در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال پوریا رنجبرکهن | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:48:33
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اجرای لذت‌بخشی بود؛ بازی الهام کردا بی‌نقص‌تر از سایر بازیگران بود. پرده ابتدایی نمایش به دلیل مونولوگ‌های بی‌حرکت ریتم کندی داشت.
المان‌های دکور و نورپردازی زیبا و حس برانگیز بود.
ای کاش از هدمیک استفاده نمی‌شد؛ خصوصا وقتی که بازیگران توانمند هستند و صدای رسایی دارند.
-به خدا فکر کن. به آن دنیا فکر کن.

+هیچ چیز وجود ندارد. من از زانو زدن خسته شدم.
خشم، ناتوانی و دودی که در چشم می‌رود.

اجرای خوب و تمیزی بود. از بازی حدیث علی زاده بسیار لذت بردم؛ تغییر لحن‌‌های هنرمندانه‌ و حس‌برانگیزی از طریق ارتباط چشمی.
فارغ از مسیر خطی داستان، شاهد نمایش سادومازوخیسم شخصیت‌ها نیز بودم که به دقت کارگردانی شده بود.
ایده داستان خوب و پرده‌ها غیر قابل پیش‌بینی بود
اما (یک امای بزرگ) نیمه دوم نمایش(گره‌گشایی) افتضاح بود؛ تعلیق‌های بی‌مورد، طنزهای بی‌جا، استفاده از میکروفن دستی و...

ما در این نمایش شاهد یک آنتروپی معنا بودیم و هر چه زمان دادیم، همه چیز لوس و لوس‌تر شد!
شاید در پایان بهتر بود همزمان با خودکشی کردن نویسنده، هر دو نفر بر زمین بیفتند!
شاید در پایان بهتر بود اسپویل نکنیم😁
پوریا رنجبرکهن
مارک اسپویل گذاشتم _{;}_)
مرسی😂
مریم حسینی
چرا اسپویل🤦‍♀️
😂🤦🏻‍♀️
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازی‌ها چه لحن و چه حرکت عالی، لباس و صحنه و موسیقی و نور و کارگردانی خیلی خوب، متن ریتم خوبی داشت و طنزها به‌جای بود اما سرنخ‌ها ضعف داشت و پایان‌بندی می‌تونست خیلی قوی‌تر باشه؛ به نظرم ایده داستان رو حیف کرد.
----
در مورد سالن: صندلی‌ها فرسوده است. قیمت بلیت دو نرخیه اما چون سالن پر نبود همه در نهایت جلو نشستن!
محمد فروزنده، امیر مسعود و امیرمسعود فدائی این را خواندند
رز این را دوست دارد
ممنونم که تشریف اوردین و ممنونم از نگاهتون💚
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این نمایش همه‌پسند نیست و اگر با جهان‌بینی آن همسو نباشید یا آن را درک نکنید، اذیت می‌شوید؛ گرچه در غیر این صورت هم اذیت می‌شوید!

این نمایش من را یاد فیلم Salo انداخت؛ منزجرکننده اما حامل پیام.

علی‌رغم تکرارشوندگی سیکل داستانی، پرده‌ها متنوع بود. نمادها در داستان، گریم، لباس و صحنه شک‌برانگیز و مبهم بود.

بازی دیکتاتور معلول را دوس داشتم.

نقش‌ها را به برکه محصور فرا می‌خواند:
«بیا تووووووووووو...»
ما امر می‌کنیم که ما امر کنیم
کارگردانی و طراحی صحنه ضعیف بود. ریتم نمایش کند و دیالوگ‌ها سطحی و حوصله‌سربر بود. صحنه آخر نمایش از لحاظ نورپردازی و عروسک‌گردانی افتضاح بود.

گریم و تا حدودی بازی‌ها خوب بود.
کاردینال باربرینی: خورشید برآمده و به جایگاه خویش بازمیگردد. این کلام سلیمان است، کلام گالیله چیست؟

گالیله: حضرت اشرف، وقتی طفلی کوچک بودم بر قایقی نشسته بودم و فریاد می‌کشیدم: ساحل دارد حرکت می‌کند و دور می‌شود اما امروز می‌دانم که ساحل ساکن بوده و این قایق است که دور می‌شود.
۱۱ نفر این را خواندند
Behnaz.M این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گالیله: حقیقت فرزند زمان است؛ نه مقامات
۱۱ نفر این را خواندند
Behnaz.M این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کشیش جوان: خداوند عالم ماده را آفریده است، همچنان‌که مغز بشر را آفرید؛ پس با علم فیزیک مخالفتی ندارد.
۱۰ نفر این را خواندند
Behnaz.M این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش با دیالوگ‌های ساده شروع شد که تصورم این بود که بازی طنازانه فرهاد آئیش این چنین طلبیده و در ادامه اجرا عمیق‌تر خواهد شد اما متاسفانه نشد. ... دیدن ادامه ›› دست گذاشتن روی موضوعاتی قهرمان‌محوری که داستانش از قبل بر مخاطب عیان است، نیازمند زاویه دید تازه و خلاقانه است.

برگ برنده این نمایش توانمندی برخی بازیگران نظیر فرهاد آئیش، محمد نادری، نورا هاشمی و.... است که مثل همیشه خوب ظاهر شدند. بیان صدف اسپهبدی شیوا و مناسب تاتر نبود و از عهده نقش برنیامده بود. بازی تاثیرگذاری متناسب نقش نداشت.

کیفیت صدای موسیقی پایین بود؛ شاید بهتر بود به جای سبک راک از موسیقی کلیسایی به همراه کر به صورت زنده استفاده شود که تاثیرگزاری نمایش را خصوصا در پرده خوانش توبه‌نامه دوچندان کند. نمی‌دانم انتخاب سبک راک به دلیل آوانگارد بودن یا همکاری با کاوه آفاق یا سلیقه کارگردان بوده اما با محتوای نمایش هم‌خوانی نداشت.

استفاده از موسیقی راک، پرفورمنس و ویدئوکلیپ در نمایش کلاسیک با موضوع تاریخی(بیوگرافی)، همیشه با ریسک همراه است که در این نمایش هم پرفورمنس و موسیقی همخوانی لازم را نداشت و ویدئوکلیپ انتهای نمایش تو ذوق می‌زد. شاید بهتر بود روی طراحی حرکات بهتر کار شود و از نورپردازی کمک بیشتری گرفته می‌شد.

طراحی لباس و گریم خوب بود؛ شاید در صحنه موافقت پاپ با شکنجه می‌شد لباس بزرگ‌تری طراحی شود که پایه چارپایه و بخش بیشتری از صحنه را بپوشاند. لباس گالیله در صحنه پایانی خیلی بد بود و شبیه لباس افراد دیگری شده بود!

کلیت این نمایش من را به یاد نمایش سقراط انداخت که دقیقا نقش اول به عهده فرهاد آئیش بود؛ در آنجا سقراط با یک کارگر جنسی گپ و گفت داشت و در اینجا با یک خدمتکار. انزوا و فشار حکومت و... هم همان. اما خب نمایش سقراط یک دست تر و هارمونیک بود.

زمان کل اجرا و بعضی پرده‌ها نسبت به محتوا طولانی و خسته‌کننده بود. اگر دیالوگ‌ها گره بیشتری ایجاد می‌کرد، این زمان توجیه داشت.

از صحنه مراجعه کشیش فرانچسکو و بیان ترس از دانستن و بی معنا شدن زندگی بعد از داستان واقعیت جهان لذت بردم.

در پایان بگویم که حیف است با وجود توانمندی بازیگران، در جزئیات این نمایش بازنگری نشود.
۱۲ نفر این را خواندند
مهنا این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازی‌ها عمدتا لذتبخش بود؛ خصوصا مه لقا باقری.
ترجیح می‌دادم به فضای رعب آور سیاسی داستان بیشتر پرداخته شود تا مسائل مذهبی. بیان نگاه مذهبی کارگردان از زبان خودش قبل از شروع اجرا، تو ذوقم زد.
اگه قرار بود من و تو یه پسر کوچولو داشته باشیم.
پسر کوچولومونو محکم به سینه فشار میدادم که از هیچی نترسه.
مردای ترسو محکم به سینه‌های مادرشون فشار داده نشدن هِمون!
میدونی که نگه داشتن یه آنتیگون ساکت؛ ساده‌تر از کشتنشه. برای همین می‌ترسی.
اما چند دقیقه دیگه مجبور میشی دستور قتل منو صادر کنی. شما از خودتون اختیاری ندارین.
کرئون بیچاره! احساس می‌کنم از تو تواناترم.
نردبان خالق این ما و منیست
عاقبت زین نردبان افتادنیست
هر که بالاتر رود ابله‌ترست
که استخوان او بتر خواهد شکست
وحید هوبخت این را خواند
شکیبا، مهدیه محمدی و اوتانا فردکهن این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ققنوس (pooria.ranjbar)
درباره اپرای عروسکی مولوی i
نردبان خالق این ما و منیست
عاقبت زین نردبان افتادنیست
هر که بالاتر رود ابله‌ترست
که استخوان او بتر خواهد شکست
ازدواج چیز جالبیه!
مثه ارتش میمونه
با اینکه همه ازش ناراضین، ولی تو دنیا بازم داوطلب داره!
پرند محمدی و نیلی این را خواندند
نیما رضائی، الهه الف، شیرین، Mehnoush Salehi و مهرداد . این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید