دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه
هر دو جانسوزند، اما این کجا و آن کجا...!!!
هنوز داغ از دیدن اجرای هملت م ... اجرایی فوق العاده ...محکم وباعظمت که ذهنم را لبریزاز نشاط کرده و لحظه های زیبایش چشمم را نوازش میدهد ...همه چیزش خوب بود از لباس ونور وموسیقی و تحلیل وطراحی وکارکردانی گرفته تا بازیهای فوق العاده و شگفت انگیز بعضی از بازیگرانش با این حس وذهنیت بدیدن کاری رفتم از آرش دادگر فاتح جشنواره فجر 93 ...
قبل از هر مطلبی خسته نباشید میگویم به این همه تلاش گروه اجرایی .امیدوارم در فرصتی دیگر شاهد کارهای بهتری ازایشان باشم.
واما... صمیمانه میگویم برای دیدن نمایش <کالون وقیام کاستیلون > عجله نکنید ! خبری نیست ...! آرش دادگر تمام نبوغ <هملتی > خود را این بار در سالن مولوی وچهار سو جا گذاشته است! همان اجرای سالهای گذشته بشکلی ضعیف مو بمو باجرا در میآید. اما این بار در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر . همان طراحی ، همان میزانسن ، همان رفتارها و آمد وشدها ...!!!نه خلاقیتی ، نه تغییری ، نه تحلیل تازه ای ونه اتفاقی که ما را بهت زده کند ! همه چیز درهم ریخته . بازیگران آماده به نظر نمی آیند در چند نقش عمده این مورد کاملا مشهود است . حمید رضا نعیمی ( نویسنده این اثرفوق العاده ) جایش را به یعقوب صباحی داده است ، تصمیم بنظر درست میآید اما هنوز بنوعی صباحی نزدیک به ( دوبز ) بازی میکند . در این جابجایی آرش دادگر (دوبز) را بازی میکند نقشی که در اجرای
... دیدن ادامه ››
پیشین توسط یعقوب صباحی مقتدرانه بازی شد . در این جا هم دادگر بازیگر موفق عمل نکرده است در بسیاری از لحظات خوب که دقت کنی لبانش با دیالوگهای بازیگرانش می جنبد و باآنها همخوانی می کند . در واقع ذهنش با بازیگرانش هست نه شخصیتی که بازی می کند ! واساسا سئوال اینجاست چرا !؟ کارگردان یک اثر چه ضرورتی دارد که بازیگر کار خودش باشد!!! دراین اجرا (فارل ) را حسام منظور بازی میکند نقشی که دراجرای پیشین بشکل فوق العاده ای توسط خسروشهراز ایفاشد . تا آخرین لحظه منتظر حضور این بازیگر محبوب که چندی پیش شاهکارش ( اولیورتویست ) را دیدم ، بودم . هیچگونه خبری از نبودن ایشان منتشر نشده بود ... متاسفانه خود آقای شهراز هم در صفحه ی فیسبوک شون تبلیغ این نمایش با بازی خودشون رو گذاشتند ! انعکاس این موضوع توسط روابط عمومی گروه هم صورت نگرفته که اساسا شکل درستی ندارد چه بسا خیلی از تماشاگران صرفا بخاطر دیدن بازیگر مورد علاقه شون به دیدن نمایش مورد نظرشون می آیند . بهمین جهت دیگه اثری از هیجان بازی فارل احساس نمیشد ترس و وحشت واضطرابی که از حضور فارل به تماشاگر منقل میشد دیده نمیشد . حسام منظور باتمام تلاشش خیلی سطحی با این نقش برخورد کرده . به نظر میرسد بنوعی رفتارهای (شهراز) را موبمو انجام میدهد .از نقشهای کوچک دیگرکه بگذریم میرسیم به سروه ... نقش بسیار حساس این نمایش عالی هم هدر رفته .سروه ( کامبیز امینی ) قدرت بازیگریش تحلیل رفته دیگر آن سروه ی اجرای گذشته نیست ! نه نفس دارد ، نه توان ... او سالهاست از بازیگری دور بوده ودیگر بدنش آماده گی این نقش را ندارد...! کاستیلون ( فرید قبادی)هم بهمین درد مبتلاست البته با درجه ی کمتری .! بهناز نازی هم که دراجرای پیشین زن کاستیلون را باور پذیر ارائه کرده بود جایش را به (مریم راسخ ) داده است اگر از بازیش که تا حدودی خوب بود بگذریم بیشتر به دختر کاستیلون می ماند تا زنش او اساسا چهره ای زنانه ندارد . سگ دوزخ (مهران امام بخش ) نسبت بتمامی بازیگران این نمایش موفق عمل کرده ولی در خیلی از لحظات یاد آور سگ دوزخ سالیان پیش است برای این گروه موفقیت آرزو می کنم .
نمایش که تمام میشود گیج از سالن بیرون می آیم ... وآرام در ذهنم تمام اتفاقات رامرور می کنم ...!
دیگر به <هملت >هم شک می کنم وبه خودم می گویم : آیا هملت حاصل یک فکر بود یا یک اتفاق !