در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمد رضا وفائی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:54:17
 

توسعه پردازش شناختی

 ۲۸ تیر ۱۳۶۵
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مارگارت الکسیو معتقد است که پیوستگی ناگسستنی بین مرثیه‌سرایی زنان دوران باستان و امروز یونان وجود دارد
و اینکه زنان در بسیاری از فرهنگ‌ها مرثیه‌سرایی می‎کنند.
با توجه به گفته-های الکسیو، اگرچه بازسازی مرثیه‌سرایی‌های اجراشده در درام یونانی صد در صد وفادار به نمونه اصلی خویش نیستند،
اما با این وجود مرثیه‌سرایی‌های زنان دوران معاصر نیز از آهنگ‌های سنتی مادران و مادربزرگان آنها به جای مانده است.
نیکول لوراکس بیان می کند که از منظر تئاتر آتنی، مرثیه‌سرایی در تئاتر یک "بازنمایی" از مراسم واقعی است
و اجرایی نیست که تنها به دلیل زیبایی‌شناختی به تماشای آن نشست.
لوراکس نظریه قانع‌کننده‌ای را ارائه کرده که با توجه به آن
تراژدی به عنوان نیرویی برای عفو اجتماعی در نظر گرفته می‌شده:
" مرثیه‌سرایی در غم و سوگواری مجاز است، این کار برای دفع غم و اندوهی صورت می‌گیرد که می‌تواند به سادگی تبدیل به خشم و انتقام شود."
محمد رضا وفائی (zavaris)
از کتاب تئاترکراسی یا حکومت تماشاگران که به زودی به بینش بلند انتشارات نیماژ عرضه خواهد شد
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خوشحالم که این نمایش رو دیدم
بازیگرای اصلی خیلی تاثیر گذار بازی کردن
نمایش با جملات بسیار عالی شروع شد
با سوال
و با پاسخ تمام شد
در یک سوم آخر کمی کشش دادن و جزئیات اضافی گفته شد
نور برای من الهام بخش بود

اما چیزی که این نمایش و گروه جوان رو برای متفاوت کرد
و احتمالا تماشگر وفادار کارهای آتی آنها خواهم شد

ارایه نسخه نمایشی داستان های ... دیدن ادامه ›› عامیانه راهبردی بود
برای من که آخرین کتابم با بینش بلند مجموعه تئاتر نشر نیماژ به زودی منتشر میشه و مطالعه ای در رابطه مغز، اجتماع و تئاتر با رویکرد علوم اعصاب شناختی بود

ارائه مدل های مختلف ادراک
و تداعی و بخاطر آوری از حافظه
نگاه اساطیری به زندگی روژمره در قالب چارچوب های متداول ذهنی
اثر روایت بر تجربه
و نگاه قالبی به جهان

در جای جای این نمایش صحنه زندگی ما با روایت ها بود و در آخر اینکه ما زندگی روایت می کنیم و روایت ها رو زندگی نمی کنیم

دوست داریم دوباره سه باره این نمایش رو ببینیم

تو برای من از اون غول زشت تری
چطوری در میان میلیاردها مرد تو رو انتخاب کردم




گاهی سکوت ها مرگبار تر از شمشیر ند


تو برای من از اون غول هم زشت تری

توی این چند میلیارد مرد چرا تو رو انتخاب کردم

اگر به یه نفر غذا ندی می میره
اگه به مرده غذا بدی
زنده میشه


روزی که ساعت کار می کرد اما درون اونها زمان نمی گذشت

زمانی که با عقرب و ساعت نشون داده نمبشه

در دنیای اساطیر همه جنگ ها بر سر جاودانگی است

جایی که زمان باشه نمیشه از جاودانگی حرف زد

آدم ها خیلی دل می

انسان ها در طول تاریخ توانسته اند هر چیزی رو نیست و نابود کنند

اگر راه حلی داشتی که روزا خواب نبودی
سپاسگزارم از حمایتتون از این نمایش
۰۳ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی سر و صدا اضافی داشت به همراه اشارات اروتیک زیاده از حد، واکنش غیر طبیعی مخاطبان
پیامی در دل نمایش بود که این حرکات اضافه تضعیفش کرد
پیام مهمی بود
دیالوگ های چندان جونداری نداشت
اما برخی هاش بد نبود

ما مجبوریم پیشتاز باشیم

ما اجازه نداریم به هر چیز اشتباهی فکر کنیم

ما حیوانات ترسناکی هستیم که بیرون از این تیمارستان نباید باشن

بهتره در دیوانه خونه بمونیم اینجا می تونیم فکر کنیم...

هر فکری که از ذهن بشریت بگذره پس گرفتنش خیلی سخته
سلام عرض ادب خدمت شما
ممنونیم که تشریف آوردین و از نمایش دیدن کردین
ودیدگاه خودتون رو برامون نوشتین
حتما دراجراهای بعدی این ضعف ها جبران خواهد شد
امیدواریم که دوباره شما دراجرای های بعدی ببینیم
۲۷ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کاش زندگی هم مثل تئاتر واقعی بود

یه روزی برای کتابی که ترجمه کرده بوده
جین آستین؛ نظریه پرداز بازی ها
بعد از پنج سال جستجو، به دیدار یکی از برجسته ترین
مترجمان رمان رفتم
همکار همراه در جلسه سوالی پرسید
و ایشون از بولگاکف و استالین گفت…
فکرشم نمی کرد چنین نمایشی با تطبیق دقیق ببینم
بهشون پیام دادم جناب استاد این نمایش در حال اجراست
کاش شما بیایید ببینید…
لحظه لحظه از بازی رامین خان و جناب نفر که همکلاسی رفیقمان ... دیدن ادامه ›› از آب در آمد
لذت بردم
و اینکه تداعی خاطرات تلخ و شیرین بسیار بود
مخصوصا اون ماموری که کارگردان شد…
شباهت رامین خان هم خیلی جذاب بود…

مردم قدرشناسن…اره می دونم

هم زمان احساس می کردم لیاقتش رو ندارم

یه قدم عقب بگذاری قدم میان جلو

…امضا کن رفیق… تو کارهای من رو انجام میدی من کارهای تو…

دیدن این نمایش لحظات تلخ و‌سختی رو از تراژدی تکرار می شازه
خریدار
علی کرمانی (www.kermami709gmail.com)
ممنونم که به تماشایه ما نشستین🫰❤️
۲۱ دی ۱۴۰۲
ممنون از نگاهتون💛🙏🏽
۲۱ دی ۱۴۰۲
سپاس ازاشتراک گذاری نظرتون 🙏🏻💐
۲۱ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جستار اول در باب هیولا شدن
#راهنمای_جامع_هیولا_شدن
#سهاب_محبعلی
#انسیه_پولادزاده
#تئاتر یکی از کهن ترین رسانه های جمعی بشری محسوب می شود. یک پدیده ی #چند_رسانه_ای که ایده ی #انسان_رسانه را از دل تئاترون های یونانی تا روزگار شبکه های اجتماعی کماکان زنده نگه می دارد. اینکه هریک از نقش آفرینان با زبان کلام و زبان بدن و حتی بدون هر دوی اینها پیامی منحصر به فرد را در دل پیامی بزرگ تر به مخاطب ارسال می کنند ، سبب می شود ارزش های ارتباطی تئاتر دو چندان شود . بیراهه نرفته ایم اگر ادعا کنیم این رسانه برخلاف ظاهر یک سویه اش ، بسیار بر ریشه بازخورد استوار است. در تئاتر از آن زمان که تماشاگر روی سکوهای آمفی تئاتر های #آتیکا می نشست تا اکنون مخاطب همیشه حرف اول را زده است . ارتباط با مخاطب ، آموزش مخاطب و سرآخر تعامل با مخاطب. اگر چه برخی تعامل تئاتر را تعاملی همزمان نمی‌دانند و بازخورد را در میان نقدها و نظر ها جست و جو می کنند اما واقعیت روشن است . تماشاگر تئاتر در لحظه با آنچه می بیند و می شنود ، تعامل می کند و ساده ترین اثرات این تعامل را با زبان بدن نشان ... دیدن ادامه ›› می دهد.
اما امروز که بیش از ۲۵۰۰ سال از دموکراسی یونان می گذرد نگاه ها بر #تئاتر_تعاملی ، تمرکز بیشتری دارد. شاید این راهی باشد برای حفظ دموکراسی در جهان مملو از خشونت ها ، تندروی ها و فرداگرایی ها ، چنانچه در یونان باستان هم تئاتر یکی از مهم ترین پلت فرم های رسانه ای دموکراسی محسوب می شد .
در نمایش راهنمای جامع هیولاشدن ، ما به این تعامل بیشتر پرداختیم . شخصیت اصلی ماجرا که از قضا قاتلی خانوادگی است در لحظاتی که قرار است کاررا با مخاطب تمام کند ، اعتراف تلخی می کند و مخاطب را به مواجهه با خودش و میزان همدلی اش فرامی خواند. مخاطب در این آزمایش از پیش طراحی شده لحظات سختی را تجربه می کند ، لحظاتی میان پذیرش و رد! و لازم است از دموکراتیک ترین ابزارش له یا علیه خود استفاده کند .
هیولا بودن یا نبودن !
@IRRhetorica
بابا کاری که با مامان و سسه کردی با من نکن...
من باید مقاومت کنم
محمد رضا وفائی (zavaris)
درباره پرفورمنس پائولا i
بازیکران جوان
آواز آواز آواز
زنانگی پررنگ
محوریت محتوای سیاسی
امکانات سالن ضعیف
انتخاب موضوع و متن هوشمندانه
شکست دیوار چهارم عالی
کارگردان خوب
بسیار سپاسگزارم از نظردهی شما 🌹🙏😍
شب پر از نقص فنی میزبانتان بودیم
عذر تقصیر🙏🌹
۲۳ آذر ۱۴۰۲
ممنون از حضورتون 🙏😍
۲۳ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
محمد رضا وفائی (zavaris)
درباره پرفورمنس پائولا i
منطق رو جای اسطوره ساخت
آن زمان که مرگ آبی از نوک پاهای سرد شده اش آغاز کرده بود....😔😔
۲۳ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تجربه‌ روانشناسانه «راهنمای جامع هیولا شدن»؛
آیا مخاطبان هیولا می‌شوند؟/همدلی در تئاتر و توان‌افزایی در مخاطب

آیا مخاطبان هیولا می‌شوند؟/همدلی در تئاتر و توان‌افزایی در مخاطب
نمایش «راهنمای جامع هیولا شدن» به کارگردانی سحاب محبعلی با مشاوره کارشناسان شناختی و ارتباطی، میزان همدلی مخاطبان با شخصیت اصلی این اثر نمایشی را مورد بررسی قرار داده است.
به گزارش خبرنگار مهر، سهاب محبعلی در پردیس شهرزاد، تئاتری را روی صحنه برده است که ماجرای واقعی یک جنایت خانوادگی در سال ۲۰۱۸ را به نمایش می‌گذارد. «راهنمای جامع هیولا شدن» از دلایل و انگیزه‌های پدر جنایتکار، در قالب روایتی پازل‌گونه و معمایی پرده برمی‌دارد. اثری که به گفته کارگردان برای خلق آن بیش از ۱۰۰۰ ساعت مستند، گزارش و تحلیل روان‌شناسی مورد بررسی قرار گرفته و در زمان اجرا با کمک تیم مشاوران شناختی و ارتباطی، آزمایشی طراحی شده است که بخشی از راهبرد شکستن دیوار چهارم را رقم می‌زند.

گفت‌وگویی که در زیر آمده است با محمدرضا وفایی و انسیه پولادزاده کارشناسان شناختی و ارتباطی این ... دیدن ادامه ›› نمایش انجام گرفته است که طی آن ابعاد آزمایش طراحی شده «راهنمای جامع هیولا شدن» را تشریح می‌کنند.

* سازو کار آزمایش شناختی-ارتباطی در حین تئاتر «راهنمای جامع هیولا شدن» چگونه طراحی شده است؟

انسیه پولادزاده: ما از منظر ارتباطی، تئاتر را رسانه‌ای در نظر گرفتیم که قرار است پیام مشخصی را به مخاطب انتقال دهد. این پیام با توجه داستان که روایت یک جنایت است به غایت ترسناک و در عین حال رنج‌آور تلقی می‌شود. بر این اساس و با مشورتی که با کارگردان اثر داشتیم، قرار شد میزان همدلی مخاطبان را با شخصیت اصلی در این تئاتر بررسی کنیم. در بخشی از نمایش که مشخص می‌شود شخصیت اصلی نمایش همسر باردار و ۲ فرزندش را کشته است، قاتل با تضرع و سرگردانی رو به تماشاگران به هیولابودن خود اعتراف کرده و از آن‌ها می‌خواهد اگر فکر می‌کنند که هیولا نیستند مکعب قرمزرنگی را که به صورت تصادفی در حین ورود به آن‌ها داده شده است، روی صحنه پرتاب کنند.

* لطفا درباره پیشینه آفرینش همدلی در تئاتر بیشتر توضیح دهید.

محمدرضا وفایی: تئاتر هنری است که از دیرباز دارای قدرتی اثرگذار و تغییردهنده در تماشاگر خود بوده است، چنان که در همان یونان باستان، ارسطو تراژدی را ابزار تهذیب تماشاگر دانسته و از آموزندگی تئاتر برای مخاطب حرف می‌زند. ۲ مفهوم بسیار مهم توسط ارسطو درباره تاثیرگذاری تئاتر بر مخاطب مطرح است: ترس و همدلی. ارسطو در رساله بسیار مهم ارتباطی‌اش یعنی «رتوریک» این نظریه را مطرح را می‌کند که مردم به طور ذاتی نسبت به افرادی که متحمل رنجی شده‌ ‌اند، احساس همدلی می‌کنند. از آن‌جا که ارسطو انسان را موجودی دارای قوه‌ تخیل می‌داند، معتقد است یک بیننده می‌تواند با دیدن رنج کسی (در واقعیت) خود را در آن موقعیت تصور کند و از این تصور به خود بلرزد.

آیا مخاطبان هیولا می‌شوند؟/همدلی در تئاتر و توان‌افزایی در مخاطب

* آیا مطالعات جدید هم این پیشینه را تایید می‌کند؟

وفایی: یکی از مهم‌ترین وجوهی که در رسانه‌ها با شروع قرن بیستم مورد بازنگری قرار گرفت موضوع مخاطب بود. به تبع این بازنگری نظریه‌پردازان تئاتر نیز به سراغ تبیین جایگاه جدی مخاطبان تئاتر رفتند. به عنوان مثال برتولت برشت معتقد بود برای اینکه یک تئاتر تاثیر عمیقی بر تماشاگران داشته باشد باید اندیشه‌شان را مورد هدف قرار دهد و آن‌ها را به تفکر وادارد. در اوایل قرن بیستم اعتقادات استانیسلاوسکی کارگردان روسی، مبنی جذب و غرق شدن تماشاگران و همذات‌پنداری آن‌ها با شخصیت‌های نمایشی رونق بسیار داشت. از همان دوران بود که مفهوم همدلی به کرات توسط نظریه‌پردازان تئاتر، به‌ویژه در زمینه‌ بازیگری مطرح شد و در سال‌های اخیر نیز ارایه تعاریف علمی‌ از سوی دانشمندان علوم‌شناختی بر اهمیت شناخت سازوکار آن افزوده است.

* به نظر شما تماشاگران «راهنمای جامع هیولا شدن» برای قاتل احساس دلسوزی می‌کنند؟

وفایی: همدلی در معنای درک احساسات دیگران به‌کار برده می‌شود و معمولا در تقابل با هم‌دردی و دلسوزی یعنی هم احساس‌شدن با دیگران قرار می‌گیرد. زمانی که انسان‌ها درباره احساسات‌شان با یکدیگر حرف می‌زنند و یا آن را از طریق زبان بدن نشان می‌دهند چه چیزی سبب می‌شود که اطرافیان و مشاهده‌گران با آن‌ها به همدردی یا همدلی برسند؟ فرآیند درک حالات عاطفی یک انسان دیگر بسیار پیچیده است و همدلی عموما به عنوان توانایی فهمیدن احساسات دیگری و سهیم‌شدن در آن احساسات توصیف می‌شود اما تفاوت روشنی میان فهمیدن احساسات و سهیم‌شدن در احساسات افراد وجود دارد. سهیم‌شدن در احساسات دیگران به این معنی است که می‌توانیم همان احساسات دیگری را عینا احساس کنیم. در این‌جا چنانچه مخاطبان با قاتل داستان «راهنمای جامع هیولا شدن» احساس همدلی کنند خود را به جای او می‌گذارند و از پرتاب مکعب خودداری خواهند کرد و پایان کار، حین خروج مکعب قرمز را در سبد انداخته و می‌روند. در غیر این صورت شخصیت اصلی را قضاوت کرده و اعلام می‌کنند خود را همچون قاتل داستان نمی‌دانند.

* منشا ایجاد همدلی در انسان حین دیدن تئاتر دقیقا چیست؟

وفایی: در تشریح موضوع منشا شکل‌گیری همدلی نظرات مختلفی وجود دارد و پژوهشگران معاصر معروف به نام‌های گلدای و اسلبی بر این باور هستند که تلاش برای بازتولید حالت ذهنی عاطفی یک انسان دیگر، تلاشی بی‌فایده است؛ این نظر تعریف پایه‌ همدلی به عنوان سهیم‌شدن افراد مختلف در احساسات یکدیگر را زیر سوال می‌برد. اما اسلبی نظریه‌ای را طرح می‌کند تحت عنوان تعامل؛ نظریه تعامل جایگزینی برای نظریه‌های شبیه‌سازی همدلی است که بر اساس آن یک نفر به جای اینکه با ذهن درونی‌اش ذهن درونی دیگری را تفسیر کند یا ذهنیت فردی به فرد دیگری انتقال پیدا کند، صرفا احساسات مشاهده شده‌اش از فرد دیگری را احساس می‌کند. نظریه تعامل نوعی درگیری تعاملی را مطرح می‌کند، توانایی ما برای دیدن حالات عاطفی که در صورت، بدن و لحن گفتار پدیدار می‌شود، بخش مهمی از این درگیری تعاملی است. اسلبی تنها راه برای اینکه بدون فریب، درگیری معناداری را با ذهنیت فرد دیگری داشته باشیم داشتن تعامل دانسته و این فرآیند را درگیری مشترک می‌نامد.

همدلی از منظر شناختی به عنوان فرآیندی دوسویه توصیف شده است که نورون‌های آیینه‌ای در مغز را درگیر می‌کند. نورون‌های آیینه‌ای رخداد موضوع را در ذهن مخاطبان به صورت یک تجربه رقم می‌زنند و مخاطب پس از دریافت موضوع احساس می‌کند که خود نیز موضوع مورد بحث را تجربه کرده است.

آیا مخاطبان هیولا می‌شوند؟/همدلی در تئاتر و توان‌افزایی در مخاطب

* فکر می‌کنید خلق همدلی در تئاتر چه تاثیری در زندگی روزمره دارد؟

وفایی: طبق آنچه گفته شد؛ وصف عیش نصف عیش نیست بلکه همه عیش است، به واسطه نورون‌های آیینه‌ای ما روایت نمایش داده شده را درونی‌سازی می‌کنیم. مغز ما در هر لحظه اطلاعات بسیاری را دریافت کرده اما فقط می‌تواند اندکی از آن را پردازش کند. باید تاکید کرد که مابقی اطلاعات از دست نرفته و به اشکال مختلف در حافظه ذخیره می‌شود. این بدان معنا است که تجربه درونی‌سازی شده از خلق همدلی در تئاتر به عنوان گره‌ای در حافظه جای گرفته و در مواقع مواجهه با موضوعات مرتبط در زندگی روزمره فراخوانی می‌شود. به بیان صریح این امر موجب توان‌افزایی و خلق و ارتقای مهارت پیش‌بینی در زندگی روزمره می‌شود.

* به نظر شما قراردادن این آزمایش در متن تئاتر، انتقال پیام اصلی را تهدید نمی‌کند؟

پولادزاده: واقعیت این است که ما پیش‌بینی‌های زیادی از قبل نبت به بازخورد مخاطبان داشتیم. حتی متریال ساخت مکعب‌ها بعد از بررسی‌های بسیاری انتخاب شد چراکه نمی‌توانستیم دقیقا پیش‌بینی کنیم آیا مخاطب صرفا همدلی می‌کند یا ممکن است به سبب سایر احساسات مانند خشم، نفرت یا حتی ترس ابزار آزمایش را به سمت بازیگر اصلی پرتاب کند. با مشورت کارگردان و عوامل اجرایی، آزمایش را در بخش پایانی قرار دادیم. تا امروز گزارشی از قطع روند و مخاطره برای پیام اصلی کار دریافت نکردیم اما نوع مشارکت‌ها بسیار متفاوت بوده است. البته باید اذعان داشت که کارگردان اثر، سهاب محبعلی اقدامی پیش‌رو و متفاوت را با انجام این آزمایش و خلق تعامل در لحظه در تئاترش رقم زد. طبیعتا نتایج این آزمایش در پایان اجراها، منتشر خواهد شد.
 

زمینه‌های فعالیت

سینما
تئاتر
موسیقی