در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | امیرحسین سرمنگانی (هالین)
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:16:24
 

همینم دیگه

 ۱۲ خرداد ۱۳۷۳
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
🔻 درباره نمایش « یخ‌زده »
درباره پیرنگ و ساختار داستان
آیا داستان انسجام داشت؟
بله انسجام داشت و از A به B که نقطه عطف بود در جریان بود تا C که پایان بندیه. اما درباره پایان‌بندی که من خودم به شخصه مشکل داشتم و تمام اتفاقات یکدفعه و بدون باورپذیری و همراهی احساسی مخاطبان با کارکتر و قصه رخ داد.

آیا تعلیق داشت؟
بله. مگه میشه نداشته باشه. کارگردان با دراماتورژی هوشمندانه تونسته بود که مخاطبان رو با روایت ... دیدن ادامه ›› همراه کنه.
چی میشه که اونجور که باید مخاطب درگیر و یا پیگیر قصه نمیشه، و یا طعمه‌ای که روی قلاب بود، اونقدرا هم جذاب نبود !؟
یکی از دلیل‌ها میتونه ژانر این نمایش باشه. این قصه قتل و گم‌شدگی رو معمولا به شکل‌های مختلف شنیدیم و دیدیم و برای همین هم برای اکثر مخاطبان ما قابل پیش‌بینی شده و اونقدر جذاب نیست.
دلیل دیگه هم میتونه متن اصلی نمایشنامه و وفاداری کارگردان به متن اصلی باشه، که باز هم تکرار میکنم ایشون تونسته بودن با اصلاحات و یه سری تغییرات نمایش رو بهتر کنند.

‌نورپردازی خوب بود و تغییر نورها با توجه به مفهوم روایی عالی بود.
طراحی صحنه متوسط بود. و ای کاش کلا از نماد یخ و سرما و یخ‌زدگی بیشتر در صحنه و حتی نمایشنامه استفاده میشد.

درباره پیام کلی نمایش، و تحول شخصیت‌ها
مشکل اصلی من با این نمایش همین بود.

مادر از یک خشم و انکار و مشکلات روانی، ذره ذره باید برسه به مرحله بخشِش.
این که صرفا با یک مدیتیشن متحول بشه و بعد از ۱۵ سال بخواد یهویی یه تصمیم رو بگیره، زیاد جالب نیست. ما باید بیشتر درگیر پذیرش و عدم پذیرش مادر میشدیم.

قاتل قصه هم مثل همون مادر قصه، با دوتا عکس دگرگون شد! ما با یک آدم سایکویی که قاتله روبرو هستیم. آدمی که در ابتدا اصلاح‌پذیر نیست و پشیمانی نداره اصلا، بعد با استفاده از کارکتر دکتر مواجهه میشه با پیامد اعمالش و آسیب‌‌هایی که به دیگران زده و بعد از اون به آگاهی می‌رسه و با استفاده از نقاط سیاه خودش به رنج و پشیمونی و آگاهی میرسه.

بازیگری‌ها چطور بود؟
عالی همگی. دوست داشتم!

🔻 امتیاز من: ۳ از ۵
یه نفر که چند ساعت پیش عضو تیوال نشده باشه و آشنای عوامل نباشه، نظری نداره؟؟!
کاش عزیزان هنرمندی که تجربه قبلی دارند، پروفایلشون رو تو تیوال بسازند که ببینیم چه سوابقی داشتند!
به هر حال نمایش‌هایی که در سالن مولوی اجرا میره، برای من به شخصه دارای ارزش و اهمیت زیادی هست و کار ضعیف خیلی کم دیده میشه!
موفق باشید!
یه جوری نمایش‌های « مثلِث » و « هیدن » و از همه مهمتر « بک تو بلک » دارن ادامه میدن و تمدید میکنند که انگار یکی فحش گذاشته هرکی زودتر تموم شه.

پ‌ن: ولی خوبه که تئاترمون هنوز زندس و داره جون میگیره :)
پویا اندیشه، سپهر و مهرناز خلیلی این را خواندند
بهار مشفق این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش Devil
بازیگری‌ها خوب بود، ولی خب چه فایده؟ نور پردازی متوسط. سیستم صوتی مشکل داشت. نمایشنامه خسته‌کننده و کلیشه‌ای و دارای اطناب و جیغ و داد الکی.
گریم بد نبود، خوب هم نبود.
دستشون درد نکنه به هر حال

🔻 ۲ از ۵
قبل از همه‌چی باید بگم اون ماشین چجوری اومده اونجا؟! 😅
بعدش باس بگم نمایش خوب و قابل پیشنهادی بود.
شخصیت‌پردازی‌ها عالی بود.
بازیگریا همه عالی.
میزانسن رو خیلی باهاش اوکی نبودم. یه جاهایی باید تماشاگر از جاش بلند شه یا دولا شه تا ببینه.
نمایشنامه دارای درون‌مایه و لایه‌های مفهومی خوب و قابل توجهی بود، یعنی اینجوریه که تو هم میتونی با توجه به لایه‌های زیرین نمایش و مفهومش نمایش رو دنبال کنه و از دیدنش لذت ببره، هم میتونه همون سطح رویی نمایش رو ببینه و خیلی عمیق نشه و متوجه شه و لذت ببره.
یه جاهایی اطناب داشت و اکثرا خمیازه میکشیدن. اونجاهایی که هی تکرار میشه دیالوگ.

در کل دیدنش پیشنهاد میشه.
امتیازم ۳ونیم از ۵
سورپرایز رو لو دادید که
هما م
سورپرایز رو لو دادید که
خیلی لو نرفت اگه توضیح بیشتر ندیم.😁
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من این نمایش رو دوست داشتم.
تقابل بین سنت و مدرن، خراقات و آئین، و از سمتی نظام صنعتی.
فقط کسانی که مجلس‌های خاکسپاری و عزا رو دوست ندارند و یا حالشون بد میشه، پیشنهاد میکنم نبینن.
بوی جورابم میومد که قشنگ تو اون موقعیت قرار بگیرید.
کار متفاوتی بود. پیشنهاد میکنم به هرحال.
امتیاز من ۳ونیم از ۵
📌به تیم محترم تیوال

ما به‌عنوان مخاطبان تئاتر و کاربران همیشگی شما، قدردان زحماتی هستیم که برای ارائه خدمات بهتر و حمایت از فرهنگ و هنر انجام می‌دهید. اما اخیراً مشاهده شده که برخی از نظرات کاربران، به‌خصوص نقدهای منفی درباره آثار یا سالن‌ها، حذف شده یا نمایش داده نمی‌شوند.

شفافیت و صداقت، پایه‌های اعتمادسازی بین شما و مخاطبانتان است. سانسور نظرات باعث می‌شود کاربران احساس کنند صدای آن‌ها شنیده نمی‌شود و از بیان تجربیاتشان خودداری کنند. این امر نه تنها به اعتماد کاربران آسیب می‌زند، بلکه کیفیت خدمات شما را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

ما از شما خواهش می‌کنیم با حفظ شفافیت و اجازه دادن به نمایش تمامی نظرات (چه مثبت و چه منفی)، به جایگاهی که در میان اهالی هنر دارید پایبند بمانید. این موضوع تنها در جهت بهبود خدمات شما خواهد بود و کاربران را به حمایت از تیوال تشویق می‌کند.

با احترام،
هالین
سجاد آل داود (sajjadad76)
جایگاه تیوال در میانی اهالی هنر، یک سایت فروش بلیط است. به این جایگاه خیانتی نشده است :))
سجاد آل داود (sajjadad76)
امیرحسین سرمنگانی (هالین)
سجاد جان قرار نیست من و شما باهم بحث کنیم. این قضیه‌ای که با یک نقد مردم به جون هم می‌افتند چندسالی هست که داریم می‌بینیم. ذهنیت و نظر شما قابل احترامه. شما به دید بیزینسی به قضیه نگاه میکنی. ...
من به جان شما نیوفتادم امیرحسین جان، شما سعی کردید بنده رو در مورد آزادی و جایگاه آن لکچر کنید و از آن جایی که شما نیز دلیلی ندارد بنده را لکچر کنید پاسخ شما را در نهایت احترام دادم.
در ضمن به درستی نخواندید نوشته من رو، عرض کردم تیوال بیزنسی نگاه می‌کند، من طبعا سهامی در تیوال ندارم و اتفاقا ترجیح میدهم آزادی داشته باشم در پلتفرمش.
ارادت.
سجاد آل داود
من به جان شما نیوفتادم امیرحسین جان، شما سعی کردید بنده رو در مورد آزادی و جایگاه آن لکچر کنید و از آن جایی که شما نیز دلیلی ندارد بنده را لکچر کنید پاسخ شما را در نهایت احترام دادم. در ضمن ...
هرجوری نگاه میکنه، دلیل نمیشه ما حرفی نزنیم.
عزیزی
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شخصی؛
هنوز برام قابل هضم نیست که روی پوستر نمایش، عکس تهیه‌کننده یا کارگردان رو میزنند.
نمیدونم این فقط مشکل منه، یا تنها نیستم🫤
تنها نیستی😐
مهسا احسن
تنها نیستی😐
🥹🥹🥹
حسین چیانی
تنها نیستی امیرحسین.
خب پس خیالم راحت شد😌
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من دوستش نداشتم.
خیلی بهم ریخته و بی‌نظم بود نمایش.
با وجود این که زحمت زیادی کشیده بودن، ولی زحمت درست و کاملی نبود.
نمایش مونولوگ‌ بود و یه روایت آشفته و سیال رو داشت سِیر می‌کرد.
سه تا دختر که فرم بودن، به نظرم اضافی بودن توی اون نمایش. نه این که خوب نبودن... فقط جایی نداشتن. وگرنه کار سه دختر هم خوب بود.
نمایشنامه بیشتر شبیه به یک هذیان بود.
من خودم طرفدار فرم سیال ذهن هستم، ولی این فرم مشکل داشت.
دکور خوبی داشت، بازیگری هم خوب بود.
حالا چندتا دیالوگ باحال هم داشت.
ولی این قطعات و پازل‌ها خوب کنار هم چیده نشده بودن!

امتیازم: ۳ از ۵
🔻نمایش « هومورو » رو دیدم در تالار مولوی
نمایش خوب و قابل قبولی بود.
پرداختن به مسائلی که شایید اجرا بردنش تو این شرایط سخت باشه.
سطح کمدی بودنش پایین بود و کاش اصلا کمدی رو توش دخیل نمی‌کرد. اگر کلا کار جدی بود قشنگ تر میشد.
نورپردازی خیلی تعریفی نداشت.
میزانسن و جابجایی وسایل و بازیگران بین هر پرده مشکل داشت.
لباس‌ها باتوجه به دانشجویی بودن کار بد نبود.
گریم نقش اصلی مرد متاسفانه متقارن نبود و رو مخم بود😑
بازیگری‌ها خوب بود، به خصوص نقش اصلی زن
پایان‌بندی خوبی داشت، ولی در پرده آخر زیاد کشش دادن.

و یه نکته: کسایی که به شعاری شدن نمایش *حساس* هستند، این نمایش رو احتمالا در پایان دوست نداشته باشند.


امتیاز من: ۳ از ۵
بریم شهربازی 🎡🚶
سینا دهقان و سپهر این را خواندند
مهسا احسن، مریم علیپور و عاطفه این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش جن‌زدگان رو برای بار دوم رفتم دیدم. یک نمایش کامله به نظرم. روایت کلاسیک و سایه‌ها که قدرت کار بود و قصه‌ای که داشت و بازیگران و ... همه چی عالی.
چرا دیالوگ زیاد داشت؟ چون باید داشته باشه و خارج از اطلاعات داستان دیالوگ نداشت، همه دیالوگا پیش‌برنده داستان بودن. اگه حوصلتون سر رفت که خب سلیقه‌ی شما نیست.
به هر حال همه چی عالی بود و به جز شلوار یکی بازیگرا فرم که شلوار ورزشی پاش بود نمیتونم ایراد بگیرم.

لطفا و خواهشا این اجرا رو در سالن دیگه‌ای تمدید نکنید. خراب میشه کار
امتیازم ۵ از ۵
دو سری آخری که رفتم تئاتر، هیچ تماشاچی بیشعوری نبود که حرف بزنه یا گوشیش رو چک کنه. اتفاقی افتاده؟!
استثنا و قاعده اثر برتولت برشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
🔻درباره نمایش « مشتبا داداش صیغه‌ای حسین آدیداس »

- متن (نمایشنامه)

این که ادبیات و لفاظی‌هایی که در نمایش به کار میره یه جور کوچه‌بازاری و یا لاتیه، خب این قلم نویسنده و انتخاب اونه. و درباره نویسنده‌ی اثر هم اتفاقا این لحن به نمایشنامه و درون‌مایه اثر هم میخوره. و این مورد برای مخاطبین هم سلیقه‌ای هستش.

- موضوع نمایشنامه و پیام آن تقریبا به درستی به مخاطب منتقل شده بود و جامعه‌ی هدف رو ... دیدن ادامه ›› دربرگرفته بود.
چرا تقریبا؟ به این علت که مخاطب باید شناخت قبلی از شخصیت‌های داستان داشته باشند تا به صورت کامل این نمایشنامه رو درک کنند و بفهمند.

- درباره ساختار داستانی و نظم و توالی اتفاقات هم باید بگم که نظم و ریتم متناسبی داشت و بدون اضافه‌گویی اتفاقات و روایات بیان شد و نمایش هم به موقع به پایان رسید.
ساختار دایره‌ای شکل روایت هم خوب بود، ولی من با دیالوگ آخری که حسین ( کهبد ) گفت و این که گفت چیه و ما کجا هستیم مشکل داشتم. به این علت که شما مخاطب رو از در ورودی به سالن دارید آگاه میکنید که کجا داره میره، و گفتن این دیالوگ پایانی به نظرم اضافه هستش.

- دیالوگ‌ها طبیعی و متناسب با شخصیت داستان بود و به خوبی نوشته و اجرا شده بود. گاهی حس میشد نویسنده داشت در این لفاظی‌ها و واج‌آرایی ها زیاده روی میکرد و یه جورایی به رخ میکشید، وگرنه به صورت واقعی شخصیت‌ها در دیالوگ‌ها انقدر لفاظی ندارند.


- ایده‌ی اون کیسه‌ها که حالا انتخاب هرکسی که بود، به نظرم درست نبود. هم کیفیت نداشتن کیسه‌ها و هم حواس مخاطب و به‌خصوص بازیگر رو پرت میکنه حین اجرا. همونطور که امشب شاهدش بودیم.

- هماهنگی و یکپارچگی صحنه و نور و بازیگران اوکی بود و مشکلی ازین بابت ندیدم.
مشکلی که بود صدای زیاد باند‌ها بود که بیش از اندازه بالا بود. سالن اونقدر بزرگ نیست که انقدر ولوم بالاس.


- درباره شخصیت پردازی و حالت چهره و اجرای بازیگران هم باید بگم که کارکتر مشتبا جا داشت که بیشتر بهش پرداخته شه. حسین در حین اجرا میمیک خاصی نداشت و دقیقا مثل یه مرده بود، که درست بود.
این رو هم بگم که بیان و اجرای کهبد در این نمایش عالی بود.

- لباس و گریم هم چیز خاصی نداشت، میشد یکم واقعی‌تر دربیاد لباس حسین و یکم مصنوعی بود.

درکل من کار رو دوست داشتم، یا بهتره بگم بدم نیومد.

امتیازی که به این نمایش میدم ۳ و نیم از ۵
کهبد تاراج (kahbodtaraj)
سلام
ارادت
مرسی از لطفی که به کارمون و بنده دارید
همه ما تلاش می کنیم با تمام وجود برای مخاطب باشیم.

سپاس از نوشته شما
♥️🫡
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
📌درباره نمایش « زنان آوینیون»
««شاید اسپویل داشته باشه. مطمئن نیستم»»

همراه گروه هالین با حضور کارگردان اثر، بعد از نمایش نشستیم و کلی گپ زدیم.
یکی از سوگندهایی که داریم اینه که در هر موقعیت و حالتی نظر واقعی‌مون رو بگیم. حتی اگر کارگردان یا سایر عوامل اثر رفیق و برادرمون باشه.

مشکل اول من با این نمایش، خارج از خود نمایش هست. یعنی صحبتی که آقای معینی عزیز گفتند که این نمایش ربطی به آوینیون نداره و اجرای جدیدی هست. ولی به نظر من بااحترام این نمایش نسخه کپیِ ضعیف از نمایش آوینیون هست. چرا که ۹۰ درصد دیالوگ‌ها همون بود، فرم همون بود و صحنه هم همون بود. حالا با توجه به صحبت خود آقای معینی که در بیو همین صفحه هم ثبت شده، این نمایش برای بدن بدون اندام و بدن زن و زنانگی و آگاهی زنانه است. خب من این رو برداشت نمیکنم ... دیدن ادامه ›› و با توجه به مرگ مولف، و بدون توضیحات این نمایش این رو نمیرسونه. این که فقط با جابجایی بدن در این نمایش،( یعنی فرنوش به جای عبدو ) بخوایم این معنا و مفهوم رو برسونیم، کافی نیست.
بازی خانم فرنوش به نظرم مناسب این نقش نبود. اون جنون رو بهم القا نکرد و یه جاهایی بیرون میزد. البته که ایشون بازیگر حرفه‌ای هستند و خودم طرفدار بازی ایشون هستم.
با این که صحنه ساده بود و دکور نداشت، ولی سالن بازم پاسخگوی اجرا نبود.

حالا بخوام تعریف کنم از کار، همون تعاریف مثبتی که در آوینیون داشتم رو میکنم. و نمایشنامه رو دوست داشتم. جنون رو دوست داشتم.

باتوجه به اجرای اول کار قابل قبول و خوبی بود.
من آوینیون رو ۵ بار دیدم. ولی زنان آوینیون رو همین یه بار کافی بود برام.
در کل گروه دوست داشتنی هستید🤍

امتیازم به این نمایش بااحترام : ۳ از ۵
سپاس امیرحسین جان
و
ممنون بابت صداقتتون
دم شما گرم
امیرحسین سرمنگانی (هالین)
عزیزی. دم خودت و هنرت گرم♥️ مرسی که حضور داشتی و یاد گرفتیم ازت
قربونت برم و کیف کردم از حضور تک تکون و من هم شنیدم و اموختم .حضورتون برای تاتر این روزها نعمته .همتون ..بازم از همه بچه ها چه کسایی که موافق اجرا بودن و چه کسایی که زاویه داشتن .ممنون .امیداورم هالین بزرگ و بزرگتر بشه و همینجور بیشتر باب گفتگو رو باز کنه🤍
حسن معینی
سپاس امیرحسین جان و ممنون بابت صداقتتون دم شما گرم
عزیزی. دم خودت و هنرت گرم♥️
مرسی که حضور داشتی و یاد گرفتیم ازت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هرچی فکر میکنم، میبینم تالار حافظ مناسب این نمایش نیس. میزانسن و اجرا اصلا نمیخوره به این سالن.
نمیدونم. انشالله که خیره
تئاتری‌های عزیز.
فیلم « ترس از اشک‌های واقعی » رو ببینید حتما. عجیب خوبه! عجیب!
دمت گرم اسماعیل♥️
درکل نمایش و پرفورمنس خاص و خوبی بود و من دوست داشتم.
توجه داشته باشید که نمایش عام‌پسند نیست. پس اگر مخاطب پایه تئاتر هستید سال بعد ببینید حتما.
امتیاز من ۴ از ۵
📌درباره نمایش « قلاده‌ای برای یک سگ مرده »

ـ چرا از نمایش خوشم اومد؟
نه. از نمایش خوشم نیومد متاسفانه. به جز بازیگری متوسط دو سه تا از بازیگران مورد قابل توجه‌ای نداشت.
اول از همه به پوستر این نمایش و جمله‌ای که نوشته شده می‌پردازم؛
من شخصا مخالف این قضیه هستم که کسی بخواد فقط به خاطر این جمله « بزرگ‌ترین نمایش نابینایان و کم‌بینایان » نمایش رو انتخاب کنه و ببینه.
علت این شعار چیه؟ بزرگ‌ترین از چه لحاظ؟
من موظف هستم نقد و یا نظر واقعی رو درباره نمایش بگم. چه برای هنرمندانی که میخوان پیشرفت کنند، چه مخاطبانی که میخوان نمایش رو انتخاب کنند.
حقیقتا ... دیدن ادامه ›› این امتیاز و این کامنت‌هایی که میبینید واقعی نیست و یا نظر یک مخاطب واقعی تئاتر نیست.
بگذریم از این که شخصا نمایشنامه‌های آقای چرمشیر رو دوست ندارم به اون صورت، کارگردان هم به نمایشنامه وفادار نبود.
موزیک‌های زنده‌ای که در نمایش به کار برده شد چه ربطی به نمایش داشت؟ هیچی!
صرفا برای این که مخاطب خسته نشه یه موزیک بی‌ربط از لحاظ محتوایی در موقعیتی بی‌ربط زده میشد.
شوخی‌ها و طنزهای اینستاگرامی، اونم ترندهای اینستاگرام قدیم.
عدم استفاده صحیح کارگردان از بازیگران محترم.
این که بازیگری‌ها ضعیف و یا متوسط بود دلیلش این نبود که بازیگران استعداد نداشتند، بلکه کارگردان نتونسته بود درست پرورش بده و با بازیگران کار کنه.
حسی که من گرفتم متاسفانه این بود که کارگردان به جای فروش بلیت و نمایش یک اثر فاخر، روی فروش ترحم کار کرده بود.
میزانسن طوری طراحی شده بود که بازیگران با توجه به نشونه‌هایی که زیر پاشون بود مسیر رو پیدا کنند.
کارگردان در رورانس با کت شلوار و کروات تشریف آوردن و فرمودن که یک سال ما داریم تمرین میکنیم.
یک سال برای این نمایش و این اجرا زمان خیلی زیادی هستش که شما گفتید و من با توجه به تجربه‌های کوچیکی که دارم میگم فوقش ۵ تا ۶ ماه برای این نمایش وقت گذاشته شده.
برای پیشرفت بازیگران کم‌بینا و یا نابینا اگر وقت میخواهید بذارید، باید طوری باشه که بازیگر به صحنه آشنا شه و با راهنما و فرش و موکت و ... بازیگر رو هدایت نکنید.
اگر در این صورت میگفتید یک سال وقت گذاشته شد، بنده می‌پذیرفتم.
علت انتخاب این نمایشنامه چی بود برای این گروه؟ میشد از استعداد گروه استفاده کرد و به جز بازیگر، خروجیِ یک نویسنده و حتی کارگردان داشته باشیم. این مورد رو با توجه به سابقه و تجربه شما پیشنهاد میدم که شما هم میتونید این قابلیت رو داشته باشید.
در کل و خلاصه بیشتر نقد بنده به کارگردان بود.

به هر حال در آخر امیدوارم فرهنگ و هنر سرزمینمون در مسیر درست پیشرفت کنه. و گروه عزیز شما هم در هر زمینه که استعداد دارند به بهترین‌ها برسند.
موفق باشید.
امتیاز من : ۲ از ۵
ممنونم که اجرا رو دیدید💎
حمیدرضا زغم (hamidrezazegham)
ممکنه نقد فنی و تخصصی شما رو در مواردی بپذیرم البته بدون در نظر گرفتن سختی کار با این گروه خاص که نمیشه نادیده گرفت ، اما درمورد اینکه “کارگردان ترحم فروخت “موافق نیستم چون چه کسی هست که ندونه این نمایش نه تنها سود مادی برای تهیه کننده و کارگردان نداره بلکه به احتمال زیاد از نظر مالی ضرر ده هست در واقع کارگردان میتونست با زمان بسیار بسیار کوتاه تر (یکسال به گفته کارگردان و ۶ ماه به گفته شما) و همین هزینه کار با گروه حرفه ای تر تئاتری انجام بده به احتمالا برداشت مالی بهتری داشته باشه ، اینکه ایشان کار با این طیف خاص رو پذیرفتن حتما چیزی ورای مادیات پشت تصمیمشون بوده.
سلام. من هم واقعا از دیدن این نمایش مایوس شدم. نقد کوتاهی هم نوشتم که بوی گله میده. واقعا دلیل این همه تعریف و تمجید رو نمی‌فهمم. من به اعتماد به نظر اکثریت کاربران رفتم و حالا حس یک انسان فریب‌خورده رو دارم.
بازی بازیگران رو پسندیدم. موسیقی هم خوب بود. ولی واقعا چنین نمایشنامه‌ی سستی ندیده بودم. پوک و شلخته و بی در و پیکر.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

شعر و ادبیات
تئاتر

تماس‌ها

تلگرام