در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | حسین چیانی درباره نمایش مالی سویینی: چند شب پیش به دیدن این نمایش نشستیم. درباره نمایشنامه مالی سویینی زیا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:41:16
چند شب پیش به دیدن این نمایش نشستیم.
درباره نمایشنامه مالی سویینی زیاد حرفی نمی‌زنم به این دلیل که اکثرا با این نمایشنامه آشنایی کامل رو داریم. ... دیدن ادامه ›› نمایشنامه‌ای فلسفی و روان‌شناختی با پرسش‌هایی اساسی: آیا می‌تونیم "دیدن" و "فهمیدن" رو هم‌ارز بدونیم؟ ارتباط "ادراک" با "هویت" به چه شکلیه؟ عشق برای عشق یا عشق برای خودخواهی؟ و... اگه از این نمایشنامه فاخر بخوایم حرف بزنیم که می‌شه ساعت‌ها گفت و شنید و به وجد اومد.
پیش از دیدن این نمایش، برای دوستان سوال پیش اومده بود که آیا تالار وحدت تالار مناسبیه برای این اجرا یا نه. این مسئله به دلیل اهمیت بازی بدن مالی و احساساتی که از چهره این شخصیت قراره بروز پیدا کنه بود. من در ردیف دوم تالار وحدت از این نظر مشکلی نداشتم و نمی‌دونم این تسلط روی اجرای خانم کردا در ردیفای عقب‌تر هم وجود داشته یا نه، اما به صورت کلی تنها مزیتی که از تالار وحدت برای این نمایش حاصل شده بود، امکان استفاده از یه طراحی صحنه آنچنانی و پرخرج و البته چشم‌نواز و درست بود. انصافا که این طراحی صحنه در بازتاب تصاویر حسی قوی نمایشنامه موفق عمل کرد. با این حال شخصا ترجیح می‌دادم این نمایش رو با صحنه ساده‌تر ولی در سالن دیگه‌ای می‌دیدم.
متن وفاداری بالایی با اثر برایان فریل داشت و تا حد تقریبا خوبی تونسته بود اون فضای داخل نمایشنامه رو پیاده‌سازی کنه. منظورم از این فضا، هم محتوای اصلی و اساسی کار بود و هم ساختار اپیزودیک و مونولوگ‌ها. چقدر هم این ساختار برای این نمایشنامه خوبه به این دلیل که به مخاطب اجازه می‌ده از چند دیدگاه به رخداد نگاه کنه و به دلیل این که این ساختار باعث می‌شه مخاطب به جای نمایش، گزارشی شخصی از افراد درگیر در یک رخداد رو ببینن، به مخاطب اجازه درگیر شدن با داستان نمی‌ده و بیشتر این فرصت رو فراهم می‌کنه که با نگاهی قضاوتمندانه، از بیرون به مسئله نگاه کنه. این چیزیه که برای این نمایشنامه با این موضوع لازمه.
بخش‌های کمی کمدی به کار اضافه شده بود که کار رو دلنشین‌تر می‌کرد و چه خوب که اندازه کمدی بیش از این نشد و در حد یک لطافت شیرین، چاشنی کار شده بود.
بازی‌ها در سطح خوبی بود و البته با این کست، انتظار دیگه‌ای هم نمی‌شد داشت. این بازی خوب هم از نظر تسلط بر اجرا و هم از نظر نمایش درست شخصیت‌شناسی کاراکتر قابل توجه بود. گرچه صابر ابر در بازتاب بعد خودمحور و مهرطلب فرانک چندان موفق ظاهر نشد. اما در مقابل در نشون دادن اشتیاق احساسی و گاهی بی‌قراری افراطی موفق بود.
مکث‌ها و نگاه‌های طولانی علی سرابی به خوبی درگیریای درونی کاراکتر دکتر رایس رو منعکس می‌کرد. نمایش توامان آرامش و سنگینی با اون ضعف و اضطراب این کاراکتر توسط علی سرابی قابل قبول بود.
بهترین بازی رو اما الهام کردا نشون داد. مشخصه که بعد از چند دور اجرا در سال ۹۴ و ۹۷ به شکل نسبتا کاملی با کاراکتر مالی سویینی عجین شده. الهام کردا یه حالت آروم، اما با عمقی درونی داشت که نشون‌دهنده توانایی کاراکتر مالی در کنار اومدن با نابینایی و بعد از اون، سردرگمی بعد از بازگشت بینایی بود. الهام کردا تفاوت بین اعتمادبه‌نفس اولیه و شکنندگی نهایی رو با تغییرات ظریفی توی لحن و زبان بدنش نشون داد. گرچه این تغییرات در لحن کمتر ملموس بود.
میزانسن کار درست و آگاهانه بود. فاصله بین کاراکترها حین مونولوگ گفتن رو می‌شه به فاصله فضای ذهنی کاراکترا نسبت به یک موضوع واحد تعبیر کرد. این فاصله وقتی کم می‌شه که ارتباط درونی کاراکترها بیشتر می‌شه. با این وجود به نظرم امکان چیدمان دیگه‌ای برای صحنه وجود داشت که ممکن بود جالب بشه. به این صورت که سه فضای مجزا برای کاراکترها حین مونولوگ گفتن در نظر گرفت. البته که من متخصص این کار نیستم و این صرفا بازگویی فضای ذهنی خود من از این نمایشنامه بود و حتی "پیشنهاد" هم تلقی نمی‌شه.
از نورپردازی استفاده خوبی شده بود، به خصوص در زمان شروع بینایی مالی سویینی. گرچه شخصا دوست داشتم به اون لحظه که به نوعی نقطه عطف و اون مرز بااهمیت نمایشه، توجه ویژه‌تری می‌شد و نه صرفا با نمایش یک نور شدید که در شروع بینایی تابیده می‌شه.
کار، کار چشم‌نوازی بود اما چیز اعجاب‌انگیزی برای عالی شدن نداشت و بیش از اثری متوسط نبود. گرچه اثر متوسط چشم‌نوازی بود. خیلی ممنونم از همه عوامل.
و از ردیف های عقب تر اصلا ریزه کاری های الهام کردا مشخص نبود.
چهره ها خیلی واضح نبود
و البته که اون نور پردازی زیبا بود
و اون نور شدید که می تابید
کاملا کور کننده بود
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید