«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اجرای تروتمیزی بود ولی من خود متن رو خیلی دوست نداشتم. مخصوصا پایانبندی به نظرم خیلی غیرطبیعی و مهندسیشده هست.
یکی از فیلمهای مورد علاقهی من Hot Fuzz ساختهی ادگار رایته که از لحاظ مضمونی به این نمایشنامه نزدیکه (البته اون فیلم کلا ژانرش متفاوته). اگر کسی این مضمون براش جذاب هست توصیه میکنم اون فیلم رو هم ببینه.
واقعا چجوری روشون میشه چنین چیزهایی رو اکران عمومی کنن؟ من توی جمع میخوام صحبت کنم چند بار توی ذهنم مرور میکنم که چرت و پرت نگم. اونوقت اینا فیلم میسازن و توی کل کشور پخش میکنن ولی بعید میدونم نویسندههای فیلمنامه یه بار از ابتدا تا انتهای فیلمنامه رو درستحسابی مرور کرده باشن ببینن دقیقا چی نوشتن.
بسیار بسیار بد بود. فیلم گرداب گاسپار نوئه یه پلان داره که خیلی نزدیک به موضوع این فیلم هست. برای من اون یک پلان بسیار تاثیرگذارتر از کل یک ساعت و خردهای این فیلم بود.
فیلمی ضعیف با بدترین باران کوثری تاریخ. جدیدا هر جا فیلمنامه نویس ها توی داستان کم میارن از بلاهت شخصیت های فیلمشون مایه میذارن. انگار هیچ کدوم از شخصیت ها عقل ندارن و به همین علت روند اتفاقات هیچ منطقی نداره.
خیلی طولانی بود برای چنین داستانی. در لحظات زیادی تحمل این کار سخت میشد.
یه منتقدی می گفت اگر دیدید یه فیلم ایرانی سه ساعته احتمال قریب به یقین بدید که فیلم بدیه چون فیلمسازای زیادی نیستن که بتونن یه فیلم سه ساعته ی درست درمون بسازن. به نظرم همین حرف رو میشه در مورد تئاترهای بیشتر از نود دقیقه گفت.
ضمنا جسارتا از نگاه من شخصیت ها به خصوص مهشید و پیام به طرز غیرقابل تحملی لوس بودن. اگرچه چند لحظه ی خوب و بامزه در کل نمایش وجود داشت اما تجربه ی کلی من از این نمایش تجربه ی ناخوشایندی بود.
شبیه بعضی فیلم های رضا میرکریمی بود ولی ضعیف تر.
ضمنا من نمی فهمم آهنگی که مخصوص عروسی مسیحیان هست چرا باید توی چنین فیلمی موقع گرفتن عکس تو آتلیه پخش بشه. توی ذهن فیلمساز واقعا چی گذشته؟
لوس و بیمزه بود با شوخیهای نخنما. اینقدر ایدهی اصلی فیلم -که قرار بوده مثلا زندگی در لحظه و بیخیالی باشه- بیظرافت و اغراقآمیز پرداخت شده که فیلم رو غیرقابلتحمل کرده.
نمایش بسیارخوب و سرگرمکنندهای بود. توی انبوه این تئاترهای آوانگارد پرمدعا و بیسروته چنین نمایشهایی غنیمته.
اجرا در مجموع فضای شیرینی داشت و تونست ما رو با دنیای شخصیتهای مختلف آشنا کنه. روی موضوع مهمی دست گذاشته بود و تونست از سطح گذر کنه و مسائل عمیقتری رو هم مطرح کنه. در مجموع با این که مدت نمایش نسبتا طولانی بود اما اصلا برای من خستهکننده نشد.
بیشتر یک نمایشنامهخوانی بود تا تئاتر. عملا بود و نبود تصویر هیچ تاثیری نداشت و میشد کل نمایش رو با چشمان بسته دنبال کرد.
ضمنا من با زبان نمایش هم مشکل داشتم. اصولا ما داریم یک نمایش رو دنبال میکنیم یعنی مخاطب هر جمله رو فقط یکبار میشنوه و وقت نداره بیاد روی تکتک جملات تمرکز کنه. بنابراین زبان باید ساده و مخصوص نمایش باشه. این که ما بیاییم یک سری مفاهیم مثلا قلمبه سلمبه رو توی تکتک جملات بچپونیم شاید به درد شکل مکتوب بخوره، ولی اصلا مناسب تئاتر یا فیلم نیست.
در مجموع تماشای این نمایش تجربهی بسیار بدی بود و تحملش تا پایان واقعا سخت بود. این پرمدعا و بیسروته بودن بیماری وخیمیه که تئاتر بهش مبتلا شده.
سلام
به نظر من هم عجیبه. چون انگار یه کار متفاوت رو دیدین شما. متن مملو بود از ظرافت و دقت. من و دوستانم و خیلی از افرادی که بعد از نمایش صحبت کردیم ذهنمون درگیر بود و اونچه تماشاگر از این نمایش دریافت میکنه خیلی عمیقه. من اجرای اول رو رفتم و هنوز ذهنم درگیره.
سلام
به نظر من هم عجیبه. چون انگار یه کار متفاوت رو دیدین شما. متن مملو بود از ظرافت و دقت. من و دوستانم و خیلی از افرادی که بعد از نمایش صحبت کردیم ذهنمون درگیر بود و اونچه تماشاگر از این نمایش ...
سلام
ممکنه با نظر من موافق نباشید اما من نمی فهمم چرا «عجیبه» که یکی نقد منفی بکنه. درک هر کسی از یک اثر مختص به خودشه و از نگاه شما یه کار ظریف و عمیق بوده و از نگاه من یه اثر بد پرمدعا. منطقیه چون معیارهای افراد با هم متفاوته.
با این وجود یک سری اصول هست که ربطی به سلیقه نداره. مثلا وقتی یه کسی یه مدیوم رو انتخاب می کنه منطقیش اینه که از امکاناتی که اون مدیوم در اختیارش قرار میده یه حداقل استفاده ای بکنه. وقتی تصویر هیچ کاری توی یه نمایش نمی کنه و کل نمایش فقط صداست یعنی یه جای کار ایراد داره. حتی نورپردازی به گونه ای بود که صورت بازیگرها رو موقع ادای دیالوگ ها نمی شد واضح دید که بگیم تصویر حداقل این کارکرد ... دیدن ادامه ›› رو داشته.
در کل این که چون شما و دوستانتون از یه کاری خوشتون اومده بگیم «عجیبه» کسی ازش بدش بیاد یکم دیکتاتورمآبانه هست و روش درستی برای پاسخ به نقد نیست. کلی نقدهای منفی برای شاهکارهای هنری هم وجود داره و اصلا هم «عجیب» نیست. این اجرا که جای خود داره.
این نمایشنامه خیلی موردعلاقهی من نیست ولی به نظرم کیفیت اجرا میتونست بالاتر باشه. بیشتر بازیگران اصلا به نقششون نمیخوردن و به جز یکی دو نقش کیفیت بازیها پایین بود.
سلام دوست عزیز،
بامزه س که اینجوری میگید ، چون ما اصلا این کارو نکردیم ، شما چه نظر منفی بدید چه نظر مثبت برای ما ارزشمند و قابل احترام هستش .
ممنونم از اینکه اومدید و اجرا رو دیدید.
سلام دوست عزیز،
بامزه س که اینجوری میگید ، چون ما اصلا این کارو نکردیم ، شما چه نظر منفی بدید چه نظر مثبت برای ما ارزشمند و قابل احترام هستش .
ممنونم از اینکه اومدید و اجرا رو دیدید.
سلام
ممنونم.
پس نمیدونم مشکل چی بوده که در حالت عادی نظرم رو نشون نمیده. باید گزینهی "همه" در بخش نظرات فعال بشه تا نظر نمایش داده بشه. اول که نظر رو گذاشته بودم اینجوری نبود.
خوب نبود. عملا به جز شخصیت بامزه ای که آقای سیاحی نقشش رو بازی می کرد چیزی نداشت که بتونه مخاطب رو جذب کنه. یه داستان کلیشه ای جستجوی گنج بود و صرفا یک شخصیت جانبی بامزه نمی تونه یه نمایش رو سرپا نگه داره.
اصلا جالب نبود. تمام حرف نمایش در همان دو سه دقیقه مونولوگ اولیه گفته میشه و باقی نمایش از نگاه من چیز خاصی نداشت. صرفا یک سری نمادبازی خیلی تابلو و فاقد ظرافت هنری بود.
بد نبود و لحظات شیرینی هم داشت ولی با توجه به نظرات تیوال انتظارم خیلی بالاتر بود. نه در داستان نکتهی بدیعی وجود داشت و نه لحظات کمدی زور خندوندن مخاطب رو داشتن. به نظرم شاید ایرانیزهکردن داستان میتونست اوضاع رو کمی بهتر کنه.
ضمنا مدت نمایش بر خلاف چیزی که در تیوال ثبت شده حدود چهل دقیقه بود.
پایین تر از سطح انتظار بود. با وجود این که ریتم کار کند بود اما به انتظار یک پایان بندی جالب به تماشای نمایش ادامه دادم ولی پایان بندی هم نسبتا کلیشه ای بود و چیز خاصی نداشت. بخش عاشقانه ی کار هم که به نوعی اساس نمایش بود خوب از کار درنیومده بود.