برای بسیاری، تئاتر مأوایی است
که رؤیاها در آن آفریده می شوند
شما، بازیگران...
فروشندگان افیون، در خانه های تاریک شده تان،
مردمان به شاهان بدل میشوند و در امنیت کامل،
به اعمال قهرمانی دست میزنند.
آنان سرمست از خویش یا در پنجه ی ترحم،
در غفلتی شادمانه مینشینند
و مشقات هر روزه را از یاد می زدایند. فراریان...
البته اگر کسی داخل شود
با گوشهایی هنوز انباشته از غوغای
... دیدن ادامه ››
شهر،
و خود هنوز هشیار،
جهانی را که هم اینک پشت سر گذارده،
آنجا، بر صحنه، تشخیص نخواهد داد.
آنگاه که خانه ی شما را ترک میکند،
جهان را نخواهد شناخت
حال که دیگر نه شاه، بل مردکی حقیر است،
در زندگی واقعی، خانه ای برای خود نخواهد یافت.
(برتولت برشت)