«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
از نظر من ارزش یکبار دیدن رو داشت ، به کابوس بزرگ سربازی و بی عدالتی لب مرز خدمت کردن اشاره داشت که حتی هر ساعتش هم برای طرف یک عمر هست، من دوست داشتم ، آدم رو به فکر فرو میبره .
من چند ماه پیش هم یک بازی از آقای پناهنده به کارگردانی کارن کیانی دیدم که واقعا خوش درخشیدن و نقش چند نفر رو به تنهایی بازی کردن و کار اصلا خسته کننده و کسالت آور نبود ، تو این نمایش هم واقعا کارشون عالی بود ، نمایش با اینکه طراحی صحنه ضعیفی داشت ولی بازم دیدنی بود ،من فقط حال دوستانی رو که از خنده غش و ریسه میرفتن رو درک نکردم ،درسته یه جاهایی یه تیکه هایی برای جذب مخاطب ایرانی میگفتن که اونم به ناچار باید باشه وگرنه ملت کمتر استقبال میکنن ولی دیگه در حد این تاتر دامبولی ها هم نبود که این بندگان خدا از خنده هی غش میکردن اینور و اونور، یاد نمایش جامه دار افتادم که امیر کبیر رو به قتل رسونده بودن بعد اون وسط خانم بازیگر اومد بشینه رو صندلی قدش نرسید کل تالار وحدت از خنده رفت رو هوا ، به امید بهبود روز افزون فرهنگ تماشای نمایش در ایران عزیز 😊🌼🙏
😊😊😊
حالا نه به این شوری که شما گفتید البته!! ولی یاد ندارم اینجور تلفیقها به نتیجهای رسیده باشند...
من نمیخوام سخن به درازا بکشه ولی متاسفانه کار خیلی ضعیف تر از این حرفا بود ، من منتظر بودم هر لحظه رستم با گرز گران بیاد و بکوبد بر سر این شاه نابکار😅
انصافاً اصلاً فاجعه نبود، حالا سلیقهٔ من هم نبود ولی از بسیاری از اجراهای روی صحنه بسیار بهتر بود.
نکته همینجاست ، نمایشی خوبه که بعد از تموم شدنش آدم حس خوبی از انتخابش داشته باشه و دلش بخواد دوباره به دیدنش بره ولی کاری که آخرش آدم به خودش بگه طوری نیست ، اشکال نداره از خونه نشستن بهتر بود که توفیقی نداره😊☺️
با درود
متاسفانه نمایشنامه بشدت ضعیف بود ، من هفته ی گذشته یه نمایش دانشجویی با همین تایم اجرا رو دیدم ولی اونقدر قلم مارتین مک دونا عالی بود که با تمام کاستی ها تا آخرین لحظه مجذوب صحنه ی نمایش بودم ، ولی این نمایش متاسفانه کلافه کننده بود ، با اینکه سوژه ی مذهبی مباهله رو داشت و موضوع کار کاملا مشخص بود ولی نتوانسته بودن اونجوری که باید و شاید کار رو به نحو احسنت در بیارن ، ابتدای نمایش با یک رقص شمشیر زیبا شروع شد ، دکور عالی بود، طراحی لباس خوب ولی متاسفانه هیچکدوم نتونسته بود ضعف نمایشنامه رو جبران کنه.
نظر کار بر عزیز محترم است.
ولی ایکاش نظرتون رو دو سه روز دیگه به اشتراک میگذاشتین، که کسایی مثل من که هنوز به تماشای کار نشستیم تو ذوق مون نخوره.(چون اولین نظر رو دادین)🙏
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد ، کاش سالن شهرزاد فکر این رو هم بکنه که اگه خدایی نکرده حادثه ای مثل آتش سوزی یا زلزله پیش بیاد و مردم بخوان فرار کنند چجوری باید برن بیرون وقتی که تا روی انگشت پای تماشاگر هم آدم نشونده ، اگه نمایشی مخاطب داره باید سانس رو افزایش بدن نه اینکه مخاطب رو روی پله بشونه و راه رو ببندن ، این کار غیر قانونی هست و اگر خدایی نکرده حادثه ای رخ بده بیمه هیچ مسولیتی رو قبول نمیکنه چون خلاف مقررات عمل کردید ، متاسفانه اینجور نمایش ها به دلیل شلوغی بیش از حد همیشه با تاخیر شروع میشن و آنقدر همهمه داخل سالن زیاده که رشته ی کلام بازیگر از دست آدم خارج میشه و تعداد زیاد افراد باعث میشه هوا جریان درستی نداشته باشه و حس خفگی و کسالت به آدم دست میده ، به نظر من تماشای نمایشی که عواملش برای مخاطب ارزشی قائل نیستند توهین به خودمونه
طبیعت خداوند همان دنیای مافوق پیشرفته ایست که انسانها بدنبال آن هستن، علم و تکنولوژی انسانها باید موازی با طبیعت باشد ، بناهای یک طبقه سبک و مقاوم و با فاصله از یکدیگر که در برابر زلزله و آتش سوزی و...ایمن باشن
متاسفانه چون مهمان بودم نمیتونم به کار امتیاز بدم ،حرکات موزون نمایش خیلی خوب بود و حال و هوای خوبی به نمایش داده بود ، بازیگران با هم هماهنگ بودن ، نورپردازی خوب بود ، بازیگران واقعا خوش درخشیدن ، طراحی صحنه ی قابل قبولی هم داشت ولی از اون تاتر هایی هست که باب سلیقه ی همه نیست، به نظر من سبک کار یه جورایی مثل فردریک بود اگر کسی از اون نمایش خوشش اومده باشه به احتمال زیاد این کارم دوست داره، چون سبک و سیاقشون تقریبا یکی بود.
با درود ، یک نمایش ۴۵دقیقه ای بود که تقریبا نصفش شامل ترانه های فولکلور بود ، موضوع نمایشنامه جدید بود ولی آخر نمایش اونجوری که باید و شاید خوب جمع نشد انگار یه چیزی توی نمایش کم بود .
با درود
اون چیزی که من حس کردم این بود که نمایش باب سلیقه های مختلف بود یه قسمت میخواست دل اونایی رو به دست بیاره که دنبال این بودند که بخندن و شاد بشن، از قاه قاه خندیدن های بغل دستیم این حس به من القا شد ، یه دسته دیگه اونایی بودن که دلشون میخواست با موزیک فاز خوب بگیرن ، یه دست برای آدمایی بود که دنبال تاتر مفهومی بودن و غرق در تاتر شده بودن و دسته ی آخر کسایی که وسط نمایش از جا پاشدن و رفتن ،به نظر من یه تاتر سلیقه ای بود نه میشه به کسی پیشنهاد داد ببینه نه اینکه بهش گفت نبینه ، من خودم از دیدنش پشیمون نیستم و موضوعش رو دوست داشتم ولی اونقدر کشش در من ایجاد نکرد که بخوام دوباره ببینمش ، با تشکر از تمامی عوامل دست اندرکار و آرزوی موفقیت برای همه ی دوستان گرامی.
درود به همه ی دوستان گرامی
کار زیبایی بود بازیگران تسلط خوبی به کار داشتن، بازیگر نقش فروغ چهره ی واقعی زن قدیمی رو نشون میداد ، همسر فروغ نماد یه مرد سنتی بود که لباس تنش با افکارش زمین تا آسمون فرق داره و بقیه ی کاراکترهای نمایش که هر کدوم به نوبه ی خودش خیلی زیبا اجرا کردن، اول داستان خیلی خوب و قشنگ بود حال و هوای قدیم رو داشت و در ادامه ماجرای انقلاب و جبهه رو داشت ، در کل کار رو دوست داشتم و خوشحالم که تونستم ببینمش .
امشب برای بار دوم به تماشای این نمایش نشستم ، اولش بخاطر اینکه نوشته ی آقای فتحعلی بیگی بود رفتم ولی انصافا بازیگرای نمایش خیلی خوب و عالی بودن و هر کس توی نقش خودش واقعا میدرخشید و به نوبه ی خودشون سنگ تموم گذاشته بودن ، به نظر من که نباید این نمایش رو از دست داد و حداقل یک بار باید به تماشای این نمایش رفت☺️
ممنون که به تماشا اجرا مانشستید بچه های گروه یک سال تمام تلاش کردن با تمام سختی ها ومشکلات که برای اجرا بردن این نمایش وجود داشت به لطف خدا وهمت بچه ها به روی صحنه رفت وامیدواریم که تونسته باشیم آبروی آقای فتحعلی بیگی رو حفظ کرده باشیم
ممنون که به تماشا اجرا مانشستید بچه های گروه یک سال تمام تلاش کردن با تمام سختی ها ومشکلات که برای اجرا بردن این نمایش وجود داشت به لطف خدا وهمت بچه ها به روی صحنه رفت وامیدواریم که تونسته باشیم ...
مجموعه تاترشهر برنامه فشردهای ازاجراهای با کیفیت و تراز اول دارد، ما درخواست برای تمدید ارائه کردهایم ولی هنوز مجموعه تاترشهر نتوانسته است اجرای قطعی برای تمدید نمایش سالومه برنامهریزی کند، ما امیدواریم که اتفاقات خوشایندی برای این نمایش رخ دهد
من اولین بارم بود که نمایش رو توی کافه میدیدم تجربه ی خوبی بود و دوسش داشتم ، یه کار بسیار زیبا و به شدت تلخ، تبعید بچه ها، دوری ، دلتنگی ، غم غربت و...... از این مسائل بگذریم باید بگم تسلط بازیگران خوب بود ، بازیگر نقش گلسا خیلی خوب تو حس رفته بود؛ قرمز شدن صورتش ، اشک هاش، خیلی واقعی به نظر میومد واقعا من از دیدن این نمایش لذت بردم .
با درود به دوستان گرامی
من به خاطر تعصبی که به شاهنامه دارم سعی میکنم هر نمایشی که ربطی به شاهنامه دارد را در حد امکان ببینم ، تنها دلیل من برای انتخاب این کار هم همین بود ولی به نظرم داستان به کلی تحریف شده بود ، شخصیت های اساطیری ما زیر سوال رفته بودن ، زشت ترسو ، بدکردار بودن در صورتی داستان رزم و رستم و سهراب میخواد به ما گوشزد کنه که مام وطن از جگر گوشه هم عزیز تره و باید به خاطرش از تعلقات دنیوی گذشت ، با تشکر از دوستان گرامی که زحمت تهیه ی این نمایش رو کشیده بودن، درسته دو جا تپق زدن ولی خب باید پذیرفت متن سنگین هستش، گریم گروه خیلی عالی بود ، با تشکر از گروه خوب موسیقی که رنگ و بوی خاصی به نمایش داده بودن و در آخر سپاسگزارم از تمام عزیزانی که وقت گذاشتن و نظر بنده رو مطالعه کردن.
درود بر شما دوست گرامی
من هم مانند شما عرق و عشق فراوانی به شاهنامه دارم.ولی اگر پیش از تماشای نمایش یه خطیه اون رو میخوندین،نوشته بودن که قراره روایت متفاوتی از تراژدی رستم و سهراب بشنوید که زاییدهی ذهن خلاق نویسندهس بنابراین تحریفی صورت نگرفته.
دربارهی گریم هم دو تا نظر متفاوت نوشتین زشت و عالی.
به نظرم با یه نگاه تازه دوباره به تماشای نمایش بنشینید تا از خلاقیت و جذابیتهای اجرا لذت ببرید.
درود بر شما دوست گرامی
من هم مانند شما عرق و عشق فراوانی به شاهنامه دارم.ولی اگر پیش از تماشای نمایش یه خطیه اون رو میخوندین،نوشته بودن که قراره روایت متفاوتی از تراژدی رستم و سهراب بشنوید ...
درود مجدد ، بله روایت مجدد در صورتی قابل پذیرش هست که داستان وارونه نشه ، ما تنها چیزی که برامون مونده همین اسطوره ها هستن تنها مایه ی افتخار و داراییمون ، در موردگریم هم من یکبار بیشتر نظر ندادم، زشت گفتن من بخاطر کردارشون بود نه گریم ، در مورد گریم و موسیقی جدا نظر داده بودم