بعد از از رئالیسم شاید باورتون نشه آلنده رو هم دوست داشتم !
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
میثم هنزکی
یادتون باشه من آلنده رو نتونستم دوست داشته باشم ولی بعد از از رئالیسم شاید باورتون نشه آلنده رو هم دوست داشتم !
بله بله خاطرم هست حتی شما به خاطر هیجانات و تپش هاش قلب من دو بار آلنده رو دیدین!
درود بر شما🙏🏻🌸
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید