در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نعیم بختیاری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:16:08
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
درود و ارادت

حامله خوانی : اجرایی با احساس با سبک و شیوه ای که نیم نگاهی به نقالی دارد، با درونمایه ای که دغدغه «زن» و خاستگاه های مادرانه او را با خود حمل می کند.
متن اثر با آرایه هایی از واژگان شاعرانه در نوع خود جای گفتگو‌ دارد که در این نظر کوتاه نمی گنجد و در ادامه آن سیاقی که «هانا صالحی راد» طراح و‌ کارگردان نمایش برای پرداخت در اجرا انتخاب کرده است نشان می دهد با شناخت از سبک های اجرایی این چنین تلاشی محترمانه برای رسیدن به شاخص های مورد نظر کرده است که در کل در این زمینه موفق بوده است.
بازیگران در خدمت کارگردان بودند و به نظر می رسید به میزانسن های طراحی شده وفادار هستند.
موسیقی نمایش در کنار طراحی لباس، صحنه و‌ همینطور نور به صورت مینیمال نقش خود را ایفا ... دیدن ادامه ›› می نمایند.
می توان گفت در هیاهوی این روزهای تاتر با حضور رپرها و سلبریتی های غیر تاتری و نام های آشنای سینما و‌ تلویزیون که «بعنوان تهیه کننده» در پوسترهای آثار، نامشان نقش می بندد و‌ موجب حضور مخاطبینی از آن جنس دیگر در سالن های نمایش می شود، «حامله خوانی» با وجود «زنانه بودنش» که باعث محدود شدن دایره مخاطبان آن می شود؛ «نمایشی است شریف، با دغدغه ای مشخص که تلاش می کند در این غوغا سهم خود را داشته باشد».

تمام اعضای گروه خسته نباشید
سپاس از لطف نگاه شما و ممنون که به تماشای کار ما نشستید🌹
۵ روز پیش، سه‌شنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیالوگ نمایش : ساعت شش صبح کى مجسمه ى گچى مى خره
دیالوگ من : فقط اونى که بلده زیر بارون عاشقى رو تمرین کنه.

یادداشت : عاشقانه اى به طراوت باران ، که در کارگاه نمایش تاتر شهر ما را به یاد چیزهایى مى اندازد که گاهى یادمان مى رود.

درود بر آقاى کنگرلو و تیم این نمایش که با این اجرا ما را سرشار از احساس کردند.
چه تعبیر زیبایی!
از نگاه و احساس لطیفتون ممنونم.
واقعاً همین دیالوگ‌ها و لحظه‌هاست که آدمو یاد چیزایی می‌ندازه که گاهی تو شلوغی‌های زندگی گم می‌شن.

خوشحالم که تونستیم این حس و حالو بهتون منتقل کنیم.
ممنون از اینکه کنار ما بودین و با حضورتون اجرا رو تکمیل کردین.

ارادت و سپاس
علیرضا کنگرلو
چه تعبیر زیبایی! از نگاه و احساس لطیفتون ممنونم. واقعاً همین دیالوگ‌ها و لحظه‌هاست که آدمو یاد چیزایی می‌ندازه که گاهی تو شلوغی‌های زندگی گم می‌شن. خوشحالم که تونستیم این حس و حالو بهتون ...
مخلصیم ، مسیرتان نورانى
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با تقدیم مراتب احترام؛

به یقین هنر و هر نوع اثر هنرى و در این مجال بطور خاص هنر نمایش، ارتباط مستقیم و اجتناب ناپذیر با سلیقه سازندگان اثر و مخاطبان آن دارد. چه بسا آثار نقاشى کوبیسم بسیارى در دنیا باشد که در نگاه طرفداران امپرسیونیسم جایگاهى نداشته باشد و یا آثار نمایش سورئالى که در بین مخاطبان کمدى غریبه باشد.

نمایش "کاتیوشا" به عنوان نخستین اثر نمایشى "فرشاد ارج" که سالها تجربه حضور در تلویزیون و سینما را در تیم هاى کارگردانى و همینطور در سمت سازنده دارد نیز از این شاخص جدا نیست.

از همان ابتدا با شنیدن نام آن و توضیح برداشت از رمان "پیک نیک در میدان جنگ" و شعار تبلیغاتى "بجنگ تا نجنگیم" مى توان ... دیدن ادامه ›› به این موضوع پى برد که درون مایه نمایش ارتباط با مضمون جنگ دارد و پس از تماشاى آن و دیالوگ پایانى پدر که در تابلوى ایجاد شده در میزانسن بیان مى شود، مخاطب درمى یابد که یک نمایش ضدجنگ را شاهد بوده است.

نمایش با در نظر گرفتن به "کار اولى بودن کارگردان" و در واقع کارگردانان آن در عرصه تاتر و با توجه به تجربیات "فرشاد ارج" در همکارى بسیار با "رضاعطاران" در ساختارى از "کمدى موقعیت" که برگرفته از مواجهه کاراکترها با شرایط غیرمتعارف میدان جنگ است به تماشاگر ارائه مى شود و تسلط بخشِ بیشتر بازیگران آن در ایجاد این موقعیت ها و اداى دیالوگ هاى بسیار که با ریتم و ضرباهنگ بالا عنوان مى شود و طنازى هاى شیرین همراه با "میزانسن هاى جسورانه" دستاوردى جذاب را به تصویر مى کشد که با بهره گرفتن هدفمند از حرکات موزون و بازى رنگ و نور، لباس و گریم، اجراى موسیقى زنده و آوایى دوست داشتنى و در نهایت انرژى مثال زدنى بازیگران که در لابه لاى میزانسن هاى متنوع اجرا در تکاپو هستند تمپویى مناسب را به کار مى دهد که سبک اجرایى پر طراوتى به این اثر نمایشى مى بخشدو به یقین تماشاگر تا پایان لحظه اى به ساعت نگاه نخواهد کرد.

درباره این نمایش ساعت ها مى توان صحبت کرد ، ولى به همین میزان بسنده خواهم کرد و با افتخار باردیگر و شاید دوبار دیگر این نمایش را به تماشا خواهم نشست.

همگى خسته نباشید و چون ستارگان بدرخشید
ممنون از انرژی خوبتون و یادگاری زیباتون
سالار کریم خانی
سپاس از لطف شما و نگاه زیباتون بازهم منتظر حضور گرم شما هستیم🌷
مخلصیم
کاش رفاقت در نظر نمیگرفتین و نظر میدادین !
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود و مهر؛
با تقدیم مراتب احترام محضر گروهى اجرایى این نمایش، به همگى خسته نباشید عرض مى کنم. شب گذشته این نمایش را به تماشا نشستم و به نظر بنده یک اجراى مرتب و قابل احترام را شاهد بودم. تسلط بازیگران بر بیان دیالوگ هاى پر حجم و سخت نمایشنامه توجه مخاطب رو به خودش جلب مى کرد، همچنین عناصر و مولفه هاى اجرایى با درصد بالایى در خدمت کار بود که از جمله مى توان به : چهره پردازى، طراحى صحنه و لباس و صدالبته میزانسن هاى طراحى شده اشاره داشت که به نظرم اگر سالن کمى بزرگتر بود مى توانست میزانسن ها با جسارت بیشترى لحاظ شود. همچنین شاید شاخص ترین مطلب که به چشم مى آمد به اصطلاح دم مسیحایى ((کیومرث مرادى)) عزیز بود که در تار و پود اجرا و در کنار کارگردانى اثر مشهود بود و شاید تنها نکته مهم از نظر بنده این بود که به اندازه هفت هشت دقیقه مى شد کار را کوتاه تر کرد. در مجموع بازهم خسته نباشید من این کار رو دوست داشتم
سیاوش (u.4x2zzu)
درباره کنسرت-نمایش بیژن و منیژه i
درود و ارادت و با تقدیم مراتب احترام

به یقین این صفحه مجالى براى نقد یک اثر با مولفه هاى مورد نظر نیست،این کنسرت نمایش را شب گذشته به تماشا نشستم و در یک جمله روشن مى توان اذعان داشت اثرى قابل احترام است و آنچه به منظر تماشاگر گذاشته مى شود، نشان از یک تلاش چند ماهه دارد و این زحمت در نفس خود بسیار حائز اهمیت و شایسته حرمت است ، اى کاش امکان بیشترى وجود داشت تا در خصوص این نمایش با موسیقى ارزشمندش صحبت کرد ولى به همین بسنده خواهم کرد که ارزش دوباره دیدن را براى بنده دارد . سیاوش
سیاوش عزیز
ممنون که بیژن و منیژه را برای تمشا انتخاب کردید.
خرسندیم که تجربه ی خوبی از این نمایش داشتید
به امید دیدار مجدد شما
۲۳ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سیاوش (u.4x2zzu)
درباره نمایش چه i
امپراطورى بازیگر

بدون هیچ پیش فرض و پیش زمینه اى در خصوص کارگردان و بازیگران ((نمایش چه)) به تماشاى آن نشستم ، در ابتدا وقتى با رینگ بوکس مواجه شدم احساس کردم که باید با یک نمایش پرتحرک روبرو باشم ، با شروع نمایش و اوپراى لحظات نخست آن وارد دنیایى شدم که با جهان فیزیکى اطرافم متفاوت بود ؛ حس بسیار شیرینى را تجربه میکردم ، با حضور دوبازیگر اصلى کار و نحوه ایفاى نقش ، شاهد یک دوئل نمایشى کم نظیر بودم که منشا آن آمادگى جسمانى دو بازیگر آن را نشان میداد که در لابه لاى اداى دیالوگ ها و با آن همه تحرک و فعل و انفعالات ورزشى خاص هرگز از نفس نیافتند ، متن نمایش گرچه با یک نگاه تاریخى همراه بود و شاید باید بعنوان مخاطب کمى با شخصیت ها آشنا مى بودى ، ولى به نظر حقیر ؛ آنقدر کنش و واکنش ها و بازگو کردن خاطرات و وقایع همراه با لحن درستى بود که مى شد به راحتى با داستان نمایش ارتباط برقرار کرد و شاید جذاب ترین این داستانک ها ، قصه مادران دو شخصیت اصلى قصه بود که با احساسات سرشار از زبان این دو تن مطرح شد و ما را با آن همراه مى کرد و از این دست خاطرات و قصه ها در متن اثر که هرکدام بطور مجزا جذابیت یک کشف جدید را داشت . آواى جادویى اوپرا در تمام طول نمایش گویا تلنگرى بود براى مخاطب تا حس تماشاى یک درام متافیزیکى را تجربه نماید . به هر صورت در این روزهاى خاص باید به تماشاگر تاترى که هزینه بلیط پرداخت میکند ارج نهاد و او را دعوت به دیدن آثارى کرد که کمترین دستاوردش جرعه اى تفکر است و ((نمایش چه)) با نگاه به این موضوع که ؛ ("انسان آزاده" بودن یک مولفه بشرى تنیده به تاریخ جهان است ) به شیوه اى قابل ارزش این کار را انجام مى دهد و شاید بى اغراق بتوان گفت این اثر به لحاظ شیوه اجرایى یک ((امپراطورى بازیگرى)) است که توانایى بازیگران آن به رخ مخاطب کشیده مى شود . ضمن عرض خسته نباشید به اعضاى گروه براى ایشان برکت و اعتبار آرزو دارم.
نعیم بختیارى
امیرمسعود فدائی، کاظم بابایی، سپهر و محمد فروزنده این را خواندند
مهدی یگانه این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید