در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال رضا کلاهی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:43:27
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یه نکته دیگه که باید اشاره کنم، اینه که در اجراهای بخش اول که تو سالن کناری برگزار می‌شد، چند ماه قبل بلیط گرفته بودم ولی بخاطر عدم جای پارک دیر به اجرا رسیدم و چون درهای سالن بسته شده بود نمایش رو از دست دادم ولی خواستم از عوامل اجرایی بخاطر تعهد و احترامشون به تماشاگرهای دیگه تشکر کنم
امیر مسعود این را خواند
نوید عسکری فراهانی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش رو جمعه 7 دی سانس 21 دیدم.نکته ای که به ذهنم زد این بود که تو نمایش در جایی به کتاب لولیتا اشاره میشه، درحالی‌که لولیتا در سال 1955توسط ناباکوف نوشته شده و چون این نمایشنامه اقتباسی از کتاب نازنین داستایوفسکی هست و نازنین چند ده سال قبل‌تر از لولیتا نوشته شده، علت این ارجاع رو متوجه نشدم.
در کل نمایش ارزش یکبار دیدن رو داره ولی از اونجایی که چند روز قبل‌تر نمایش مالی سوئینی رو هم بااجرای آقای ابر دیده بودم، به نظرم در خیلی از دقایق اجرا، آقای ابر بخصوص به لحاظ بیان و گفتار، از همون متد استفاده میکردند و انگار دچار یک نوع بازی تکراری شدند.
طراحی نور و صحنه رو دوست داشتم و یکی از درخشانترین لحظات نمایش و پیام اون، گرفتن آینه از طرف خانم نقوی به سمت تک تک تماشاگران بود.
در کل به تمامی عوامل، خسته نباشید میگم. کار قابل قبول و تامل برانگیزی بود

نمایش بک تو بلک رو روز شنبه 11 شهریور سانس 20:30 دیدم. با تمام احترامی که برای آقای افشاریان قائلم، نمایش منو راضی نکرد. موضوع میتونست دستمایه نمایشنامه قوی‌تر و منسجمتری باشه. طراحی صحنه و لباس هم فوق العاده ضعیف بود. در مورد بازی هم باید عرض کنم در ژانر مونولوگ من که قبلا نمایش ماتریوشکا پارسا پیروزفر، همه چیز می‌گذرد تو نمیگذری رضا بهبودی و کریملوژی محمد رحمتی رو دیدم، ناخودآگاه این کار رو با اونها مقایسه میکنم. متاسفانه در زمینه بازی هم کار به نسبت نمایش‌هایی که نام بردم، خیلی ضعیفتر بود.تنها نکته مثبت این نمایش، استقبال تماشاچی و پر مخاطب بودن این نمایشه ، چون در تمام دنیا یکی از مهمترین شاخصه های توسعه فرهنگی ، تعداد سالن‌های نمایش و تعداد تماشاچی تاتره
حدود پنج ماه قبل از اپیدمی کرونا، بخاطر پایین اومدن سطح هنر تاتر به انگیزه فروش بیشتر، با تاتر قهرکرده بودم. بعد کرونا که کلا دو سالی سالنها روبست و بعد از بازگشایی مجدد، هنوز رغبت به دیدن نداشتم تا اینکه دیشب نمایش کریم لوژی رو تو پردیس شهرزاد دیدم و لذت بردم. در مملکتی که جبر تاریخ به جبر جغرافیای پیوند خورده و فتحعلیشاهش باعث جدایی چند کشور از این خاک میشود، زمانی که مردم بر اثر گرسنگی و بیماری و... هلاک می‌شدند، تنها دغدغه سلطان صاحبقرانش، سرسره بازی و حرمسرا بوده و در دوران به اصطلاح آزادیش، به خاطر افکار مانع ادامه تحصیلات عالیه افراد می‌شوند و.... کریم لوژی بغضی بود که جاهایی ظاهرا به خنده تبدیل میشد ولی گاهی نیازی به سخن گفتن از دردها نیست. تبریک به همه عوامل این نمایش فاخر و مجید رحمتی عزیز که یک ساعت با تسلط کامل بر متن و ذهن و بدن، شاهکار آفرید. این نمایش رو از دست ندید.
امروز جمعه ۲۸ تیر ، آخرین اجرای‌ جنایت و مکافات رو دیدم. نمایشنامه که از شاهکار فئودور داستایوفسکی برداشت شده ، کارگردانی ، طراحی صحنه ، لباس نور ، صدا و از همه مهمتر بازیها همه درجه یک بود. تبریک به رضا ثروتی و تمام عوامل اجرایی این نمایش خوب. منتظر کارهای جدید رضا ثروتی که در حال حاضر جزو کارگردانهای برتر هنر تئاتر در ایرانه ، هستم. مثل نمایش فهرست ، این کار ثروتی هم حال منو خوب کرد. بر خلاف جریان فعلی حاکم در تئاتر که از چهره ها فقط جهت حفظ گیشه استفاده میشه ، حضور چهره ها و بازیهای درجه یک همه بازیگرها در این نمایش ، سایر امتیازهای این نمایش رو بولد کرده بود.
نمایش خوبی بود و اطلاعات مفیدی در مورد انسانهای ترنس و دو جنسیتی و همچنین مشکلات عدیده اجتماعی و خانوادگی این افراد ارائه کرده بود .این نمایش رو روز جمعه ۳۱ تیر ماه ، سانس فوق العاده ساعت ۱۶ دیدم ولی شخصا نیم ساعت آخر نمایش خسته شدم و شخصا معتقدم مدت نمایش طولانی بود. البته چون بلیط من خارج از ظرفیت بود ، محل نشستنم راحت نبود و شاید این موضوع باعث خستگی من شده باشه. به خصوص که متاسفانه تشکچه جهت استفاده افراد خارج از ظرفیت ارائه نشد
کار بسیار پرمغزی بود و به نوبه خودم لذت بردم
در نظامهای توتالیتر(تمامیت خواه)،آگاهی به مثابه سمی می ماندکه نظم آن جامعه را مختل می کند.به همین ... دیدن ادامه ›› علت در این نظامها،با هر نوع آگاهی و آزاداندیشی مبارزه می شود(دراین اجرا برای مقابله با آگاهی،کتابها نابود می شوند)
نظامهای توتالیتر به دنبال این هستند که جامعه راخرد و زبون کرده و تمامی جامعه را در یک چارچوب و قالب در آورند(جایی که متصدی از بین بردن کتابها،خود در دستگاه خرد کن قرار می گیرد)
درنظامهای توتالیتر انسانهای آگاه و ارزشمند در پستهای کم ارزش قرار می گیرند واین آدمهای پست و زبون و فرصت طلب هستند که پیشرفت می کنند و در واقع هیچ کس در جای خود نیست. حتی این نظامها،ظاهر انسانهای آگاه را برای بقیه جامعه غیر قابل تحمل می کنند(متصدی از بین بردن کتابها،که انسانی کتاب دوست و عاشق مطالعه است،دراین شغل گمارده شده و به علت زندگی در زیرزمین،از نظر بقیه بوی مشمئزکننده ای دارد.از طرفی زنی که نقش آن را خانم همتی بازی می کند با فرصت طلبی و سوئ استفاده از بقیه،توانسته به ثروت و مکنت برسد)
در نظامهای توتالیتر،چون جامعه در یک قالب قرار می گیرند و شرایط برای پیشرفت آدمهای پست مهیاست،کسانی که در این نظامها به ثروت و مکنت می رسند،خود به کسانی تبدیل می شوند که به دنبال قالب سازی مطابق با نظام کلی هستند.به عبارتی همان طور که خشونت ،خشونت می آفریند،استبدادنیز دوباره خود را بازتولید می کند(مجسمه سازی پیر مرد برای زنی که خانم همتی نقش آن را بازی می کند)
نظام توتالیتر در یک جا بند نمی شود و هر چه بیشتر قدرت می گیرد،حتی در خصوصی ترین اجزائ زندگی جامعه نیز دخالت می کند(در چندین صحنه این اجرا این امر مشاهده می شد)
در نظامهای توتالیتر ..........
در خاتمه از میانگین سرانه مطالعه در کشورم،بسیار متاسفم